
مریم گمار، متولد ۲۶ تیر ۱۳۵۹ در کرمانشاه و دیپلم رشته ادبیات و تربیت معلم مفاهیم عربی (فوق دیپلم علوم قرآنی) از تبلیغات اسلامی کرمانشاه و دیپلم معرق از فنی حرفهای کرمانشاه و دیپلم (تزیین منزل) فضای داخلی در فنی حرفهای کرمانشاه. نقاش رنگروغن (سبک رئالیسم). شروع فعالیت شعری از سال ۱۳۷۹ در مجتمع آوینی کرمانشاه. اولین کتاب خود را در پاییز ۱۳۹۹ منتشر کرده است:
۱- اردیبهشت دستهایم ۱۳۹۹
۲-اشعار مشترک شاعران طلایهداران شعر سپید ۱۴۰۱ (مشترکاً گردآورنده بودم)
و در ۱۲کتاب مشترک شرکت داشتم:
و چاپ اشعارکوتاه و بلند در روزنامههای داخل کشور و خارج کشور
نشستهای بر شاخههای رها
و باد را به طاعتی مُوهوم فرا میخوانی
و نمیدانی دستهای او
در انحنای هیچ شکلی نمیماند
ای غنچه لجوج!
به سطح بیاور مجال شکُفتن را
تا بتابد به نقطههای کور
و همچنان که هوا از اعماقت میگذرد
بی اعتبار شود سایه های تنهایی.
ببین!
چطور در این مسیر فراموشی!
در این برگ های بازیگوش
نام تو تکرار می شود
بر لب های قناری، بر رگهای روز
و خواب طالعام را بهم میریزد.
ای اقبال سبز
بگو چند ستاره به خواب بهار تکاندهای؟
که حالا به هر سو قنوت می گیرم
تو روییدهای!
ببین!
تمام این سطرها
نام تو را در اختفای خود دارند
در قد کشیدنی ممتد.
حالا کافیست؛ چشم بدوزم
به رستاخیز سرانگشتانت
تا نور در رگهای تو جا باز کند
در فرصتی که شب مرور نمیشود
ای جنبش زیبا
بگو چطور بگریزم از تو؟
که من سالهاست در طواف تو زیستهام.