مهدی گنجوی: «غریبه‌هایی که در من زندگی‌ می‌کنند»

مهدی گنجوی – پوستر: ساعد

مهدی گنجوی (فارغ التحصیل دکترا از دانشگاه تورنتو) شاعر، مترجم ادبی و پژوهشگرِ تاریخ، فرهنگ و آموزش است. از او تاکنون چهار مجموعه شعر منتشر شده است. گنجوی مدخل «بیژن الهی» را برای دایرت‌المعارف ایرانیکا نوشته است. ترجمه‌های مشترک او از لیکو، شعرِ هجاییِ رودبار، در Modern Poetry in Translation و همچنین Asymptote به چاپ رسیده‌اند و همچنین برنده جایزه‌ی «بنیاد میراث ایران» برای انتشار گردیده‌اند. او همچنین چند عنوان تصحیح و بازیابیِ آثارِ داستانی عصر قاجار و پس از مشروطه را در کارنامه خود دارد. تاکنون ویرایش او از پنج اثرعبدالحسین‌ صنعتی‌زاده، از جمله «مجمع دیوانگان»، و همچنین رمان «صادق ممقلی، شرلوک هلمس ایران، داروغه اصفهان» اثر کاظم مستعان‌السلطان به چاپ رسیده و اخیرا تصحیح انتقادی او از قدیمی‌ترین ترجمه هزارو‌یک شب به فارسی، «ترجمه هِنریه» به قلم محمد باقر خراسانی بزنجردی، با انتشارات مانیاهنر منتشر شد.
شعرهایی که در زیر آمده است از کتاب «غریبه‌هایی که در من زندگی می‌کنند» انتخاب شده‌اند. این کتاب چهارمین مجموعه شعر گنجوی ا‌ست و در سال ۱۴۰۰ با انتشارات آسمانا در تورنتو به چاپ رسید.

۱

ملافه از خار است. زن می‌گوید: «من با اندام‌هایم چند نفرم.» دوباره به سمت مرد می‌رود. مرد برای ادامه دادنِ خودش، نفس تازه می‌کند. خارها را که مرتب می‌کند، خارها او را مرتب می‌کنند.

وقتی که گرگ‌ها طول کویر را با بدن تو می‌دویدند، کویری در تو جای مناسب آب را نمی‌دانست.

۲

تخت از جنسِ ساعت است. عقربه‌های تخت زن و مردی هستند که می‌دانند رسیدن، عادتی‌ست که ما از رفتن داریم. گوشه‌ای کسی کتاب می‌نویسد. در کتاب او، زن، تمامِ گرگ‌های گرسنه را سیر خواهد کرد و منتظر سیر شدن، بدنش غذا می‌شود. نویسنده گرسنه که می‌شود، کتابِ خود را می‌خورد.

از لب‌های تو خون می‌چکید؛ از لب‌های من یک پرسش: «با خوردن بال‌هایت آیا پرواز خواهم کرد؟»

۳

در اتاق، زن و مردی روی تخت دراز کشیده‌اند. مرگ، کنارشان ایستاده. مرگ را که معرفی می‌کنند، مرگ اصرار دارد نیازی به معرفی نیست. از درون تلویزیون جمعیت زیادی خیره به اتاق نشسته‌اند. به جای مرد و زن ناله می‌کنند. قاب تصویر که دور می‌شود رهبر ارکستر، وقت ناله را با دست نشان می‌دهد.

بدنت را که مرتب کردم دیدم بخشی از بدنت نیست. با خنده گفتی وقت باریدن، برف، بدون ردّ پاست.

۴

مرد و زن هر کار که می‌کنند، آینه چیز دیگر نشان می‌دهد. از هم دور می‌شوند و آینه تصویر هم‌آغوشی را نشان می‌دهد. مرد می‌گوید ساعت، زمان را به مقدار کافی می‌بیند. آیینه، اشتباه انسان بود که بخشِ نادرستِ دیدن شد.

آینه‌ای را گذاشته‌ای جایی که وقتی می‌رسی، در آن می‌بینم که می‌روی. حق با تو بود، پرنده از ما که دور می‌شود پرنده می‌شود.

۵

چند بیگانه در حال خندیدن به مرد هستند. مرد با خشم به دختر عریانی نگاه می‌کند که در بدنش رد دندان‌های بیشماری افتاده. یک بچه از عضوی گاز گرفته به دنیا می‌آید. تمام تصویر با قیچی بریده شده و چسب خورده. دوباره بریده شده.

دهان یکصد شیرخواره روی بدنت می‌بینم. مطمئن که نمی‌شوم از همین از.

۶

به زن، آینه‌ای وصل است که مدام پشت زن را نشان می‌دهد. مردی روبروی زن نشسته و حین نگاه کردن، عقربه‌ی ثانیه‌شماری را محکم گرفته، ثابت. درِ حمام باز است و حوله، مچاله‌ی بدن زن را نگه داشته.

دیدن، حیوانی‌ست زخم‌خورده که در من می‌دود. بدن تو آینه‌ای‌‌ست وحشی.

۷

در گوشه‌ی سمت راست، ملافه‌ای عمودی ایستاده. زیر ملافه، چند چروک، یک ناله، چند حیوان، و یک دستِ اشاره. در سمت چپ، مرد به زن خیره است که عقربه‌ی ساعت را به جای دست پوشیده. جملات را پیش از آن که از دهانش بیرون بیفتند، رام می‌کند. مرد به چروک که نگاه می‌کند، می‌گوید: «بدن، تحلیل ما از زندگی‌ست.»

بدن تو زمینی که می‌خواهد مردابم شود.

۸

زنی که آماده است هر کلمه معنای تازه داشته باشد. تا هر آدم جورِ دیگرِ آدم باشد. زنی که می‌داند شلاق، بخشی از معنای دست است و بیهوده کلمه‌ای برای آن نمی‌سازد. مردی که می‌داند اهمیتِ هر امر مقطعی‌ست. خانه‌ای که لزومی به تختخواب ندارد.

زندگی شبیه ساعت شنی‌ست

ساعت‌های دیگر

دروغ می‌گویند.

۹

مرد تقاضای عفو می‌کند از مرد دیگر که با دست خود زخم را در مشت گرفته، نمی‌پذیرد. گوشه‌ای روی سینه‌ی زن با زخم نوشته شده: من.

لانه‌ی گمشده‌ی یک پرنده گوشه‌ی تصویر، حیوان می‌خواهد.

زخمت همان چیزی‌ست که طبیعت کم داشت.

۱۰

زنی دست می‌کشد رویِ سنگ قبر، با دستی که گذشته‌ی خود را همراه دارد.

آن چه ما از مرگ خوب می‌شناسیم معطل‌شدنِ بدن است.

از همین نویسنده:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی