«زمان دیرگذر» دومین مجموعه داستانی مهدی یحیوی به تازگی توسط نشر دنا در هلند انتشار یافته و در ششمین نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسور در لندن معرفی شده است. این کتاب شامل ده داستان بلند و کوتاه است که نویسنده آنها را به شیوههای گوناگون روایت کرده و در پیوند با یکدیگر به صورت گونهای از رمان داستان کوتاه به نگارش در آورده است. مضمون بیشتر این داستانها مسائل تاریخی و اجتماعی ایران است که با ماجراهایی از زندان و فرار و مهاجرت به قالب قصه در آمده است.
«شهاب موسوی زاده» نقاش و نگارگری که خود دستی در شعر و داستان دارد این کتاب را خوانده و یادداشتی بر آن نوشته است که در اینجا آن را با هم میخوانیم:
زندگی و به ویژه زندگی انسان، شگفتی هستی است… و تنها ادبیات میتواند این شگفتی را منعکس کند لیکن انعکاس نه به معنای تصویری ساده در آئینه بلکه به معنای تجزیه، بررسی و شناخت اجزاء اثر هنری در زمان فعالیت خود و در عین حال شناخت تأثیر متقابل اجزاء و تحلیل آن در هنگام عملکرد آن که مسلما ویژگی موثری دارد و سپس تشکیل و تجسیم نهائی آن که تازه آغاز عالیترین مرحلهی وجود اثر هنریست… این مرحله از شناخت هنگام بررسی رابطهی اجزاء اثر هنری با فضای معین و مشخصی پدید میآید که هنرمند بطور آگاهانه به عنوان بافت اصلی فعالیت اجزاء اثر خود میسازد و یا بکار میبرد.
نزدیک به پنجاه سال است که من مهدی یحیوی را به سان هنرمندی اندیشمند، حساس و دارای احساسات والای انسانی که نیز در خانهی مادری ـ پدری او موج میزد میشناسم. آنطور که میدانم او هنر آفرینی را از کودکی با نقاشی و شعر آغاز کرد، درخانهای که جهان درآن جاری بود… مادر او شاعر بود و نویسنده با چند کتاب منتشر شده و پدر او نویسندهی مقالههای ریاضی و گاهی سرایندهی شعر.
مهدی یحیوی هنرمندی است انباشته از اندیشه و از تصویر. من او را بسان یک نقاش میشناختم و البته میدانستم که به نویسندگی نیز مشتاق است و بارها در بارهی آن با هم گفت و گو کردهایم. آنچه مرا همواره جذب میکرد و به شگفتی وا میداشت توجهی است که در سخنانش نسبت به ادبیات کهن ایران نهفته است. او با ادبیات نوین جهان آشنائی دارد و در آن با دقت مینگرد. گفت و گو با او همیشه شور انگیز است چون همیشه خلاق است.
آنچه انسان تصور میکند تنها تصور انسان است و نه چیز دیگر، و این ذهن هنرمند است که به تصور انسانی ابتدا ارزش هنری و سپس ارزش اجتماعی و تاریخی میافزاید. آثار مهدی یحیوی دارای چنین ویژگی است….
داستان های این کتاب که در ظاهر جدا از یکدیگر به چشم میآیند در بافت پراکنده خود یک همبستگی موضوعی را نمایان میسازند. با ویژگیهای تاریخی و جلوههای سنتی خود در زمانهای مختلف رخ میدهند و در مکانهای گوناگون واقع میگردند. پارهای از آنها به روزگار امروزین ما تعلق دارند و برخی دیگر به زمانهای گذشته نظر میافکنند. باید آنها را خواند و به فن هشیارانهای که در پرداختشان بکار رفته توجه کرد. در این ترکیب و تنیدگی که از نهان داستانهایش برون میآید توجه ویژهای به واقع گرائی شدهاست که میتواند استخوانبندی چنین ترکیبی را پایه کند. سخن کوتاه، به نمونههایی کلی از این داستانها اشاره میکنم:
«زمان دیر گذر» نخستین داستان این کتاب حکایت جوانی است گریخته از ایران در سالهای دهه شصت که شبی را در اطاق تنگی در پاریس بر بالین مادرش تا نیمه سر میکند و یادهایی از گذشته و حال بر ذهن پریشانش میگذرد….
دو داستان دیگر «کوهستان آبی» و «فرار به ناکجا» یکی ماجرای پنهان شدن او در روستائی در آذربایجان است و دیگری فرارش از مسیری کوهستانی در کردستان…. او در این سفر گهگاه به گذشته برمیگردد و به عشق ازدست رفتهاش میاندیشد که سرگذشت آن در داستان «شیدادلان» آمدهاست.
«قصهی پر سیمرغ» حکایت مادر اوست، بانوی نویسندهای که در پیش از انقلاب داستانی خیالی برای کودکان و نوجوانان نوشته است که نیز شخصیت افسانهای آن خواننده را در داستانهای دیگر با خود به زمانهای دور میبرد.
«در کتابی کهنه» داستان دیدار با دقیقی شاعر و توصیف آغاز نظم شاهنامه است. داستان دیگری با نام « برگی از سفرنامهی رامین و سلامان» حکایت دیدار با حافظ جوان است در روستای رکن آباد. رد پای آن شخصیت افسانه ای و سیمرغ نگهدار او را در داستان «از جمله رفتگان این راه دراز» هم میبینیم که حکایت دیدار خیام است در شهر نیشابور، و نیز در« سفرنور آباد» که ماجرای بازگشت جوان مهاجری است از آمریکا به نزد خانوادهاش که با افسانهای برای رهانیدن «شهابالدین سهروردی» از زندان شهر حلب بهم آمیخته شده است…
موضوع کلی این کتاب در گوناگونی حکایتهایش سفر به گذشته و اکنون ایران است با نگاهی به آینده. داستانهای آن بسته به زمان و مکان بازبانها و گویشهای گوناگون روایت شده و در آن نثرهای کهنه و نویی بکار رفته که گاهی با شعرهای قدیم و گاه امروزین سرزمین ما رنگ آمیزی شده است.