«گورستان شیشه‌ای»ِ سرور کسمایی -گزیده‌ای از بازتاب‌ها در فرانسه

نشر نوگام با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد رمان «گورستان شیشه‌ای»، نوشته سرور کسمایی را به زبان فارسی منتشر کرده است.  

این رمان، نخستین اثر سرور کسمایی است که در سال ۲۰۰۲ به فرانسوی منتشر شده و هشت سال بعد هم به قطع جیبی رسیده بود. این اثر  به دو زبان فارسی و فرانسوی همزمان تکوین پیدا کرده است و اکنون برای نخستین بار نسخه فارسی آن را نشر نوگام منتشر کرده است.

نوگام در معرفی این کتاب می‌نویسد: کسمایی در این رمان با نقب به اساطیر ایرانی، رویارویی سنت و مدرنیته را به شکلی طنز‌آمیز به تصویر کشیده و با درکی انتقادی، «لایه‌های پنهان روح ایرانی» را در یکی از بزنگاه‌های تاریخ خود نشان داده است.

رمان از شبی از شب‌های انقلاب آغاز می‌شود که فریاد نافرمانی اهالی تهران از روی بام‌ها به آسمان برخاسته است. رفته‌رفته شعار الله‌اکبر صداهای دیگر را می‌پوشاند و گودال‌های سیاه و ناشناخته ماه ـ این سرزمین آمال و آرزوهای دست‌نیافتنی و شاعرانه ـ در نگاه‌ اهالی، به اجزای چهره خمینی تبدیل می‌شود.

در فردای انقلاب اما، یک روز صبح مردم تهران سوراخ‌هایی را زیر پای خود کشف می‌کنند که در آسفالت شهر دهان باز کرده‌ است. گودال‌های سیاهی که برای هرکدام از هفت شخصیت اصلی معنا و مفهوم ویژه خود را دارد: ساختمان مترو، شهر زیرزمینی باستانی، شبکه فراموش‌شده قنات‌ها، دوزخی که به دست اهریمن بنا شده و یا شاید بازتاب زمینی حفره‌های اسرارآمیز ماه…

بازتاب «گورستان شیشه‌ای» در فرانسه

روزنامه سوئیسی لوتان، ۲۳ مارس ۲۰۰۲ – به قلم لیزبت کوچومف

«گورستان شیشه‌ای» اسطوره‌های کهن ایرانی را به یاری طنز به رویدادهای جنون‌آمیز انقلاب و کشتار خونبار جنگ ایران-عراق پیوند می‌زند.
«گورستان شیشه‌ای» با رویدادی تاریخی در بطن انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ آغاز می‌شود. شایعه‌ای در شهر می‌پیچد: امشب، ساعت ۹، روی بام‌ها برای دیدن تصویر خمینی در ماه. اهالی شهر به بام‌ها می‌روند تا با فریاد الله‌اکبر در یک توهم دسته‌جمعی شاهد معجزه‌ای شگفت‌انگیز باشند. اما این لحظه بی‌وزنی که زمان از حرکت بازمی‌ایستد، لحظه‌ای که شهر سبکبال گویی به اوج آسمان دست پیدا می‌کند، در یک چشم به‌ هم زدن سپری می‌شود. و سرور کسمایی با استادی لحظه‌ی فرود را یا بهتر است بگوییم لحظه سقوط به قعر زمین رابه تصویر می‌کشد چرا که شخصیت‌ها هرکدام به دلیلی با زیرزمین تهران سروکار دارند.
سرور کسمایی رمانش را به فرم قناتی هزار شاخه پی ریخته است تا دوران‌های گوناگون (دهه‌‌های ۱۹۴۰-۱۹۵۰ و دهه ۱۹۸۰ میلادی)، زمان‌های مختلف (اسطوره‌ای، تاریخی، سیاسی) و شخصیت‌های متنوعی را که دلیلی برای دیدار با یکدیگر ندارند، با هم روبرو کند. چون کاوشگری در قلب هزارتویی پیچ‌درپیچ، خواننده با هر گامی که برمی‌دارد به وسعت سازوکار درونی رمان پی می‌برد و از تعادل این مجموعه به‌هم پیوسته به شگفت‌ می‌آید. تعادل زیر زمین، هرج‌ومرج روی زمین.
شخصیت‌ها هر کدام از ورودی خاص خود پا به هزارتو می‌گذارند و با تلاقی منافع خود با یکدیگر با هم‌دیگر تلاقی پیدا می‌کنند. نقطه ثقل این تلاقی بی‌شک در دفتر حاکم شرع اتفاق می‌افتد. طنزی که در سراسر رمان موج می‌زند این‌جا به اوج خود می‌رسد.
با درکی عمیق از آبسورد که با دیدارهای اتفاقی شخصیت‌ها و کشف تدریجی پیوندهای پنهان میان آنها و دیالوگ‌‌هایی که انگار در هوا صحنه‌هایی را که تنها انقلاب‌ها می‌توانند خلق کنند، می‌قاپند، سرور کسمایی پنبه‌ی اسطوره‌ی انقلاب و نماد شهید را سخت می‌زند.

از زرتشت تا خمینی، والس مردگان در تهران – روزنامه لوموند دیپلماتیک ژوئن ۲۰۰۲ به قلم ویولِن ریپُل

در اواخر دهه ۱۹۷۰، تهران به معنای واقعی کلمه زیرورو شده است، هم در حقیقت هم در مجاز. هم‌زمانی رویدادهای انقلاب، ساختمان مترو و چندی بعد جنگ ایران و عراق زمینه اولین رمان سرور کسمایی را رقم می‌زند. «گورستان شیشه‌ای» داستانی است تخیلی، علامه و طنزآمیز که ریشه در تاریخ ایران از زرتشت تا روزگار ما دارد. از خلال شخصیت‌ها و چهره‌های گوناگون، نقدی است بر تاریک‌اندیشی دینی نظام برگرفته از انقلاب اسلامی. تاریخ ایران، بویژه شهر باستانی ری و منطقه تهران، با افسانه‌ها و اسطوره‌های خود. نخستین این اسطوره‌ها جم یا همان جمشید است که در چالش با اهورامزدا شهری زیرزمینی برای مردگان بنا می‌کند. و بعد نخستین اهالی دهی به نام تهران که از ظلم مغان ری می‌گریزند و در پای کوه البرز از ترس تاخت‌وتاز سواران به زیرزمین پناه می‌برند… اما از افسانه گذشته، در زیرزمین شهر کنونی تهران و دشت ری هم می‌توان رد قنات‌های کهنی را گرفت که از زمان هخامنشی تا به امروز توجه بسیاری را به خود جلب کرده‌اند. چون مثلا مهندس جوانی که مسئولیت پروژه آندرگراند یا همان ساختمان مترو را به‌ عهده دارد و برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها خیال دارد از دالان‌های موجود در زیرزمین برای ساختمان مترو استفاده کند. او در جستجوی نقشه شبکه قنات‌ها با باستان‌شناسی به نام میترا آشنا می‌شود… شهر سخت به‌هم ریخته است، سوراخ‌های حفاری‌شده در گوشه‌وکنار خیابان‌ها رفت‌و‌آمد خودروها را دشوار کرده است، فهرست مفسدین‌فی‌الارض در صفحه اول روزنامه‌ها منتشر شده است و در سردخانه مرکزی، پزشک قانونی دائم‌الخمر به جای این‌که به اجساد مردگان رسیدگی کند، به دستگاه عرق‌کشی زیرزمین خانه‌اش می‌پردازد. گورستان، این مرکز فساد و رشوه، با قطعه شهدا که بر باقی‌مانده‌های حفاری‌های باستان‌شناسانه بنا شده است، گسترش می‌یابد.
اسناد و پرونده‌های همه‌کس و همه‌چیز روی میز حاکم شرع انباشته شده است. وظیفه او برقراری نظم بر این هرج‌ومرج بزرگ است. او با تضادهای بی‌سابقه‌ای روبرو است. «جمشید از بردن سخن اهورامزدا میان مردم سرباز می‌زند و شروع به کندن زمین می‌کند تا مردم را از خشم خداوند در امان بدارد. – می‌خواهید بگویید شهرداری هم زمین را حفاری می‌کند تا ما را از خشم الهی دور بدارد؟» رویارویی قدیمی‌ها و مدرن‌ها به شیوه ایرانی با سازشی نبوغ‌آمیز به پایان می‌رسد. این جاست که شهید زنده نقش‌آفرینی می‌کند. همه چیز بر گور ۷۹۳، مشترک میان مردگان گذشته و شهدای امروز، متمرکز می‌شود. به قول یک مقنی سالخورده، «نباید زمین شهرهای قدیمی را کند!… معلوم نیست آن زیر چی پیدا شود.»

از کاوشی فرهنگی تا پی‌ریزی هویت ادبی نو – تارنمای نقد ادبی «قلم فرانسوی‌زبان» مارس ۲۰۱۳ به قلم دامین وُدران

زیرزمین‌های تهران یا بازی ویترین‌ها
پس از ماه‌ها انقلاب و جنگ، یک روز صبح اهالی تهران با وحشت سوراخ‌هایی را کشف می‌کنند که چون «زخم‌هایی بر تن زمین» در اسفالت خیابان‌ها دهان گشوده‌اند. شکاف زمین آبا و اجدادی، نخستین نشانه عملیات غول‌آسای ساختمان متروی تهران، فرصتی است برای نویسنده و شخصیت‌هایش تا درون این پرتگاه را بکاوند. برخوردی استعاری زیرا که رمان در پی توصیف لایه‌های فرهنگی هزارساله این زمین مقدس برمی‌آید. سرنوشت‌های در هم‌تنیده هفت شخصیت که در زیرزمین‌های تهران با هم تلاقی پیدا می‌کنند. از جمله میترا، باستان‌شناسی که هم‌وغمی جز جستجو و ترجمه سنگنبشته‌های کهن به سانسکریت ندارد.
سرور کسمایی با طنز و آگاهی عمیق خود خواننده را از خلال تاریخ ایران به گشت وگذار و بازدید از اسطوره‌ها و افسانه‌های بنیانی آن می‌برد، از زرتشت و شهر باستانی ری تا تهران انقلاب‌زده کنونی. این داستان تقریبا عرفانی با ادغام شخصیت‌های افسانه‌ای و زمان‌های تاریخی پیگیر این اندیشه است که برای پی بردن به زمان حال باید گذشته را بازبینی کرد. به عنوان نمونه جمشید که سرنخ داستان را به دست دارد، شهری زیرزمینی را بنا می‌کند که شاید همین تهران کنونی باشد… سرنخی که از قنات‌های زمان هخامنشی زیر دشت ری هم عبور می‌کند… ساختمان مترو، حفاری‌های باستان‌شناسی، پرونده‌های اداری چون مورد سعید، شهید زنده جنگ، و همین‌طور شخصیت حاکم شرع، رئیس دایره مبارزه با منکرات، عناصر داستان را تشکیل می‌دهند. عناصری که به گورستان شیشه‌ای و قطعه شهدا ختم می‌شوند، که بر بخشی از خرابه‌های باستانی بنا شده است. به طور مشخص گور ۷۹۳ که در واقع پوششی است بر قناتی قدیمی که حقیقت این زیرزمین‌ها و تنش هیجان‌آفرین تنیده در رمان را در خود دارد.
فضای بینابینی، بر فراز سنت و مدرنیته
جستجوی رد زیرزمین‌ها، سرور کسمایی را به کاوش در فرهنگ به‌غایت پیچیده خود وامی‌دارد، فرهنگی با لایه‌های بی‌شمار. علاوه بر نشان‌دادن کیفیت شگفت‌انگیز فرهنگ ایرانی در جذب تاثیرات گوناگون فرهنگ‌هایی که از آن گذار کرده‌اند، او با استناد‌های بینامتنی بی‌شمار، از این فرهنگ کهن تقدیر نیز می‌کند: مزدیسنی، میترائیسم، شعر کلاسیک (فردوسی)، رمان مدرن (هدایت) یا فن‌آوری دوران هخامنشی… ویژگی منحصر به‌فرد نوشتار سرور کسمایی از آنجا نشات می‌گیرد که او لایه‌های مختلف فرهنگ خود را در تنش با یکدیگر قرار می‌دهد و زمان‌ها و سنت‌های گوناگون را در یک واحد فرهنگی یگانه گرد می‌آورد.
بدین ترتیب بافت اجتماعی ایران در درجه اول در موقعیت پیچیده میان شیفتگی رمانتیک نسبت به اسطوره‌های «سکولار» و ظهور مدرنیته‌ در درون آن است که در نگاه اول از بیرون وارد می‌شود. نویسنده به گونه‌ای دیگر این چهان‌بینی را توصیف می‌کند و از مقابله سنت و مدرنیته به عنوان دو پدیده متضاد خودداری می‌کند و به جای آن به ظهور گونه‌ای فضای فرهنگی بینابینی اشاره می‌کند. سنت و مدرنیته در هم تنیده می‌شوند تا زیبایی‌شناسی (استتیک) فضای بینابینی را بو‌جود ‌بیاورند که تداومی است بر پرسش و تفکر در ساحت ادبیات.
آیا گورستان شیشه‌ای یک مِتا رمان است؟
گفتگوی میان سنت و مدرنیته به یاری دو شخصیت فریور و حکمت که اولی مترجم و دومی نویسنده است، پیش می‌رود. حضور این دو روشنفکر که هر دو در پی نوشتن رمان جمشید به فارسی هستند، به این پرسش جسمیت می‌دهد.
رمان سرور کسمایی بدین ترتیب به دشواری‌ رمان نویسی به زبان فارسی می‌پردازد، بویژه که گونه‌ ادبی رمان در ایران تازه است و اولین رمان‌های مدرن ایرانی در اواخر قرن نوزدهم نوشته شده‌اند. ساختار روایی این اثر با درهم‌آمیختن سنت روایت کوتاه که متعلق به ادبیات فارسی است با فرم رمان غربی خود از اندیشه نویسنده برمی‌خیزد: تنها با ادغام این گونه‌های متفاوت است که می‌توان به رمان دست‌یافت.
علاوه بر پرتو افکندن به تاثیرات فرهنگی و گونه‌های ادبی گوناگون، سرور کسمایی به مقابله زبان‌ها هم دست می‌زند. نسخه نهایی رمان که به فرانسوی بازنویسی می‌شود نتیجه کاری درازمدت روی نسخه‌های فارسی آن است و رد پای زبان نخستین اثر را بر خود دارد. اما این تاثیرگذاری ناشی از سلسله‌مراتبی استعماری و برتری یک زبان به زبان دیگر نیست بلکه نقش‌آفرینی دو زبان نوشتاری پایاپای و مساوی است. به این خاطر واژه‌های فارسی بی‌شماری شکل اصلی خود را در متن فرانسوی حفظ کرده‌اند، از جمله قنات، گات‌ها، سوره، فَر و غیره… به طوریکه متن فرانسوی جامه‌ای ایرانی به‌تن می‌کند که شاخص اصلی هویت آن را تشکیل می‌دهد.

سرور کسمایی رمان‌نویس و مترجم از سال ۱۳۶۲ خورشیدی در فرانسه زندگی می‌کند. او که از دوران تحصیل در ایران زبان فرانسه را آموخته، نوشته‌های خود را به دو زبان فارسی و فرانسه منتشر می‌کند. رمان‌های «گورستان شیشه‌ای»، «دره عقاب‌ها» و «دشمن خدا»  به زبان فرانسه  و رمان «یک روز پیش از آخر زمان»  از آثار اوست. نشر باران همچنین رمان «شام آخر» نوشته سرور کسمایی را اخیراً منتشر کرده است.

رمان «گورستان شیشه‌ای» هم مانند سایر کتاب‌های نوگام برای خوانندگان داخل ایران نسخه الکترونیک رایگان دارد. خوانندگان در خارج از ایران می‌توانند نسخه‌ی الکترونیکی یا چاپی را از هرکجای دنیا که هستند، از روی سایت نوگام خریداری کنند.

تهیه کتاب (+)

در همین زمینه:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی