جنجال «مسیر نمک» در غرب: فروش معجزه شفابخش طبیعت – چالش‌های خاطره‌نویسی طبیعت‌محور

کتاب «مسیر نمک» نوشته رینور وین، که داستان پیاده‌روی تحول‌آفرین او و همسرش موث پس از فاجعه مالی و تشخیص بیماری عصبی لاعلاج او را روایت می‌کند، با فروش بیش از دو میلیون نسخه و اقتباس سینمایی، به برندی پرفروش تبدیل شد. این سبک خاطره‌نویسی طبیعت‌محور، که در آثاری چون «وحشی» شریل استریید و «H Is for Hawk» هلن مک‌دونالد نیز دیده می‌شود، با ترکیب خودیاری و طبیعت‌گردی، نیاز خوانندگان به روایت‌های شفابخش را پاسخ می‌دهد. با این حال اتهامات مطرح‌شده علیه نویسنده و بحث‌های پیرامون اصالت روایت‌های شفابخش، سؤالاتی درباره تأثیر این ژانر بر رابطه ما با طبیعت و مسئولیت ناشران به وجود آورده است. خلاصه گزارش گاردین (+) را می خوانید:

کتاب «مسیر نمک» نوشته رینور وین که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، پدیده‌ای در دنیای نشر بود و بیش از دو میلیون نسخه در سراسر جهان فروش رفت. این کتاب داستان پیاده‌روی طولانی و تحول‌آفرین رینور و همسرش، موث، در مسیر ساحلی جنوب غربی انگلستان را روایت می‌کند که پس از فاجعه‌ای بزرگ رخ داد: فروپاشی مالی که خانه‌شان را از دست دادند و تشخیص بیماری عصبی لاعلاج موث. وین پس از این کتاب، دو اثر دیگر به نام‌های «سکوت وحشی» و «خطوط زمین» نوشت که هر دو پرفروش شدند. در سال جاری نیز فیلمی از «مسیر نمک» با بازی جیلین اندرسون و جیسون آیزکس اکران شد. این کتاب به‌عنوان اثری از نویسنده‌ای تازه‌کار به برندی پرفروش و الهام‌بخش تبدیل شد.

این سبک از خاطره‌نویسی طبیعت‌محور پیش‌تر نیز با آثاری مانند «وحشی» نوشته شریل استریید (۲۰۱۲) که به پیاده‌روی او پس از مرگ مادرش و پایان ازدواجش می‌پردازد، یا «H Is for Hawk» نوشته هلن مک‌دونالد (۲۰۱۴) درباره مواجهه با غم از دست دادن پدرش از طریق تربیت باز، و همچنین «فرار» نوشته امی لیپترات (۲۰۱۶) درباره بهبودی از اعتیاد در مزرعه‌ای در اورکنی، محبوبیت یافته بود. این آثار ترکیبی از خاطره‌نویسی شخصی، طبیعت‌گردی و خودیاری هستند که در آن افراد با پناه بردن به طبیعت، یه آرامش و حتی به رستگاری می‌رسند. با این حال، اتهاماتی علیه وین مبنی بر اختلاس و اغراق در شدت بیماری موث مطرح شده که او هر دو را رد کرده است. این کتاب‌ها نشان‌دهنده نیاز خوانندگان به داستان‌هایی از شفا یافتن از طریق طبیعت هستند، اما در همان حال پرسش‌هایی درباره اصالت این روایت‌ها و تأثیر آن‌ها بر رابطه ما با طبیعت ایجاد می‌کنند.

هریسون درباره روایت‌های شفابخش یا ساختار جست‌وجوگر در خاطره‌نویسی طبیعت‌محور هشدار می‌دهد. او با تحسین اثر «پرورش خرگوش» نوشته کلوئی دالتون، اشاره می‌کند که برای هر کتاب باکیفیت در این ژانر، چندین اثر وجود دارند که نویسندگانشان صرفاً به دنبال نوشتن خاطره‌ای طبیعت‌محور بوده‌اند و تجربه‌ای را برای ساختار کتابشان انتخاب کرده‌اند، در حالی که خوانندگان و ناشران شایسته آثار بهتری هستند. بحث‌های پس از «مسیر نمک» نیز شامل انتقاد از ناشر وین، پنگوئن رندوم هاوس، به دلیل عدم بررسی دقیق صحت دست‌نوشته او شده است. اگرچه انتظار اینکه ویراستاران نقش کارآگاه را ایفا کنند و حقیقت‌یابی گسترده انجام دهند شاید غیرواقعی باشد، اما انتقادها به این نکته معطوف است که صنعت نشر به انتشار بی‌وقفه آثاری می‌پردازد که احتمال موفقیت تجاری دارند، حتی اگر این آثار تکراری یا تقلیدی باشند.

مو حفیظ، ویراستار در انتشارات فابر، معتقد است که پس از همه‌گیری کرونا، به دلیل محدودیت‌های قرنطینه و افزایش تعامل مردم با طبیعت، موجی از خاطره‌نویسی طبیعت‌محور شکل گرفت که اغلب توسط افراد عادی و نه طبیعت‌شناسان حرفه‌ای نوشته شده بود. این امر ژانر را مردمی‌تر کرد، اما بازار را اشباع کرد و به یکنواختی آثار انجامید. او چالش اصلی را در مقاومت برابر انتظارات کلیشه‌ای از خاطره‌نویسی طبیعت‌محور و باز ماندن به دیدگاه‌های نو، مانند کاوش‌های غیر داستانی جیسون آلن-پیسانت در مناظر روستایی بریتانیا و جامائیکا، می‌داند. نویسندگانی مانند نورین مسعود با کتاب «مکان صاف» که تروما را از دریچه مناظر بررسی می‌کند، پولی آتکین با تأمل در بیماری مزمن خود در «برخی از ما فقط سقوط می‌کنیم»، و ناتاشا کارتیو، بنیان‌گذار جایزه نویسندگی طبیعت برای نویسندگان طبقه کارگر، نمونه‌هایی از نویسندگانی هستند که به جای پیروی از بازار، بر اساس انگیزه‌های شخصی خود می‌نویسند.

هیچ‌کدام از نویسندگان دیگر احتمالاً نمی‌توانند از نظر فروش با رینور وین رقابت کنند. کتاب‌های پرفروش به دلیل ترکیب ایده، اجرا، دانش نشر و هم‌راستایی با روح زمانه در لحظه‌ای مناسب، تخیل خوانندگان را تسخیر می‌کنند. «مسیر نمک» با داستان‌سرایی جذاب خود، به نگرانی‌های عمیق درباره از دست دادن ناگهانی خانه و سلامت پاسخ داد و تصویری از تاب‌آوری در برابر مشکلات ارائه کرد. اما اتهاماتی مبنی بر تحریف شدت بیماری همسر وین و القا یا تشویق این باور که پیاده‌روی‌ها و کمپینگ در طبیعت به بهبود وضعیت او منجر شده، واکنش‌های منفی شدیدی را برانگیخت. این شدت احساسات، خود گویای اهمیت موضوع است.

ریچل هویت، نویسنده کتاب «در طبیعت او»، معتقد است استفاده از بیماری جسمی به‌عنوان عنصری غیرمبهم از نظر اخلاقی، نوعی سپر است و داستان کامل‌تر، صرف‌نظر از حقیقت آن، می‌توانست روایتی جذاب‌تر ایجاد کند. اما روایت ساده‌تر و ساخته‌شده‌ای مانند «پیاده‌روی از بیماری به بهبودی یا از بی‌خانمانی به یافتن مفهومی جدید از خانه» برای بازاریابی آسان‌تر است و به نظر می‌رسد هم ناشران و هم خوانندگان به این سادگی پاسخ می‌دهند. نوشتن درباره بیماری، کاری بسیار شخصی و حساس است که هم برای نویسنده چالش‌برانگیز است و هم تأثیر عمیقی بر خواننده دارد. هویت اشاره می‌کند که ناشران تمایل دارند روایت‌های پیچیده را ساده کنند، به‌ویژه در مورد زنی در دهه ۵۰ زندگی‌اش با گذشته‌ای پیچیده. نیک ویلسون، نویسنده کتاب «زمین زیر امواج»، نیز معتقد است این رویکرد منعکس‌کننده نگرش‌های اجتماعی گسترده‌تر و رابطه‌ای معامله‌گرانه با طبیعت است. او ابتدا در برابر نوشتن درباره تاریخچه خانوادگی و بیماری مزمن خود در ارتباط با طبیعت مقاومت کرد، چرا که هم از محدودیت‌های حافظه آگاه بود و هم داستان خود را بیش از حد «معمولی» می‌دانست.

جیمز ربانکس، نویسنده کتاب‌هایی چون «زندگی چوپان» و «مکان جزر و مد»، تأکید می‌کند که طبیعت صرفاً منبعی برای شفا نیست، بلکه پر از مرگ، بیماری و زوال است و نباید به‌عنوان فضایی صرفاً پر از پروانه‌ها و آفتاب دیده شود. او معتقد است روایت‌های ساده‌انگارانه از رستگاری شخصی در طبیعت، به اندازه بازتاب مسائل بزرگ‌تر مانند سیاست و اقتصاد جذاب نیستند. هلن مک‌دونالد، نویسنده «H Is for Hawk»، نیز اشاره می‌کند که تصور طبیعت به‌عنوان فضایی خالی از دخالت انسانی و حاوی حقایق عمیق جهانی، نادرست است. ما معانی انسانی خود را به طبیعت تحمیل می‌کنیم و از آن برای تأیید مفاهیم خودمان استفاده می‌کنیم. او به سنت ادبیات «ولگردی» اشاره دارد که در قرن‌های ۱۹ و ۲۰ رواج داشت و به دلیل ماهیت فردی‌اش، تحریف‌هایی را می‌پذیرفت، اما با خاطره‌نویسی معاصر و ایده شفابخشی طبیعت فاصله زیادی دارد.

جسیکا لی، نویسنده و بنیان‌گذار «ویلوهرب ریویو»، معتقد است جنجال‌های «مسیر نمک» فرصتی برای نوآوری در نوشتن درباره طبیعت فراهم می‌کند. او می‌گوید ما نمی‌توانیم خودمان را از روایت‌ها حذف کنیم، زیرا ما راویان هستیم، اما می‌توانیم اجازه دهیم جهان شکل روایت ما را تعیین کند، به جای دنبال کردن قوس‌های خطی یا رستگارانه. این به معنای پذیرش روایت‌های چرخه‌ای و پیچیده است. در حالی که کتاب‌های پرفروش مانند «مسیر نمک» از منابع تجاری بیشتری برخوردارند، نویسندگان ماجراجو همچنان به کاوش در شگفتی‌ها و شکنندگی‌های محیط‌زیست ادامه می‌دهند، حتی اگر با منابع کمتری کار کنند. این جنجال‌ها پنجره‌ای به واقعیت‌های نشر طبیعت‌محور باز می‌کنند، اما مانع نویسندگان متعهد به ثبت تنوع و پیچیدگی طبیعت نمی‌شوند.

بیشتر بخوانید:

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی