جنگ ایران و اسرائیل – حسین نوش‌آذر: در جست‌وجوی جهان‌های جایگزین

حسین نوش‌آذر – در جهانی که خشونت و جنگ بر زندگی‌ها سایه می‌اندازد، ادبیات با خلق روایت‌های همدلانه و جهان‌های جایگزین، نه‌تنها فریادی علیه بی‌عدالتی است، بلکه پلی به‌سوی همزیستی مسالمت‌آمیز می‌سازد.  

حدود چهار صبح بود که از خواب پریدم. یعنی اتفاقی افتاده بود. در تاریکی دست بردم به مست گوشی موبابل، روی عسلی کنار تخت‌خواب. در همان نظر اول حادثه معلوم شد. سرانجام اسرائیل به ایران حمله کرد. از قبل هم معلوم بود. وقتی اسلحه داری، در لحظه‌ای که خشابش را پرمی‌کنی، می‌دانی که روزی می‌بایست ماشه را بچکانی.

ابعاد حمله ظاهراً گسترده بوده است. مناطق مرزی، قصرشیرین، تأسیسات هسته‌ای، مناطقی در تهران. تلویزیون فرانسه می‌گوید ۲۵۰ جنگنده اسرائیلی در این حمله شرکت داشتند. ارتش اسرائیل می‌گوید خودش را برای حمله زمینی به ایران آماده کرده است. می‌گویند یک روند «برگشت‌ناپذیر» آغاز شده. ساعتی بعد صدای پهپادهای ایرانی در آسمان اردن طنین‌انداز شد. خبرهای ضد و نقیض. واکنش‌های مختلف. گمانه‌زنی‌ها. در همان حال اینجا آفتاب زیبایی می‌تابد. شبکه ب اف ام تی وی فرانسه با کارشناسان‌اش. آن‌ها هم مثل من و شما هستند. اما ظاهراً از همه چیزهای پشت پرده خبر دارند. طوری وانمود می‌کنند که انگار به مردم و زیرساخت‌های اجتماعی آسیبی وارد نیامده است. به چه چیزی می‌توان اعتماد کرد؟

سانسور هوشمند و حباب‌های فیلتر الگوریتمی، روایت جنگ را به شکلی خطرناک یکسان‌سازی و تحریف می‌کنند. این سیستم‌ها با حذف یا اولویت‌دهی به محتوای خاص بر اساس سوگیری‌های ازپیش‌تعیین‌شده، تنها بخشی از واقعیت را نمایش می‌دهند و مخاطبان را در اتاق‌های پژواک محبوس می‌کنند؛ جایی که یا فقط خشونت یک طرف برجسته می‌شود، یا رنج غیرنظامیان نادیده گرفته می‌شود. چنین سانسوری حتی اگر به نام «امنیت ملی» یا «اخلاق رسانه‌ای» توجیه شود با محدود کردن دسترسی به روایت‌های چندصدایی، همدلی و تفکر انتقادی را تضعیف می‌کند و فضایی می‌سازد که در آن خشونت نه به عنوان فاجعه، بلکه به مثابه «گزاره‌ای عادی» بازتولید می‌شود. 

ریشه خشونت: ناتوانی از درک دیگری

 ادبیات، به‌عنوان بازتابی از تجربه‌های انسانی، توانایی منحصربه‌فردی در فراتر رفتن از مرزهای سیاسی و بیان دردهای مشترک بشریت دارد. از منظر فلسفه صلح، ادبیات نه‌تنها می‌تواند خشونت را محکوم کند، بلکه با خلق روایت‌های همدلانه، زمینه‌های درک متقابل و همزیستی مسالمت‌آمیز را فراهم می‌سازد. آثار بزرگی مانند «جنگ و صلح» تولستوی یا شعرهای نلسون ماندلا نشان می‌دهند که ادبیات چگونه می‌تواند فراسوی ایدئولوژی‌ها، و خصومت‌ها و محاسبات ژئوپولیتیکی با بی‌عدالتی و خشونت مقابله کند.

فلسفه صلح بر این باور است که خشونت ریشه در ناتوانی از درک «دیگری» دارد، و ادبیات با ظرفیت بی‌نظیر خود در بازنمایی رنج‌ها و امیدهای انسان‌ها، می‌تواند این شکاف را پر کند. زمانی که نویسندگانی مانند برتولت برشت در نمایشنامه «آدم آدم است» یا الیف شافاک در «ملت عشق» از خشونت سخن می‌گویند، آن‌ها تنها به سیاست خاصی اشاره نمی‌کنند، بلکه ساختارهای ظلم را در کلیت آن به چالش می‌کشند. ادبیات به زبانی جهانی تبدیل می‌شود که حتی در تاریک‌ترین لحظات تاریخ، امید به صلح را زنده نگه می‌دارد.

فلسفه صلح تأکید دارد که مبارزه با خشونت نیازمند تغییر در روایت‌هاست، و ادبیات با قدرت تخیل خود می‌تواند جهان‌های جایگزینی خلق کند که در آن‌ها گفت‌وگو جایگزین خشونت می‌شود. چه در قالب رمان، شعر یا نمایشنامه، ادبیات همیشه این ظرفیت را داشته است که به صدایی فراسوی مرزها تبدیل شود.

پل ریکور معتقد است که روایت‌ها تنها بازتاب واقعیت نیستند، بلکه سازنده معنای آن‌اند. او در «زمان و روایت» نشان می‌دهد که چگونه روایت‌های جدید می‌توانند حافظه جمعی را بازتعریف کنند و از چرخه خشونت خارج شوند. هانا آرنت نیز بر این باور است که سیاست واقعی نه از طریق زور، بلکه از طریق «اقناع» و «روایت‌های مشترک» شکل می‌گیرد. امانوئل لویناس با طرح ایده «چهره دیگری» استدلال می‌کند که مواجهه اخلاقی با انسان دیگر، در احساس مسئولیت نسبت به رنج او ریشه دارد. ادبیات با شخصیت‌پردازی‌های عمیق، «دیگری» را از ابهام به واقعیتی ملموس تبدیل می‌کند. مارتا نوسباوم نیز نشان می‌دهد که ادبیات با پرورش قوه تخیل، توانایی همدلی با رنج دیگران را تقویت می‌کند و این همدلی، پایه اخلاق صلح است.

این ایده‌های زیبا با واقعیت امروز صبح، یعنی حملات اسرائیل به تهران، تلاقی می‌یابند.

ادبیات می‌تواند چرخه روایت‌های انتقام‌جویانه را بشکند. خشونت‌های نظامی اغلب با روایت‌های امنیتی یا ایدئولوژیک توجیه می‌شوند، چه از سوی مهاجمان و چه از سوی مدافعان. ادبیات می‌تواند این روایت‌ها را از حالت انتزاعی «ما در برابر آن‌ها» خارج کند و بر زندگی‌های واقعی متمرکز باشد.

فلسفه صلح تأکید دارد که مبارزه با خشونت تنها با محکوم کردن آن ممکن نیست، بلکه باید گزینه‌های عینی ارائه داد. ادبیات با قدرت تخیل می‌تواند چنین کند.  

در همین زمینه:

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی