اسماعیل خویی، شاعر فقید تبعیدی در ۱۱ مه ۲۰۰۷ به دعوت از گروهی از ایرانیان مقیم دانمارک در شهر کپنهاگ در یک شب شعر، برخی از اشعارش را خواند. نخستین شعر او با یاد سعید سلطانپور آغاز میشود. مسعود کدخدایی، نویسنده، فیلم این شب به یاد ماندنی را در اختیار نشریه ادبی بانگ قرار داده است با این یادآوری که این فیلم تنها نسخه موجود از جلسه شعرخوانی خویی در ۱۱ مه ۲۰۰۷ در کپنهاگ است. از او تشکر میکنیم و از شما دعوت میکنیم از پس همه این سالها که بر ما گذشته است، این برنامه را ببینید:
اسماعیل خویی ۹ تیر ۱۳۱۷ در شهر مشهد به دنیا آمد و ۴ خرداد ۱۴۰۰ در تبعید درگذشت. پدرش هنگامی که او کودک هشت سالهای بود ورشکست شد و او ناچار برای گذران زندگی تابستانها در بازار شروع به کار کرد. تحت حمایت دایی خود موفق شد به تحصیلاتش ادامه دهد. خویی بعد از آنکه از دانشسرای عالی فارغالتحصیل شد با بورس تحصیلی به بریتانیا رفت و از دانشگاه لندن دکترای فلسفه گرفت. او پس از بازگشت به ایران در تهران ساکن شد و در دانشگاه تربیت معلم تهران به تدریس پرداخت. خویی در مصاحبهای گفته است در سالهای نخست اقامتش در تهران تحت تأثیر «زمستان» اخوان ثالت با شعر نو ایران آشنا شد. در آن زمان «زمستان» اخوان تازه منتشر شده بود.
شعر خویی بعد از تبعید به سمت شعر اجتماعی و سیاسی بیش از پیش میل کرد. او خود در مصاحبهای گفته بود شعرهایش را باید به دو بخش تقسیم کرد: شعرهای اسماعیل خویی و شعرهای اسماعیل خویی خشمگین. این دومی با کمترین نمادآفرینیها، مضامین سیاسی و اجتماعی را رک و پوستکنده بیان میکند.
اسماعیل خویی از پایهگذاران کانون نویسندگان ایران است و دو دوره نیز عضو هیئت دبیران کانون بوده است. از او مجموعه اشعار فراوانی منتشر شده است: «بر خنگ راهوار زمین» ۱۳۴۶، «بر بام گردباد» ۱۳۴۹، «از صدای سخن عشق» ۱۳۴۹، «فراتر از شب اکنونیان» ۱۳۵۰، «در نابهنگام» ۱۳۶۳، «گزاره هزاره» ۱۳۷۰، «جهان دیگری میآفرینم» ۱۳۷۹ و «شاعر خلقم، دهن میهنم» ۱۳۷۹ برخی از آثار شاخص اوست. تازهترین دفتر شعر اسماعیل خویی به نام «دیر نمیشود دلم» چندی قبل از مرگ شاعر توسط انتشارات زاگرس در آتلانتای آمریکا منتشر شد.
خویی در انتهای اغلب اشعارش که در خارج از کشور سروده نوشته است «بیدرکجا». او از تبعید به عنوان «بیدرکجا «یاد میکرد.