ده سال بعد از درگذشت گابریل گارسیا مارکز، نویسنده کلمبیایی و برنده نوبل ادبیات، از او رمانی منتشر شده به نام «ماه اوت یکدیگر را خواهیم دید».
نخستین نسخه این رمان به زبان اسپانیایی منتشر شده و ترجمههای آن به چندین زبان در اواخر ماه مارس به بازار کتاب خواهند آمد. نسخه انگلیسی رمان یکم فروردین ۱۴۰۳ / ۲۰ مارس به کتابفروشیها میرسد.
«ماه اوت یکدیگر را خواهیم دید» درباره زنی است به نام آنا ماگدلنا باخ که ماه اوت هر سال خودرا با کشتی به جزیرهای در کارائیب بر سر قبر مادرش میرساند. در یکی از این سفرها او در بار یک هتل با مردی آشنا می شود و او که تا آن زمان فقط با همسرش همبستر بوده است، این بار برای اولین بار با یک مرد غریبه آمیزش جنسی میکند. از آن پس چیزی در او متحول میشود. رمان بیانگر این دگرگونیهای روحیست. مارکز مینویسد:
«او ۱۶ اوت با کشتی به جزیره بازگشت در ساعت ۳ بعد از ظهر. یک پیراهن چهارخانه، شلوار جین، کفشهای پاشنه کوتاه ساده و بدون جوراب پوشیده بود و یک چتر ساتن و یک کیف به عنوان تنها چمدانش در دست داشت. در صف تاکسیهای اسکله مستقیم به سراغ یک مدل قدیمی رفت و راننده مثل یک آشنای قدیمی با او حال و احوال کرد و او در شهر فقیر با خانههای خشتی و سقفهایی پوشیده از نخل، از خیابانهای پوشیده از شن سفید در موازات دریای سوزان گذر کرد.»
در مراسم معرفی رمان «ماه اوت یکدیگر را خواهیم دید»، پسران نویسنده، رودریگو و گونزالو گارسیا بارچا، گفتند که پدرشان فصل اول این رمان را در سال ۱۹۹۹ در یک برنامه کتابخوانی خوانده است اما به دلیل نارضایتی از آن، اثر را منتشر نکرد.
در عوض، نسخههای خطی مختلفی از آن را به بستگانش سپرد. فرزندان گابریل گارسیا مارکز گفتند او کتاب خود را در اواخر عمرش «آشغال» مینامید. گارسیا مارکز در دوران سالمندی از بیماری و از دست دادن حافظه رنج میبرد. این مسئله ظاهراً دیدگاه او را نسبت به آخرین رمانش نیز تیره کرده بود.
دو فرزند گابریل گارسیا مارکز هنگام بررسی دستنوشتههای رمان این تصور را پیدا کردند که پدرشان «توانایی خود را در قضاوت درباره آثارش نیز از دست داده است». کارشناسهای ادبی که تکههایی از دستنوشتههای رمان را خواندهاند، فرزندان نویسنده را متقاعد کردند که بخشهای آن را میتوان در یک رمان کامل کنار هم قرار داد و منتشر کرد.
گونزالو گارسیا بارچا روند انتشار رمان را که در آن نسخههای مختلف را کنار هم قرار میدادند نوعی «باستانشناسی» نامید اما گفت رمان «کامل» است. او این گمانهزنی را که پدرش پیش از مرگ به پایان داستان فکر نکرده بود، رد کرد.
اولین بار سال ۱۹۹۹ بود که مشخص شد مارکز چنین اثری را نوشته است. در آن زمان مارکز یکی از این داستانها را در جلسهای با حضور فیلیپه گونزالس نخستوزیر وقت اسپانیا و ماریانو راخوی دیگر سیاستمدار اسپانیایی در مادرید روخوانی کرد و آن را به عنوان یک قطعه و نقطه شروعی بر رمانی متشکل از پنج فصل معرفی کرد.
مارکز آن زمان ۷۲ ساله بود و تازه بر سرطان غلبه کرده بود.
در سال ۲۰۱۴، یک هفته پس از درگذشت مارکز، روزنامه اسپانیایی لاونگوردیا چاپ بارسلون فصل اول این رمان منتشرنشده او را منتشر کرد؛ متنی که پیش از آن هرگز منتشر نشده بود.
گابریل گارسیا مارکز خالق آثار ماندگاری همچون «صد سال تنهایی»، «عشق سالهای وبا» و «خاطره دلبرکان غمگین من» ۶ مارس سال ۱۹۲۷ در شهر آراکاتاکا متولد شد و سال ۲۰۱۴ در سن ۸۷ سالگی در مکزیکوسیتی چشم از جهان فروبست.
بیشتر بخوانید:
سلمان رشدی: «فرشته گابریل» به ترجمه سروناز ایرانی