حسن کامشاد: مترجمی که نثر را زیست، و روشنفکری که خاموشی را بر هیاهو ترجیح داد – یادنامه به قلم علی آشوری

حسن کامشاد، نویسنده، مترجم، پژوهشگر و استاد پیشین دانشگاه کمبریج، در آستانه صدسالگی، روز پنجشنبه اول خرداد ۱۴۰۴ در لندن درگذشت. او با نام اصلی سید حسن میرمحمد صادقی، متولد چهارم تیر ۱۳۰۴ در اصفهان، پس از تحصیل در دانشکده حقوق دانشگاه تهران و همکاری با شرکت نفت ایران، به بریتانیا مهاجرت کرد، دکترای خود را در نثر معاصر فارسی از کمبریج گرفت و سال‌ها در این دانشگاه زبان فارسی تدریس کرد. کامشاد، که دوستی عمیقی با شاهرخ مسکوب داشت، با آثار ماندگاری چون «حدیث نفس» و ترجمه‌هایی نظیر «پایه‌گذاران نثر جدید فارسی»، نقش مهمی در فرهنگ و ادبیات ایران ایفا کرد، هرچند پس از انقلاب ۱۳۵۷ به‌ناگاه بازنشسته شد و در لندن اقامت گزید. علی آشوری، شاعر مقیم آمریکا در نوشته زیر از او یاد کرده است.

حسن کامشاد، یکی از شریف‌ترین چهره‌های فرهنگ و ترجمه در ایران، چشم از جهان فروبست؛ اما کارنامه‌اش و نثری که ساخت، با ما مانده است. مردی از تبار وقار و دقت، که نه اهل ادعا بود و نه سودای شهرت داشت، اما آنچه نوشت و ترجمه کرد، به‌سان چراغی ماندگار در ذهن خوانندگان جدی ادب و اندیشه روشن ماند.

در کتاب درخشانش، «حدیث نفس»، که از موفق‌ترین نمونه‌های خودزندگی‌نامه‌نویسی روشنفکرانه به زبان فارسی است، با نثری شفاف و بی‌تکلف، روند شکل‌گیری شخصیتش را در بستر تحولات اجتماعی و فکری ایران روایت می‌کند؛ از اصفهان کودکی تا سال‌های تحصیل در انگلستان، از دلبستگی به ترجمه تا دلسردی از هیاهوی سیاسی.

ترجمه نزد او تمرین فهم بود؛ نه فقط انتقال واژگان، بلکه ساختن پلی میان جهان‌ها. کامشاد با حساسیتی زبانی و فرهنگی، اثری آفرید که خود به‌مثابه متن تازه‌ای در زبان فارسی معنا می‌یافت. فروتنی و وضوح نثر او، آن را به الگویی برای ترجمه‌ی اندیشیده بدل کرده است.

از جمله ترجمه‌های پرارج کامشاد، کتاب «برآمدن رضاخان» اثر سیروس غنی است؛ اثری که با نگاهی مستند به نقش انگلیس و فروپاشی قاجار می‌پردازد. کامشاد در این ترجمه، ضمن حفظ دقت تاریخی، نثری خواندنی و بی‌تکلف پدید آورده؛ چنان‌که کتاب را به یکی از منابع ماندگار فهم تاریخ معاصر ایران بدل کرده است.

همچنین کتاب «تاریخ چیست؟» اثر ای. اچ. کار، که تأثیر بسزایی در فضای روشنفکری دهه‌های گذشته داشت، از دیگر ترجمه‌های اوست.

او کتاب «تام پین» نوشته‌ی هوارد فاست را نیز به فارسی درآورد؛ روایتی زنده از زندگی یکی از متفکران کلیدی انقلاب آمریکا و از نخستین مدافعان دموکراسی نوین. ترجمه‌ی این کتاب، نشان دیگری از علاقه‌ی کامشاد به پیوند میان اندیشه و کنش سیاسی در تاریخ بود.

و البته نمی‌توان از کامشاد گفت و از شاهرخ مسکوب نگفت. رابطه‌ی این دو، دوستی صرف نبود؛ پیوندی فکری و انسانی بود میان دو تن از فروتن‌ترین و ژرف‌اندیش‌ترین اهل قلم ایران. پس از مرگ مسکوب، این کامشاد بود که با وسواس، وفاداری و اندوه، آثار و یادداشت‌های دوست عزیز رفته‌اش را سامان داد و منتشر کرد؛ گویی در سکوت و صبوری، میراث دوستی را به آیندگان سپرد.

اکنون که او نیز رفته است، چیزی از نسل آن روشنفکرانی از جنس آرام، دقیق و بی‌ادعا کمتر شده است.

یادش گرامی.

علی آشوری – سان‌دیه‌گو

بیشتر بخوانید:

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی