عباس معروفی دور از وطن، در تبعید درگذشت

عباس معروفی

به گزارش رادیو زمانه، پنجشنبه یک سپتامبر/۱۰ شهریور عباس معروفی، نویسنده تبعیدی ایرانی که آثاری مانند سمفونی مردگان و پیکر فرهاد از او به جای مانده، در پی ابتلا به بیماری سرطان، دور از وطن، در برلین درگذشت.  

معروفی در سال ۱۳۳۶ در تهران متولد شد. او در رشته نمایشنامه‌نویسی از دانشگاه تهران لیسانس گرفت، پس از آن به مشاغل گوناگون روی آورد، از کارگری گرفته تا روزنامه‌نگاری و معلمی.

معروفی مدتی با مجله «اتحاد جوان» همکاری داشت و چند شماره از فصلنامه «آهنگ» به همت او درآمد. اما دیرپاترین کار مطبوعاتی‌اش انتشار ماهنامه ادبی «گردون» بود که در ۱۳۶۹ آغاز شد و تا ۱۳۷۴ ادامه یافت و سپس چند شماره‌ای هم در تبعیدگاه او در سال‌های اقامتش در شهر کلن منتشر شد.

نخستین مجموعه داستان معروفی با نام «پیش روی آفتاب» (۱۳۵۹) منتشر شد. چند نمایشنامه نوشت که اغلب آن‌ها روی صحنه رفت: «آن شصت نفر، آن شصت هزار» (۱۳۶۲)، «تا کجا با منی؟ و رگ» (۱۳۶۶)، «دلی بای و آهو» (۱۳۶۷).

 آن‌گاه در داستان‌های کوتاه «مجموعه آخرین نسل برتر» (۱۳۶۵) با گوشه چشمی به طنز، مضمون‌های اجتماعی و مویه بر خاطرات و عزیزان از دست رفته را دستمایه آفرینش هنری قرار داد. مجموعه «عطر یاس» را در سال ۱۳۷۰ در آمریکا منتشر کرد. «دریاروندگان جزیره آبی‌تر» (۱۳۸۲) گزینه‌ای از مجموعه داستان‌های اوست.

در سال ۱۳۶۸ رمان «سمفونی مردگان» را درباره روشنفکر رمانتیکی نوشت که در مقابله با دنیای تجارت و سود از پا درمی‌آید. به یک معنا: در سمفونی مردگان، شاعرانگی انسان ایرانی به سودجویی و رانت‌خواری و طمع او می‌بازد. این اثر از این نظر بیانگر سوداگری در سال‌های بعد از انقلاب و مهم‌ترین اثر یکی از شناخته شده‌ترین نویسندگان تبعیدی ایران است.

توجه به فرم داستان نو در رمان‌های دیگر معروفی نیز دیده می‌شود، از جمله در «سال بلوا» (۱۳۷۱) که به شیوه یادآوری گذشته نوشته شده، یا «پیکر فرهاد» (۱۳۷۴) که بازنویسی بوف کور از نظرگاه زنان آن داستان است.

از مهم‌ترین اقدامات مجله گردون طرح موضوع فعالیت مجدد کانون نویسندگان ایران بود. در سال ۱۳۶۹ جلسات سومین دوره کانون نویسندگان ایران آغاز شد و در سال ۱۳۷۳ به انتشار متن «ما نویسنده‌ایم» انجامید.

معروفی در پی توقیف «گردون» ناگزیر به ترک وطن شد. او به پاکستان و سپس به آلمان رفت و مدتی از بورس «خانه هاینریش بل» بهره گرفت؛ و یک سال هم سرپرستی خانه بل را به عهده داشت. پس از آن برای گذران زندگی دست به کارهای مختلف زد؛ مدتی به عنوان مدیر شبانه یک هتل کار کرد و آنگاه «خانه هنر و ادبیات هدایت» را در برلین بنیاد نهاد و به کار کتابفروشی مشغول شد و کلاس‌های داستان‌نویسی خود را نیز در همان محل تشکیل داد.

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی