جعفر پناهی به تهران بازگشت؛ درنگی در واکنش‌ها

جعفر پناهی، کارگردان برجسته ایرانی، پس از کسب نخل طلای جشنواره کن ۲۰۲۵ برای فیلم «یک تصادف ساده»، با استقبال پرشور هنرمندان و سینماگران در تهران مواجه شد. این فیلم که به‌صورت مخفیانه ساخته شده، با پرداختن به موضوع زندانیان سیاسی و بهره‌گیری از طنز، جایگاه پناهی را به‌عنوان دومین کارگردان ایرانی برنده این جایزه پس از عباس کیارستمی تثبیت کرد و نشان‌دهنده اهمیت وی در سینمای ایران و جهان است. این موفقیت با واکنش‌های متفاوتی همراه بود؛ بیش از ۱۰۰ فعال فرهنگی و سیاسی آن را نمادی از مقاومت هنر در برابر سانسور دانستند، در حالی که برخی رسانه‌های اصولگرا این جایزه را سیاسی و فاقد ارزش سینمایی خواندند. پناهی با وجود فشارها و ممنوعیت ۲۰ ساله از فیلم‌سازی، بر ادامه فعالیت خود تأکید کرد. این رویداد نه‌تنها افتخاری برای سینمای ایران بود، بلکه بازتاب‌دهنده شکاف‌های فرهنگی و سیاسی در واکنش به دستاوردهای هنری است. حسین نوش‌آذر بر واکنش‌ها به موفقیت پناهی درنگ کرده است. می‌خوانید:

 واکنش‌ها به موفقیت پناهی در کن: نبرد گفتمان‌ها و هویت فرهنگی

موفقیت جعفر پناهی در کسب نخل طلای جشنواره کن ۲۰۲۵ برای فیلم «یک تصادف ساده» نه‌تنها یک دستاورد سینمایی، بلکه صحنه‌ای از تقابل گفتمان‌های سیاسی و فرهنگی در ایران و عرصه بین‌المللی است. از منظر گفتمانی، این رویداد شکاف عمیق میان گفتمان اصلاح‌طلب و اصولگرا را آشکار می‌کند. اصلاح‌طلبان و حامیان سینمای مستقل، این جایزه را نمادی از «پیروزی هنر متعهد علیه سانسور» تفسیر کردند و بر مقاومت پناهی در برابر محدودیت‌های حکومتی، جهانی‌شدن روایت‌های انتقادی درباره زندان و شکنجه، و همبستگی فراسینمایی با حمایت چهره‌هایی چون نسرین ستوده و شیرین عبادی تأکید داشتند. در مقابل، رسانه‌های اصولگرا مانند فرهیختگان و جوان با سیاسی‌سازی جایزه، آن را بخشی از «پروژه‌سازی غرب» و «جریان‌های ضد انقلاب» دانستند و با ادعای ضعف فنی فیلم و سیاه‌نمایی، ارزش هنری آن را زیر سؤال بردند. این تقابل، بازتولید شکاف دیرینه بین هنر رسمی و غیررسمی در ایران و نمایانگر چالش‌های عمیق هویتی و فرهنگی در جامعه است.

در بعد بین‌المللی، واکنش ژان نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه، که این جایزه را «نماد مقاومت ضدسرکوب» خواند، تنش‌های دیپلماتیک را تشدید کرد و سبب شد که اصولگرایان ادعای «دخالت خارجی» را مطرح کنند. این موضع‌گیری، فضای داخلی را برای پناهی پیچیده‌تر می‌کند. رسانه‌های اصلاح‌طلب بر شجاعت پناهی و ظرفیت‌های سینمای ایران تأکید کردند، در حالی که رسانه‌های اصولگرا با تکنیک‌هایی مانند شخصیت‌کشی، حاشیه‌سازی هنری و مقایسه‌های ایدئولوژیک (مانند «سکوت درباره فلسطین») به تخریب این موفقیت پرداختند. این جنگ روایت‌ها نشان‌دهنده نبردی گسترده‌تر بر سر تعریف هویت فرهنگی ایران است.

از منظر اجتماعی، ممکن است این رویداد برای جامعه مدنی به‌عنوان نشانه‌ای از «امکان مقاومت فرهنگی» عمل کند و برای نسل جوان الهام‌بخش باشد. اما برای حکومت، این موفقیت چالشی دوگانه است: افتخار ملی یک ایرانی در برابر ترس از تقویت گفتمان‌های انتقادی. این تنش می‌تواند شکاف بین سینمای داخلی و بین‌المللی را عمیق‌تر کند. پناهی در سخنانش با تأکید بر «شهروند عادی بودن»، افشای فشارها بر عوامل فیلم و انتخاب بازگشت به ایران، استراتژی «تمسک به عرف جهانی» را به کار گرفت تا از تصویر «مهاجر سیاسی» دوری کند و همبستگی خود را با مردم نشان دهد.

سرانجام باید گفت که در یک نگاه کلی، این رویداد فراتر از یک موفقیت سینمایی، آزمونی برای تحمل گفتمان‌های متعارض در ایران و تأییدی بر ظرفیت سینما به‌عنوان میدان نبرد هویتی است. اما با توجه به واکنش‌های تند اصولگرایان و تنش‌های دیپلماتیک، احتمال تشدید محدودیت‌ها برای سینماگران مستقل و تسویه‌حساب‌های رسانه‌ای در هفته‌های آینده وجود دارد. این وضعیت نشان‌دهنده پیچیدگی‌های تعامل هنر، سیاست و جامعه در بستری پرتنش است.

متبع: رادیو زمانه (+)

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی