فرانک برجستهترین و شایستهترین زن شاهنامه است. او زنی نیست که با لباسی فاخر و تاجی مرصع پشت پرده حرمسرا نهان و شریک کامرواییها و شادخواریهاری پادشاه و شاهزادگان باشد. او زنی است تاثیرگذار در دگرگونیهای اجتماعی عصر خود، زیرا علاوه بر حفظ جان فرزند، مسئولیت سنگین دیگری هم دارد و آن هم پرورش و تربیت فردی است که باید جهان را از شر و بدی پاک کند.
او در شاهنامه، مادر فریدون و همسر آبتین است. فرانک و آبتین در دهکدهای در ایرانزمین به دور از دسترسی مأموران ضحاک با دامداری و شکار زندگی میکردند که آبتین به دست کارگزاران حکومت گرفتار و مغزش خوراک مارهای ضحاک شد. در آن زمان فریدون به دنیا آمده بود.
احمد بارکیزاده ماجرای فرانک را روایت میکند.
احمد بارکی زاده که در سال ۱۳۴۸ در خرمشهر متولد شده فارغالتحصیل رشته مجسمهسازی مانیومنت از دانشکده هنر و دیزاین در خارکف اکراین است و در حال حاضر در برلین سکونت دارد.
حمید فرازنده در نقد آثار بارکیزاده مینویسد:
«بارکیزاده بیان ظریف اما پیچیدهاش را با خطوطی ساده و به ظاهر خشن خلق میکند، چنان که ایدههایی که بیان آنها تا آن لحظه غیرممکن به نظر میرسید، در دست او به نرمی اهلی میشوند و جلو دیدگان ما نه برای آنکه تماشایشان کنیم، که بیشتر برای اینکه آنها ما را با نگرشی پر سوال تماشا کنند، قرار میگیرند: پرسش آنها از ما این است: تو کجای این وضعیت ایستادهای؟»
بیشتر بخوانید:
احمد بارکیزاده: طراحی «رستم»