حسن حسام:«واویلا» – با سوگواران آبادان

اعتراضات به جمهوری اسلامی در واکنش به فاجعه متروپل در آبادان در شامگاه یکشنبه ۸ خرداد در هفتمین روز پیاپی همچنان ادامه دارد. گروهی از قبایل عرب خوزستان با در دست داشتن پرچم‌های خود وارد این شهر شدند و درباره ادامه تیراندازی نیروهای امنیتی به معترضان هشدار دادند. در این فاصله شمار اجساد کشف شده زیر آوار متروپل به ۳۱ نفر رسید. حسن حسام، شاعر و نویسنده تبعیدی در همبستگی با مردم عزادار و معترض آبادان شعری سروده با عنوان «با سوگواران ابادان» که در ادامه می‌خوانید.
«بعد از آن سال‌ها» (۱‍۳۵۲) و «کارنامه احیا» (۱۳۵۵) از آثار حسن حسام در سال‌های قبل از انقلاب است که اخیرا در نشر مهری هم منتشر شده. «دفترهای شعر زندان»، «در جاده رهایی»، «خوشه‌های آواز»، «گوزن و صخره»، «این‌حا برقص» از مجموعه اشعار اوست. «آواز خروسان جوان» و «در ماه مه» هم از منظومه‌هایی‌اند که او سروده است.
حسن حسام مجموعه داستان «باران می‌بارد» و همچنین مجموعه مقالات ادبی‌اش با عنوان «نویسنده و موقعیت» را در دست چاپ دارد.

واویلا

واویلا…

سِنج می‌زنند

دَمّام می‌کوبند

سِنج می‌زنند

دَمّام می‌کوبند

مادران؛

بر سینه می‌کوبند و قیّه می‌کّشند

مویه کُنان

در آواز ِ شَروِه خوان

با خشمی دریاوار؛

تا مرگ گم شود

و ملوانان ِمغروق،

از دریا به خانه بازآیند

به خانه،

بازآیند:

تشنگان ِ مقتول، در نبرد ِخیابان

کُشتگان ِ بی شمار، در جنگ ِجانیان

آوارگان ِ جنگ،

در سرزمین ویران

واویلا

واویلا

سِنج می‌زنند

دَمّام می‌کوبند

سِنج می‌زنند

دَمّام می‌کوبند

تا،

بازگردند

جِزغاله شدگان ِسینما رِکس

و نفرین شدگان ِ له شده

درخرابه‌های برج متروپل

واویلا

واویلا

سِنج می‌زنند

سنج می‌زنند

و قیّه می‌کشند با خشمی دریاوار

سوگوران ِ سرزمین ِآب و نفت و آفتاب

آسمان ِپر غُبارِ جنوب،

سرشار ِآوای سِنج و دَمّام

و آبشار ِخشم منفجر شده‌ی هماوازان است

برگستره ایران ِگربه سان.

دَمّام؛ نوعی دُهَل دورویه است رایج در جنوب ایران

در همین زمینه:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی