آبادان شامگاه جمعه ۶ خرداد بار دیگر صحنه اعتراضاتی بود که در پی فرو ریختن برج متروپل در این شهر و جان باختن و مفقود شدن دهها نفر آغاز شده است. این اعتراضات اما با هجوم نیروهای یگان ویژه به خشونت کشیده شد.
اعتراضات به سوءمدیریتها و رانتخواریها که فاجعه متروپل فقط یکی از نمودهای آن است از آبادان و خرمشهر به شهرهای مختلف ایران نیز گسترش یافته و از جمله اهالی بندرعباس، بهبهان و شاهینشهر اصفهان در همبستگی با هموطنان آبادانی خود به خیابانها آمدند.
خبرگزاری امنیتی فارس از تجمع مردم در اصفهان و یزد نیز خبر داده و نوشته است که صدها نفر از مردم این دو شهر نیز در خیابانها برای حادثه آبادان «اشک ریختند.»
کانون نویسندگان ایران به این مناسبت بیانیهای منتشر کرده است. میخوانید:
پنج روز از فرو ریختن ساختمان متروپل آبادان میگذرد و هر لحظه بر تعداد قربانیان این فاجعه افزوده میشود. روز دوشنبه ۲ خرداد تصاویر هولناک ویران شدن این ساختمان ۱۰ طبقه در فضای مجازی منتشر شد و مردم را در بهت و اندوه و خشم فرو برد. رسانههای رسمی حکومت با نیمهکاره خواندن این ساختمان و انتشار آمار غلط از مجروحان و درآوارماندگان سعی در پنهان کردن حقایق این فاجعه داشتند. اما اخبار و تصاویری که توسط مردم، با عبور از سد سانسور دستبهدست میشود از ابعاد فجیع این ویرانی پرده برمیدارد و نشان میدهد این ساختمان نه تنها نیمهکاره نبوده است بلکه چند بخش آن راهاندازی شده و در زمان فروریختن، مردم بسیاری در آن بودهاند.
در طول این سالها و دههها کم نبوده ویرانیهایی از این دست؛ کم نبوده فجایعی که به هیچ ترتیبی در قالب «حادثه» نمیگنجند. آنجا که پای فساد و تباهی ساختاری در میان باشد بر این ویرانیها نمیتوان نام حادثه گذاشت و تنها به «مجازات عاملان» آن بسنده کرد؛ عاملانی که همچون همیشه، در نمایشی ناشیانه به قصد سرپوش گذاشتن بر ریشههای فساد نهادینه شده در دستگاههای دولتی و نهادهای حاکمیتی «معرفی و مجازات» میشوند.
اینبار هم روش و نمایش فرقی با گذشته نکرده است. اینبار هم اولین واکنش حاکمیت به این فاجعه، نه اعزام نیروهای امدادگر، بلکه گسیل ادوات و تجهیزات سرکوب بوده است و اخبار رسمیاش با سانسور فریاد معترضان، قطع اینترنت و جعل وقایع منتشر میشود. صدای اعتراض اما بلندتر از سرکوب و انسداد است و حقایق را میتوان از دهان مردم داغدیده شنید؛ مردمی که زیر ضرب گلوله و باتوم و گاز اشکآور، خودشان، هم دستبهکار آواربرداری و امداد شدهاند و هم دستبهکار خروشیدن و فاش کردن و اعتراض.
آنچه در آبادان بر مردم میرود یادآور جنایتهای سالهای اخیر چون کشتار مردم در آبان ۹۸ و ساقط کردن هواپیمای مسافربری است. بدیهی است آنانی که همواره چنگ بر جان و مال مردم انداختهاند، موفق نخواهند شد با تقلیل عوامل ویرانیآفرین به چند تن، فساد سیستماتیک و ستمپیشگی خود را انکار کنند. سانسور اخبار و تحریف واقعیت جاری که همچون همیشه قرار بود راه را بر درک ابعاد فاجعه ببندد، به مدد مردم عقب رانده شده است و بیتردید این موج عظیم دادخواهی که اکنون پدید آمده به جریان پویای دادخواهیهای پیشین میپیوندد.
کانون نویسندگان ایران با ارج نهادن به این موج دادخواهی، ضمن تسلیت به بازماندگان و داغدیدگان این فاجعه و ابراز همدردی با آنان، همچون همیشه بی هیچ حصر و استثنا از حق اعتراض مردم و گردش آزاد اطلاعات دفاع میکند و از همهی آزادیخواهان میخواهد صدای مردم ستمکشیده و سرکوبشده باشند.
کانون نویسندگان ایران
در همین زمینه: