باران منتشر کرد: رمان «استر» نوشته محسن نکومنش- فریبا چلبی یانی: داستان سفر، مقوله‌ی جبر و اختیار در بستر تاریخ

نشر باران به تازگی رمان «استر» نوشته محسن نکومنش را منتشر کرده است. محسن نکومنش متولد ۱۳۳۶ در سال (۱۳۵۸) ۱۹۷۹ در رشته مدیریت بازرگانی فارغ‌التحصیل شده است. در سال ۱۹۸۶ به دلیل مشکلات سیاسی همراه با همسر و دخترش به طور غیرقانونی از کشور خارج و به سوئد مهاجرت کرد و در آنجا از دانشگاه استکهلم در رشته علوم کامپیوتر لیسانس و بعداً در رشته ریاضیات فوق لیسانس گرفت. نخستین رمان او با نام «دوردست‌های مبهم» توسط انتشارات قصیده‌سرا در تهران منتشر شد. این رمان درباره یک شخصیت سیاسی از وابستگان حزب توده است که تحت تعقیب بوده و در سال‌های دهه ۱۳۶۰ به سوئد گریخته اما نمی‌تواند خود را با محیط کشور میزبان تطبیق دهد. «از هرات تا تهران» درباره زندگی مهاجران و پناهجویان افغانستانی در ایران است. «استر» درباره مهاجرت و موقعیت‌ و مشکلات اقلیت‌های دینی و مذهبی است. فریبا چلبی‌یانی این اثر را خوانده و آن را معرفی می‌کند:

استر، رمان، محسن نکومنش، نشر باران

فریبا چلبی یانی: داستان سفر، مقوله‌ی جبر و اختیار در بستر تاریخ

رمان «استر» روایت سفر و مهاجرت، تنهایی و رنج انسان‌هاست. شروع رمان از زبان یکی از شخصیت‌های محوری (فرهاد) روایت می‌شود که در فصل‌های بعدی با تعدد راوی مواجه می‌شویم و در ادامه بیشترین روایت را از زبان (استر) شخصیت اصلی داستان می‌خوانیم.

داستان از محبوس شدن استر و فرهاد و سایر همراهانشان در غار به مدت ۹روز (۱۳ الی۲۲بهمن ماه ۱۳۵۷) آغاز می‌شود و مخاطب با خواندن این فصل سوالاتی در ذهنش نقش می‌بندد که غار در رمان چه نقشی را ایفا می‌کند؟ با اینکه فصل‌های میانی رمان یوسف به ابهامات غار پاسخ می‌دهد. منتها یکی از سوالات اساسی که در ذهن من خواننده شکل گرفته‌بود این بود که آیا غار اشاره‌ای داشته به تمثیل غارافلاطون و یا اشاره‌ای بوده بر غار اصحاب کهف؟ که به نظر می‌رسد این صحنه بسته به برداشت خواننده می‌تواند تاویل و تفسیر شود.

یکی دیگر از مباحث اساسی که نویسنده به آنها می‌پردازد مقوله‌ی مهاجرت و موقعیت‌ و مشکلات اقلیت‌های دینی و مذهبی است.

با اینکه فرهاد و استر دین و مذهب متفاوتی دارند (اسلام و یهود) ولی تصمیم می‌گیرند که با هم زندگی مشترکی را شروع کنند و آشنایی هر دو با ازدواج و مهاجرتشان از ایران مصادف با سالهای قبل از انقلاب۵۷، شروع انقلاب و بعد ازپیروزی انقلاب‌۵۷ است.

جغرافیای رمان در ایران و عمدتاً در کشور سوئد و شهر استکهلم می‌گذرد.

در طول رمان نویسنده به اتفاقات و رخدادهای تاریخ جهان و بیشتر خاورمیانه می‌پردازد که باعث چند وجهی‌شدن رمان می‌شود از جمله اشاره به موضوع حضور داعش و واقعه یازده سپتامبر (تخریب و انفجار مجتمع تجاری یا برج دوقلو در امریکا)، سوریه، افغانستان، ایران و تخریب سنگ قبرهای یهودی‌ها در استکهلم توسط نئونازیسم و…

رمان خرده روایت‌هایی دارد که یا باعث بسط شخصیت‌‌پردازی کارکترهای رمان می‌شود و یا کارکترهای جدیدی از جمله (الیاس، نادر و چند شخصیت فرعی) را وارد رمان می‌کند. از جمله‌ی خرده روایت‌ها عبارتند از:

_ فرار استر و فرهاد از ایران با فاصله‌ی زمانی و جدا از هم.

_ بدنیا آمدن «مارگرتا» دخترشان و روایت زندگی مارگرتا از کودکی، نوجوانی، جوانی و تا آغاز زندگی مجردی‌اش را در برمی‌گیرد.

_پیوستن «یوسف» برادر استر به آنها در سوئد و روایت فرارش از دست مامورین، بازجوها و زندانی‌نشدن در ایران و…

_ کمک کردن استر به مردی به نام «الیاس» که سوریه تبار و مصدوم است و مداوای او و کمک در اخذ اقامت دائم او در سوئد.

_ورود پسری به نام «نادر» که با اینکه افغانستانی است منتها کودکی تا جوانی‌اش را در ایران گذرانده و از ایران به سوئد مهاجرت کرده‌است. زندگی کوتاه مدت نادر با استر و فرهاد یکی از بخشهای مهم و درخشان رمان بشمار می‌آید.

در ادامه رمان به نظر می‌رسد یکی از دغدغه‌های نویسنده مقوله‌‌ی جبر و اختیار است که در رمان از زبان استر همراه با طرح سوالات فلسفی در فرم واگویه و مرور اندیشه، خاطرات و باورهایش بیان می‌شود. البته همین‌ موضوع را نویسنده در فصلهای پیشین در فصل گفتگوی مارگرتا با استر در رابطه با مشکلی که با همکلاسی‌هایش دارد مطرح می‌شود هم متوجه می‌شویم.

سی صفحه اول رمان با توجه به معرفی شخصیت‌های رمان ریتم کندی دارد به خصوص اینکه انواع راوی با اول شخص مفرد روایت می‌شوند و احتمال اینکه مخاطب را دچار دوباره خوانی فصل‌ها کند، وجود دارد. در واقع ریتم داستان از ماجرای سال ۶۲ و تصمیم به ترک ایران توسط استر و فرهاد تندتر شده و با تعلیق بیشتری همراه می‌شود.

نویسنده به شروع و پایان رمان توجه خاصی داشته و موفق عمل کرده‌است. اولین فصل و فصل آخر درست به جمله‌ی مادر فرهاد اشاره می‌کند که در مورد یهودیان اظهار نظر می‌کند. با این تفاوت که در فصل آخر و پایان رمان فرهاد کشف و شهودی که از همان جملات را داشته به خواننده بازگو می‌کند.

در مورد نوع نگارش رمان لازم است اشاره شود نویسنده جاهایی که می‌خواهد صرفاً به وقایع تاریخی اشاره کند نثر گزارشی را انتخاب می‌کند که اطلاعاتی را پشت سرهم بیان می‌دارد و از توضیح وقایع به راحتی عبور می‌کند و صحنه‌‌هایی از رمان را نیز نویسنده با نثر و نوشتار داستانی همراه با تصویر و فضایی ملموس و عینی برای نوشتن به کار می‌برد که در این صحنه‌هاست که کارکترها در آن وارد کنش و واکنش می‌شوند و دیالوگ هم نقش مهم‌تری را به عهده می‌گیرد.

عنوان رمان، نام شخصیت اصلی داستان را به خود گرفته‌است. که می‌تواند اشاره‌ای داشته باشد به اسطوره‌ی استر در دین یهود که البته نمی‌توان مطمئن بود که نویسنده مد نظرش استر اسطوره‌ای بوده و یا نه صرفا نامیست که از شخصیت اصلی داستان برگرفته است.

در خاتمه رمان علاوه بر مفاهیمی که به آنها اشاره شد، مفهومی که در جای‌جای رمان مدام مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد «قضاوت و پیشداوری» است. پیش‌داوری‌هایی که باعث تغییرات‌ ناخواسته در زندگی تک تک انسانها می‌شود. سیستمی که آگاهانه آنرا در بستر جامعه نهادینه می‌کند و به یکی از اصول اولیه تفکر تبدیل می‌کند. نتیجه اینکه علاوه بر رشد قضاوت توسط سیستم و نظام، انسانها نیز ناخودآگاه نگرش‌های سطحی پیش‌داوری را در خود و دیگران اعمال و تکرار می‌کنند.

درست بر عکس موردی که نویسنده در روایت رمان «استر» سعی دارد از آن فاصله بگیرد و از ارائه خط مشی و نگرش خاصی به خواننده خودداری کند و تاویل را به عهده خواننده بگذارد.

تهیه کتاب

بیشتر بخوانید:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی