
کامران فانی، مترجم، فهرستنویس و کتابشناس برجسته ایران، روز شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴، پس از تحمل یک دوره بیماری (آلزایمر) در ۸۱ سالگی درگذشت.
کامران فانی در ۲۵ فروردین ۱۳۲۳ در محله بابالجنه قزوین متولد شد. از همان سالهای نخست دبستان به کتابخوانی علاقهمند شد، اما در آن دوران ادبیات کودک مرسوم نبود و کتابخانه عمومی نیز در قزوین وجود نداشت. به ناچار از کتابفروشیهایی که کتاب کرایه میدادند، آثار بزرگسالان را به امانت میگرفت و به دلیل محدودیت زمانی، تندخوانی را فراگرفت. پس از پایان سیکل اول، با تشویق مدیر دبیرستان رشته طبیعی را انتخاب کرد و در سال ۱۳۴۱ دیپلم گرفت و وارد دانشگاه شد. هرچند در دانشکده پزشکی تحصیل میکرد، اشتیاق او به ادبیات باعث شد پیوسته به کلاسهای دانشکده ادبیات برود و تحت تأثیر استادانی چون فروزانفر، خانلری و ذبیحالله صفا قرار گیرد. سرانجام در سال سوم پزشکی، با شرکت مجدد در کنکور، به دانشکده ادبیات منتقل شد و همزمان بهاءالدین خرمشاهی نیز از پزشکی به ادبیات آمد. فانی از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۷ در دانشکده ادبیات تحصیل کرد و از محضر استادانی چون جعفر شهیدی، امیرحسین یزدگردی، مهدی محقق و عبدالحمید بدیعالزمان کردستانی بهره برد. او همچنین در کلاسهای زبان انگلیسی و درس شکسپیر خانم صورتگری (همسر پرویز ناتل خانلری) شرکت کرد.
پس از دریافت لیسانس ادبیات فارسی در سال ۱۳۴۷ و اتمام خدمت سربازی، مدتی به انگلستان رفت اما بهزودی بازگشت. با اینکه علاقهای به تدریس نداشت، برای ادامه تحصیل در مقطع فوقلیسانس، رشته کتابداری را انتخاب کرد تا پیوندش با کتاب حفظ شود. پس از قبولی در دانشکده کتابداری، در مرکز خدمات کتابداری وزارت علوم استخدام شد. این مرکز بعد از انقلاب در کتابخانه ملی ادغام شد و فانی از سال ۱۳۵۱ در کتابخانه ملی مشغول به کار بود. نخستین ترجمه او، نمایشنامه «مرغ دریایی» اثر آنتون چخوف، در تابستان ۱۳۴۴ انجام شد. برای چاپ این اثر، با کمک دکتر محمدجعفر محجوب به نشر اندیشه معرفی گردید و پس از بازنویسی و دریافت مجوز، منتشر شد. از دیگر ترجمههای شاخص او میتوان به «سلوک روحی بتهوون» نوشته سالیوان، «موش و گربه» (داستان موش و گربه) اثر گونتر گراس و «زرتشت، سیاستمدار یا جادوگر» نوشته هنینگ اشاره کرد. همچنین فانی با همکاری پوری سلطانی، کتاب مرجع «سرعنوانهای موضوعی فارسی» را تألیف کرده است که حاصل سالها فعالیت او در حوزه کتابداری است.
مشکلات ترجمه در ایران
فانی در گفتوگو با نشریه «مترجم» (شماره ۴۳، بهار و تابستان ۱۳۸۵) معتقد است یکی از نقاط ضعف اصلی ترجمه در ایران، عدم پیوستن به میثاق جهانی کپیرایت است. او استدلال میکند که مخالفان این پیوستن، اغلب نگران هزینههای مالی (حق مادی) هستند، در حالی که این هزینه در اغلب موارد تنها ۳ تا ۵ درصد قیمت کتاب است و برای ناشران ایرانی قابل پرداخت میباشد. به نظر او، مسئله کلیدی رعایت حقوق معنوی اثر است؛ یعنی احترام به شأن کتاب و اطمینان از اینکه ترجمه توسط مترجمی شایسته و ناشری معتبر انجام شود. فانی تأکید دارد که بسیاری از نویسندگان و ناشران خارجی، بیشتر از دریافت حق مادی، به کیفیت ترجمه و اعتبار ناشر ایرانی اهمیت میدهند. پیوستن به کپیرایت همچنین از ترجمههای مکرر و غیرضروری جلوگیری میکند و به بهبود کیفیت کلی ترجمه میانجامد.
فانی با اشاره به تاریخ ترجمه در ایران، خاطرنشان میکند که در دورههای گذشته نهادهایی مانند دارالترجمه در عصر ناصری، یا مؤسساتی مانند فرانکلین و بنگاه ترجمه و نشر کتاب در دهههای ۳۰ و ۴۰، با انتخاب آگاهانه آثار، گزینش مترجمان و نظارت بر کار ترجمه، نقش «متولی» مؤثری ایفا میکردند. او وضعیت کنونی ترجمه را «نابسامان و بیبرنامه» میداند که صرفاً به سلیقه مترجم و منافع ناشر سپرده شده است. فانی با تأکید بر اینکه هنوز هزاران اثر کلاسیک و مهم جهان به فارسی ترجمه نشدهاند، پیشنهاد میکند دولت با الگوگیری از تجربههای موفق (مانند اقدام ترکیه در ترجمه فهرست پیشنهادی یونسکو)، از طریق حمایت مالی و برنامهریزی متمرکز، ترجمه آثار اساسی را تسهیل کند. او همچنین معتقد است نقد ترجمه باید بر اساس «متن فارسیِ مستقل» قضاوت شود، نه صرفاً با مقایسهای مکانیکی با متن اصلی، زیرا ترجمه یک خلاقیت زبانی و روایتی منحصربهفرد از مترجم است.







