تصویر زن در پوستر نمایشگاه کتاب تهران: زانوزده، شرمگین و منفعل

نادر افراسیابی در مقاله‌ای برای رادیو زمانه می‌نویسد: پوستر نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۴، که از ۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت با شعار «بخوانیم برای ایران» برگزار می‌شود، با الهام از مینیاتورهای کمال‌الدین بهزاد، زنان را در دو صحنه (زنی زانو زده بچه به بغل مقابل مرد سخنران و زنی خمیده که به معشوق پشت کرده) به تصویر کشیده است. برخلاف جایگاه زن در نگارگری ایرانی به‌عنوان نماد زیبایی، زایش و پویایی در آثار بهزاد، عباسی و فرشچیان، این ژست‌های منفعل و فرودست، تحت تأثیر سانسور و تبلیغات حکومتی، از شکوه زنان در مینیاتور فاصله گرفته و به‌جای نمایش آن‌ها به‌عنوان راوی یا خواننده، نقش‌های کلیشه‌ای فرزندآوری و انفعال را بازتولید می‌کند. این مقاله را می‌خوانید:

نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۴ از ۱۷ با شعار «بخوانیم برای ایران» در مصلی خمینی آغاز به کار کرد. این رویداد در ایران برای ناشران از نظر اقتصادی اهمیت دارد و فرصتی برای فروش بیشتر کتاب است. پوستر نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۴ به سبک مینیاتورهای ایرانی طراحی شده است. اما حضور زنان در دو صحنه (زنی بچه به بغل مقابل مرد سخنران و زنی با قامت خمیده که مورد توجه مرد عاشق است) با جایگاه زن در مینیاتورهای ایرانی که در مرکز توجه و تعاملات عاطفی-فرهنگی قرار دارند همخوانی ندارد، بلکه بیانگر تبلیغات حکومت درباره جایگاه زن و نقش او در جامعه است.

زن در مینیاتورهای ایرانی نمادی از زیبایی، زایش و برکت است که با الهام از سنت‌های باستانی، در آثار هنرمندانی چون کمال‌‌الدین بهزاد و رضا عباسی تا محمود فرشچیان بازتاب یافته است. این آثار، با تکیه بر خطوط سیال، رنگ‌های زنده و نقوش اساطیری و ادبی (مانند اشعار حافظ و فردوسی)، زنان را با چهره‌های ایرانی، جامه‌های خیالی و حالات عاطفی در بستری رویایی به تصویر می‌کشند. در آثار مینیاتور متأخر هنرمندان ضمن حفظ اصالت مکاتب هرات و اصفهان، با تلفیق عناصر مدرن و سنتی، زن را به‌عنوان تجلی آفرینش و پیوند با طبیعت و فرهنگ ایرانی نشان می‌دهند.

در پوستر نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۴ زن در دو صحنه حضور دارد:

صحنه‌ سمت راست بالا:

زنی که به مرد عاشق پشت کرده، بر گرته گریز یوسف از زلیخا اثر کمال‌الدین بهزاد طراحی شده مننها با این تفاوت که در اینجا زن ایرانی با تکیه بر نجابت به معشوق پشت می‌کند و پشت یک کتاب پنهان می‌شود. قامت خمیده او  به‌جای زیبایی و شکوه، تصویری از ضعف یا بی‌اعتنایی را منتقل می‌کند، که کمتر در مینیاتورهای سنتی دیده می‌شود.

صحنه‌هایی مانند «لیلی و مجنون» یا «خسرو و شیرین»، زنان را در موقعیت‌های فعال و حتی محور روایت نشان می‌دهند، با چهره‌های پرنور و اندامی موزون که گاه حالتی الهه‌وار دارند. در اثر معروف کمال‌الدین بهزاد، لیلی و مجنون از دیدار یکدیگر از هوش می‌روند. بدین‌ترتیب تصویرسازی به بازتولید روایتی می‌پردازد که زن را از جایگاه نمادین خود در هنر ایرانی دور می‌کند. حتی اگر طراح قصد داشته «نجابت» را برجسته کند، این امر می‌توانست بدون القای ضعف یا انفعال نمایش داده شود.

صحنه‌ سمت راست پایین:

زنی بچه به بغل که زانو زده و به مرد سخنران گوش می‌دهد را می‌توان با قدری خوش‌بینی نمادی از نقش مادرانه و یادگیری در نظر گرفت، اما زانو زدن او قطعاً نشانه‌ای از انفعال یا فرودستی‌ست که با تصویر قدرتمند و نمادین زن در مینیاتورهای ایرانی (به‌عنوان موجودی فعال و الهه‌مانند) هم‌خوان نیست.

در مینیاتورهای سنتی، زن معشوقه‌ای است که مرد را به جنون عشق دچار می‌کند (مثل شیرین در داستان نظامی) یا پیشگام روایت است (مثل زلیخا در داستان یوسف). پوستر نمایشگاه کتاب، اما این پویایی را نادیده گرفته و برای زن مطابق تبلیغات جکومتی نقش فرزندآوری در نظر گرفته شده.

در مجموع پوستر می‌توانست در فضایی آزادتر و به دور از سانسور در به‌تصویرکشیدن زنان به‌عنوان بخشی از فضای فرهنگی موفق عمل کند، اما انتخاب ژست‌هایی مانند زانو زدن یا قامت خمیده قطعا از شکوه و جایگاه والای زن در نگارگری ایرانی فاصله گرفته است. برای انطباق بیشتر با سنت بهزاد، زنان می‌‌بایست با قامتی استوار، جامه‌های پرنقش و حالات فعال (مثلاً در حال خواندن یا تعامل برابر) نمایش داده شوند تا نماد زایش فرهنگی و زیبایی باشند. پوستر می‌توانست  از ظرفیت مینیاتور برای نشان دادن زن به عنوان خواننده، نویسنده یا حتی راوی داستان‌ها استفاده کند (مثلاً زنی با کتاب در دست، در حالی که نقوش اسلیمی دور او را گرفته‌اند). این ایده‌ها در هنر معاصر ایران (مثلاً آثار فرشچیان) نمونه‌هایی دارند. همچنین، ژست‌های قدرتمند مانند ایستادن با قامتی مستقیم یا نگاه رو به جلو (مشابه تصویر زنان در نسخه‌های خطی شاهنامه) نه تنها منطبق با واقعیت بود، بلکه به پوستر عمق می‌بخشید.

فرصتی که از دست رفت.

منبع خبر (+)

بیشتر بخوانید:

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی