شبکه شرق گزارش داد که سهشنبه ۲۰ تیر احمدرضا احمدی شاعر، نویسنده و نقاش سرشناس پس از ماهها تحمل بیماری درگذشت.
احمدی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ در کرمان متولد شد و سالها در عرصههای متنوع ادبیات خلاق، اعم از شعر، ادبیات کودک و نوجوان و همچنین در سینما نیز در کار آفرینش هنری بود.
احمدرضا احمدی از برجستهترین شاعران «موج نو» در شعر معاصر فارسی به شمار میآمد. ترکیبها و تصاویر در ساختار و بافت شعر او تصاویری بدیع رقم میزدند. شعر «طرح» احمدی از مهمترین اشعار موج نو در شعر فارسیست. «سفر در شب» نیز از آثار برجسته اوست. هم در فرم و هم در مضمون جامعهگرا که به همزیستی و صلح و رواداری اشاره دارد.
یکی از مهمترین ویژگیهای شعر احمدی گذشتهگراییست. حمید فرازنده در مقالهای مینویسد:
احمدرضا احمدی تقریبا در تمام عمر پنجاه سالهی شاعریاش در حال روایت گذشتهی شخصی خویش بوده است – گذشتهی شخصیای که به تناوب با گذشتهی قومش تقاطع هایی داشته و از برخورد این دو جریان بُعد سومی به شعرش اضافه شده است. تکنیک او در روایت، بدون آن که حالتی ساختگی یا تحمیلی داشته باشد.
از دیگر ویژگیهای شعر او «تنهایی»ست. فرازنده می نویسد:
احمد رضا احمدی شاعر تنهایی بود، اما نه یک تنهایی خودخواسته و دانسته. وقتی از قافله بازماندی، یا از قافله بیرون زدی، و لعن و نفرین همگان را به جان خریدی، تنهایی موقعیتی اجتناب ناپذیر میشود، اما این تنهایی رفته رفته چنان وسیع میشود که شاعر چارهای جز این نمیبیند که خود را به دو نیم کند و با نیمهی دوم خود سخن بگوید. در واقع این نیمهی دوم در درون همه هست، اما ما عادت کردهایم آن را سرکوب و خاموش کنیم، وگرنه در زبان این جملهها برجا نمیماند که: به خود گفتم، یا با خود اندیشیدم. پس معلوم است غیر از «من» یک «خود» هم وجود دارد. احمدی به این من دومش بسیاری از جاها «تو» میگوید:
تو تا غروب
از درون میپوسیدی
یارای آن نداشتی
که کسی را از پنجره صدا کنی
برگهای درختان
آن روز
معنی مضاعفی داشتند
تو تا غروب
از پنجره خیره به باغ و خیابان
کلماتی گفتی
که عابران ترا
برای همیشه فراموش کردند.
او در سال ۱۳۲۶ هنگامی که فقط هفت سال داشت همراه با خانواده به تهران مهاجرت کرد. او که از دارالفنون تهران دیپلم ادبی گرفت، از ۲۰ سالگی به سرودن شعر پرداخت. احمدی پیش از انقلاب تعداد اندکشماری کتاب برای کودکان نوشت، اما پس از انقلاب بیش از ۲۰ کتاب قصه و شعر برای کودکان منتشر کرد.
او در سالهای پیش از انقلاب مجموعههای «طرح»، «روزنامه شیشهای»، «وقت خوب مصائب»، «من فقط سپیدی اسب را گریستم» و «ما روی زمین هستیم» را منتشر کرده است. در اوایل سالهای دهه ۱۳۴۰، به اتفاق نادر ابراهیمی، اسماعیل نوری علاء، مهرداد صمدی، محمدعلی سپانلو، بهرام بیضایی، اکبر رادی و جعفر کوشآبادی، گروه طرفه را با هدف دفاع از هنر «موج نو» تأسیس کرد. انتشار دو شماره از مجله طرفه و تعدادی کتاب در زمینه شعر و داستان از فعالیتهای این گروه است.
او جوایز زیادی را از آن خود کرده. از جمله جایزه ملی، فرهنگی و هنری بیژن جلالی برای مجموعه اشعارش در سال ۱۳۸۵. اشعار او به عربی، ارمنی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، ژاپنی و کرهای ترجمه شده است. «از بارانی که دیر بارید»، «میوهها طعم تکراری دارند»، «هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود»، «روزی برای تو خواهم گفت» و «هزار پله به دریا مانده است» از آثار این شاعر است.
نخستین نمایشگاه انفرادی نقاشیهای احمدی با عنوان «هزار اقاقیا در چشم تو هیچ بود»، اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ در گالری کاما برگزار شد. او همچنین در نمایشگاههای گروهی «۹۷+» (اسفندماه ۱۳۹۷- گالری افرند)، «دو از هزاران» (آبان ماه ۱۳۹۸- گالری الهی)، «گلگشت» (آذرماه ۱۳۹۸- گالری سروناز) و «کلکسیونر ۵» (بهمن ماه ۱۳۹۸- گالری آرتیبیشن) شرکت کرده است. دومین نمایشگاه انفرادی آثار نقاشی احمدی با عنوان «لکهای از عمر بر دیوار بود» شهریور سال گذشته در گالری اُ برپا شد.
احمد رضا احمدی که همواره مرگ را در نظر داشت گفته بود:
«زیر تابوتم آیدین (آغداشلو) باشه. مسعود کیمیایی باشه، کافی است. من یه شانسی دارم که نیما نداشته. ما چون در مجتمع زندگی میکنیم، اینجا دوهزار نفرند، احتمالا اون روزی که منو میبرند، خیلیها خواهند بود… مسیر تشییع جنازهام از جلوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باشه، این را حتی به رییس اونجا هم گفتم، اصلا چیز بدی نیست.»
بیشتر بخوانید: