کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیهای کشتار زاهدان و سرکوب بیرحمانه اعتراضات دانشجویی در دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تبریز را محکوم و از حمایت استادان از دانشجویان استقبال کرد. کانون نویسندگان ایران در توضیح موقعیت انقلابی کنونی به این جمعبند دست یافته است که «مردم که در چند دههی گذشته برای بیان مطالبات خود، در جنبشهای اعتراضی زنان، کارگران، معلمان، بازنشستهها، نویسندگان، دانشجویان، اقلیتهای دینی، قومی، جنسیتی و … حضور داشته و هر بار جدا جدا سرکوب شدهاند، اکنون دریافتهاند که تحقق خواستههایشان جز از طریق همبستگی و مبارزهی جمعی و نیز دستیابی به آزادی بیان، که نقض آشکار و هر روزهی آن در چهار دههی اخیر زمینهساز انواع سرکوبهای حکومتی بوده است، امکانپذیر نیست.»
بیانیه کانون را میخوانید:
در اعلام همبستگی با دانشجویان و مردم معترض
اکنون بیش از دو هفته از آغاز جنبش آزادیخواهی مردم ایران میگذرد. از نخستین روزهای این جنبش، حکومت همچون همیشه دستبهکار سرکوب شده است؛ بسیاری را کشته، بسیاری را ربوده، بسیاری را شکنجه کرده و بسیاری را به بند کشیده است. مردم اما پا پس نکشیدهاند و به هر طریق ممکن صدای اعتراضشان را به گوش جهانیان رساندهاند. جنبش آزادیخواهی مردم که دامنهای گستردهتر از اعتراضات پیشین دارد، حاصل انفجار خشم مردمی است که در چند دههی گذشته زندگیشان به دست جمهوری اسلامی رو به تباهی رفته است؛ مردمی که در طول این سالیان، بدیهیترین حقوقشان پایمال شده و هرگونه اعتراضشان به فساد سازمانیافتهی حکومت، همواره یک پاسخ داشته است: سرکوب و کشتار. «اغتشاشگر» خواندن مردم به جان آمده و نسبت دادن اعتراض آنها به کشورهای خارجی دروغی است آشکار و بهانهای نخنما برای تداوم تبهکاری حکومت؛ بهانهای برای شکستن حریم دانشگاه و گشودن درهای آن بر روی نیروهای انتظامی و امنیتی و «لباس شخصیها» تا صدای دانشجویان معترض را خفه کنند و صدها تن از آنها را بربایند؛ بهانهای برای قتل عام مردم در زاهدان.
جمعهی سیاه زاهدان و ورود نیروهای امنیتی به حریم دانشگاه، دو روی سکهی سیاست تبعیض و سرکوب سازمانیافتهی جمهوری اسلامی است: تحمیل فقر و انواع تبعیضها از یک سو و کنترل کانونهای بالقوهی اعتراض از سوی دیگر. دانشگاه به عنوان یگانه فضای عمومی که در بطن خود امکان متشکل شدن حول ایدههای مترقی را دارد، در تاریخ معاصر ما همواره آماج سرکوب، کنترل و «پاکسازی»های رسمی و غیررسمی حکومتهای استبدادی بوده است. ورود نیروهای امنیتی به حریم دانشگاه در ایران سابقهای طولانی دارد که نخستین آنها به آذر ۱۳۳۲ برمیگردد. حملههای مهر ماه ۱۴۰۱ به دانشگاههای ایران از جمله دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تبریز و سرکوب گستردهی دانشجویان در شرایطی صورت گرفته است که دانشجویان سراسر کشور درهمبستگی و همراهی با جنبش آزادیخواهی مردم، دست به اعتصاب و تحصن و برگزاری تجمعات اعتراضی زدهاند. پیوستن برخی از استادان به صف دانشجویان پیشرو از جمله وقایع خجستهی برخاسته از بستر اعتراضات اخیر است.
مردم که در چند دههی گذشته برای بیان مطالبات خود، در جنبشهای اعتراضی زنان، کارگران، معلمان، بازنشستهها، نویسندگان، دانشجویان، اقلیتهای دینی، قومی، جنسیتی و … حضور داشته و هر بار جدا جدا سرکوب شدهاند، اکنون دریافتهاند که تحقق خواستههایشان جز از طریق همبستگی و مبارزهی جمعی و نیز دستیابی به آزادی بیان، که نقض آشکار و هر روزهی آن در چهار دههی اخیر زمینهساز انواع سرکوبهای حکومتی بوده است، امکان پذیر نیست.
کانون نویسندگان ایران که در بیانیهی یکم مهرماه خود همبستگیاش را با جنبش آزادیخواهی مردم ایران اعلام کرده بود، بار دیگر بر اساس منشور خود که آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا را، در همهی زمینهها، حق همگان میداند، و به حکم وظیفهی اخلاقی، حمایت خود را از خواستههای برحق دانشجویان و مردم ایران اعلام میدارد و سرکوب دانشجویان دانشگاههای کشور و سرکوب و کشتار مردم معترض زاهدان را محکوم میکند. امید است که با همبستگی مردم و نهادهای مستقل و آزادیخواه، آزادی بیقید و شرط بازداشتشدگان اخیر و همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی به خواستی عمومی تبدیل شود.