بانگ نوا: شعری از بکتاش آبتین با صدا و اجرای شاعر

بکتاش آبتین، شاعر و هنرمند و عضو در بند کانون نویسندگان ایران را در زندان‌های همیشه کرونایی جمهوری اسلامی به کشتن دادند. حلقه دیگری از زنجیره قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای. قرار بود شاعر را دوشنبه ۲۰ دی به خاک بسپرند اما زیر فشار مأموران امنیتی خاک‌سپاری او را یک روز جلو انداختند. مثل این است که می‌خواستند هرچه زودتر تصویر پابندهای او زیر خاک برود مبادا که صدای اعتراض بلندتر شود. صدای شاعر را از سطرهای شعر او می‌شنویم: زخمی ندارد این درد، برگرد ‌ای وهم دوره‌گرد!

می‌شنوید:

می‌خوانید:

چسب از اندوه من بردار

‎زخمی ندارد این درد

‎برگرد ‌ای وهم دوره‌گرد!

‎هر روز بر دیواری خلوت

‎جای دست و سرم را قاب می‌گیرم

‎و این منظره

‎با پاییزی نزدیک و درختی دور دور دور….

‎دیدن دارد این فاصله دویدن دارد این فاصله

‎و لکنت پاهای من با هیچ کفشی وا نمی‌شود

‎بشود که چه؟

‎صبر کن

‎ (الهی بری برنگردی)

‎رفته‌ام و نفرین شده‌ی مشت‌های سنگینی

‎بر سینه‌ی مادربزرگم بودم

‎دودم و بوی سیاه من

‎چشمان بسیاری را می‌سوزاند

‎سوزانده‌ام

‎نامه‌های فراوانی را از خودم به خودم

‎در گوشه‌ای نشسته‌ام و خودم را نصیحت می‌کنم!

‎چه کنم؟

‎در دفتر من صدآفرین‌های بسیاری بود      نبود؟

‎ورق می‌زنم

‎هزار آفرین بر این مهر‌ها

‎و بوی جوهر قرمز

‎و بوی جو…

‎و بوی…

‎و… ‎در من آرزوی بزرگی

‎از هوش رفته است!

بیشتر بخوانید:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی