جلد ۲۶ «دانشنامۀ جهان اسلام»، تحریفی از وقایع زندگی اهل فرهنگ ایران است. جز این بیدقتیهایی در آن به چشم میخورد. این دانشنامه که نزدیک به سه دهه از تأسیس آن میگذرد، آغازی درخشان داشت، و نگارنده میخواهد با این تاریخچه آغاز کند.
دانشنامه نخست به صورت دفتر به دفتر، و از حرف ب، منتشر شد (دفتر اول ۱۳۶۹)، و بعد از مدتی صورت مجلد به خود گرفت. به واسطۀ هیأت ویراستارانش، و در رأسشان استاد ابوالحسن نجفی، دانشنامه گام تازهای مینمود و نوید یک کار علمی ماندگار میداد. متأسفانه این نوید، پس از گذشت یک یا دو دهه از کار آن، به نومیدی گرائید. داستان انحطاط این دانشنامه طولانی است و در این مختصر نمیگنجد. علل هرچه باشند، تنها یادآور میتوان شد که آن ویراستاران زُبده در کار خویش، بعد از مدتی، از نوشتن مقاله یا ویراستاری دست کشیدند. (ابوالحسن نجفی، گویا، پس از مدتی خانهنشینی، به «فرهنگستان زبان فارسی» پیوست.) آخرین کوچندگان از دانشنامه عبدالحسین آذرنگ بود که همزمان با تغییر مدیریت دانشنامه، در انتقاد از شیوۀ حاکم در نوشتن مقالات بعدی دانشنامه نامهای مفصل نوشت. یادم نیست آذرنگ انتقاداتی، ولو به تلویح، از ادارۀ دانشنامه کرد یا نه، ولی آنچه مسلم است نامۀ او سندی تاریخی است (فراموش نشود مقالۀ زنده یاد خانم پوری سلطانی، کتابدار برجستۀ ایران، در انتقاد از سپردن ریاست «کتابخانۀ ملی ایران» به فردی غیرکتابدار ـ آقای کاظم موسوی بجنوردی ـ که همان زمان در فصلنامۀ «نگاه نو» چاپ شد.)
از پاسخ مدیر عالی دانشنامه میتوان دریافت که «دانشنامه» مشکلات بسیار دارد و ایشان از بیم آبروریزی (یا بیاطلاعی، به جهت تعدد مشاغل ) بقیه را مسکوت گذاشته است. و این آغاز انحطاط دانشنامه است، زیرا دانشنامهای که ویراستاران و سرویراستارش را از دست بدهد، برای کسانی که از این جا به جایی خبر دارند، ارزش خود را از دست میدهد. چنانکه میتوان دید که دانشنامه فعلی از دانشنامۀ قبلی، تنها شکلش را به ارث برده است.
در این جلد از دانشنامه مقالهای به قلم نویسندهای گمنام (گرچه گمنامی بهخودیخود عیب نیست)، در مورد احمد شاملو آوردهاند؛ صرفاً، برای اسقاط تکلیف از گردن خود، نویسندۀ مقاله شاملوشناس نیست، به علاوه، قسمت مهمی از زندگی شعری شاعر را، یعنی دورۀ بعد از انقلاب را، به دلایلی که بر همه آشکار است، ذکر نکردهاند و به این ترتیب تصویری ناقص و مُثله شده از شاعر عرضه داشتهاند؛ آن هم در یک دانشنامه که قرار است محل رجوع پژوهشگران باشد.
چنین است نیز مقالهای که دربارۀ محمد مهدی جواهری، شاعر سیاسی و معترض عراق، در مجلدهای پیشین دانشنامه آمده، و مهمترین دورۀ شعریاش (دورۀ میانی) را قیچی کردهاند و او را از مقام شامخ خود در شعر عراق به پائین کشیدهاند. کسانی که در ایران این شاعر را میشناسند میدانند که دورۀ میانی فعالیت او، آکنده از شعرهای تند و گزندهای است که «سنتگرایان» همپیمان با حاکمیت را هدف گرفته است (ضمن این که منظومۀ این شاعر درباره امام سوم شیعیان (با مطلع «آمنَتُ بالحسین»)، بر مدخل ضریح در کربلا، یکی از منظومههای مشهور اوست.) *
«دانشنامه»، بهرغم داشتن نمونهخوان و غلطگیر، متأسفانه خالی از سهو نیست؛ مثلاً نام نگارنده را به عنوان نویسندۀ مقالۀ ابوالقاسم الشابی، شاعر اثرگذار و سیاسی تونسی (تنها مقالهای که نُه ده سال پیش در آن دانشنامه نوشتهام)، (صص ۱۹۱-۱۹۳)، «علی جواهرکلام» نوشتهاند (در پاسخ به اعتراض من، شفاهاً گفتند مقاله اصلاً اسم نداشت.) ممکن است من اسم خود را ننوشته باشم، ولی در این گونه موارد معمولاً به قرارداد نوشتن مقاله مراجعه میکنند ولی کوتاهی کردهاند.) گذشته از این، منبعی از منابع انگلیسی مقاله، منبعی را به سبب نامعلومی از قلم انداختهاند.
* همۀ این سانسورها ومعایب، به تحقیق، بر اساس دستورالعمل نانوشتهای صورت میگیرد، و با این تفاصیل از این نظر «دانشنامه»ی علمی و به ظاهر مستقل از سیاستهای فرهنگی حاکم، جز این انتظاری نباید داشت.