برای ادامه زیستن باید چیزی برای خوردن داشت، مردم خوزستان اما ندارند. برای زیستن باید کار داشت، مردم خوزستان اما ندارند. برای زیستن باید بهداشت و مسکن داشت که مردم خوزستان ندارند. و اینها همه در شمار حداقل امکانات زندگیست که دولت باید برای شهروندان خویش تهیه کند. این مردم بر خاکی زندگی میکنند که به زیر آن ثروتی افسانهای نهفته است. از این خاک و از این نفت چیزی اما به آنان نمیرسد. مردم گرسنهاند، تشنهاند، بیکارند، تحقیر میشوند و جانشان از این همه بیعدالتی به لب رسیده است. شورش حق آنان است.
اینکه مردم دیگر شهرهای ایران به پشتبانی آنان به خیابانها آمدهاند، علت تنها همدردی و همیاری نیست، آنان خود نیز در چنین موقعیتی روزگار میگذرانند. مردم چشم و گوش و هوش دارند و میبینند و میدانند که حاکمان غارتگران ثروت کشورند. اگر تا چند سال پیش دزدی و چپاول حاکمان در نجواها تکرار میشد، امروز بازتاب آن را میتوان حتا از زبان و در نشریات خودشان نیز دید.
پشتیبانی از این مردم و صدا در صدای آنان درانداختن وظیفه همه ماست، همهی آنانی که به انسانیت فکر میکنند، آزادی را پاسدارند و عدالت را همگانی میخواهند.
در همین زمینه: