نشر باران رمان تازهای از اکبر سردوزامی را منتشر کرد. این کتاب «همه تکهپارههای زری» نام دارد. نسیم خاکسار در یادداشتی درباره موضوع این رمان مینویسد:
«کار زری در اداره بایگانی قربانیان حکومتهای بیداد در آلمان، بیرون کشیدن پروندهایی از آنان است و بعد کار و مطالعه روی آنها برای کامل کردن پرونده زندگی و مرگشان. او این روایتها را بیرون میکشد و برای اکبر سردوزامی نقل میکند و سردوزامی که برای این کار، بایگانی خودش را هم دارد از مجموع آنها داستانهایش را خلق می کند. همین عمل بیرون کشیدن این حکایات از درون آرشیوها و بایگانیها، خود به تنهایی یک ماجرای داستانی است که او در ساختار کارش از آن استفاده کرده است.»
خاکسار در ادامه این نوشته درباره ساختار رمان «همه تکهپارههای زری»، تازهترین اثر سردوزامی مینویسد:
«کار داستاننویس بیرون کشیدن آرشیوهاست. زدودن خاک از روی آنها و گذاشتن برابر ما که خوب ببینیم؛ حقیقتی از زندگی خودمان را در لجنزار استبداد زده حکومت الله. سردوزامی با افزودن خاطراتی که خود از برخی قربانیان این رژیم [جمهوری اسلامی] دارد، ماجراهای این کتاب را فصل به فصل پیش میبرد. قرار نیست هر ماجرا، دنباله فصل دیگری باشد. هر روایت، درد و جنایتهای درون روایتهای دیگر را با عناصر مربوط به خودش چون منشور نوری پخش میکند در فصلهای دیگر.»
خاکسار سپس در مقایسه این رمان با هزار و یکشب مینویسد:
«ساختار این کار به گونهای همان ساختار هزار و یکشب است. شهرزاد در این روایت، زری است و باز جالب است اگر در هزار و یکشب، شهرزاد تنها نیست و همراه است با خواهرش دنیازاد، در این روایت اکبر سردوزامی نیز با نقلهایش در همراهی با او شخصیت دوم این داستانها میشود. دنیازادی که لحظه به لحظه همراه است با شهرزاد در نقل این روایتها. هم مانندی استقلال روایتها از هم در این کار و داستان های هزار و یکشب خود نموداری دیگر است. از همه مهمتر، اگر در نقل شهرزاد در هزار و یکشب تم اصلی یا فکر بنیادین نجات زندگی است، در این روایتها نیز همین امر رخ میدهد. زری از توی کشوهای بایگانی کارش، پرونده مردهها را بیرون میکشد و اکبر با انتقال حکایت زندگی آنها در این روایتها از فراموش شدن یا از مرگ آنها در پروندههای خاک خورده جلوگیری میکند. همان تم که در حکایت های هزار و یکشب تداوم دارد.»
اکبر سردوزامی متولد ۱۳۳۰ از دانشکده هنرهای زیبا در رشته بازیگری فارغالتحصیل شده است. «مجموعههای دلواپسی» (۱۳۵۸) و خانهای با عطر گلهای سرخ (۱۳۶۰) را قبل از خروج از ایران منتشر کرد. در سالهای اقامت در دانمارک «حدیث غربت من»، داستان بلند «برادرم جادوگر بود»، «بازنویسی روایت شفق»، «نوبت رقص من» و «مونولوگ پاره پاره شاعر شما» و «اینگونه بودهایم» را منتشر کرده است.
تهیه کتاب «همه تکهپارههای زری» نوشته اکبر سردوزامی
متن کامل نقد نسیم خاکسار بر رمان «همه تکهپارههای زری» نوشته اکبر سردوزامی