رمان ژان نوشته پیمان یاریان درباره جنگ ۲۴ روزه سنندج در نشر روناک

رمان ژان نوشته پیمان یاریان درباره جنگ ۲۴ روزه سنندج در نشر روناک

رمان «ژان» به قلم پیمان یاریان که نشر روناک در هلند آن را به تازگی منتشر کرده رمانی است درباره تاریخ معاصر کردستان ایران در سال‌های بعد از انقلاب ۵۷، با تأکید بر جنگ ۲۴ روزه سنندج از منظر دانای کل و با شخصیت های متعدد. رحمان میرفضلی، منتقد ادبی در مقاله‌ای در رادیو زمانه می‌نویسد:

«ژان»، رمانی گسترده و وسیع است و جنبه‌های متعدد دارد. سیاست تنها یکی از دلمشغولی‌های نویسنده بوده است. علاوه بر آن، قحطی و گرسنگی مردم در روزگار حضور روس‌ها در منطقه،‌ ظلم مضاعفی که خان‌ها و ارباب‌ها به مردم روا می‌داشته‌اند، نگاه به شرایط اجتماعی سال‌های مقارن انقلاب، تحرکات و مقابله‌ی انقلابیون با ساواک، انقلاب ۵۷، زندگی کلیمیان در آن سال پرشتاب، اعدام‌هایی که مانند زخم ناسور هنوز بر خاطر کردستان مانده است، درگیری سنگین نظامی‌ها با پیشمرگان کرد و محاصره‌ی سنندج و کشته شدن دردناک مردم کرد” از مضامین این اثر است که به نظر میرفضلی از زاویه دانای کل روایت شده و از اطناب به دور نمانده و در همان حال نویسنده به لحن شخصیت‌ها هم توجه نداشته است.  

به نوشته میرفضلی یکی از ویژگی‌های رمان «ژان» این است که در بازآفرینی‌ مکان‌ها در گستره تاریخ معاصر کردستان ایران به حافظه خود متکی بوده است و همین ویژگی، «حسِ همذات‌پنداری» با شخصیت‌های داستان را تقویت می‌کند.

پیمان یاران، نویسنده این اثر در مصاحبه با زمانه (+) می‌گوید:

«چند یاد بسیار تلخ دارم که شاید نقطه عطف نوشتن رمان ژان بود. یکی از آنها این بود که من شاهد کشته شدن هم‌بازی و هم‌سن و سال خودم در کوچه بودم. دقیقا در بحبوحه مقاومت ۲۴ روزه بود. او در محله ما مهمان بود. فکر کنم از محله‌ای به اسم چهارباغ همراه با مادرش آمده بود تا به خواهرش که تازه زایمان کرده بود سر بزنند. خانه ما و نیز جایی که در کوچه بازی می‌کردیم درست روبه‌روی باشگاه افسران مشرف بر شهر بود و پاسدارها تیرباری در آنجا مستقر کرده بودند که از طرف آنها به سوی ما بچه‌ها رگبار بستند و دوست و هم‌بازی ما کشته شد. هنوز شَتک زدن خونی که از سینه‌اش بر گردن و دست‌های ما و پیراهن‌هایمان ریخت را به یاد دارم.»

 ژان از منظر دانای کل روایت می شود، لحن شخصیت‌ها در این اثر یکسان و مسطح است و علاوه بر این، از اطناب هم دور نمانده اما شخصیت‌ها ملموس و نزدیک به زندگی شکل گرفته‌اند. میرفضلی می‌نویسد:

 «نویسنده در روایت سنندج دهه‌ی پنجاه، با استفاده از نام خیابان‌ها و محله‌ها، رمان را مکانمند می‌کند. انگار نویسنده دست خواننده را گرفته و به محله‌های سنندج می‌برد. خواننده با کمک نویسنده، خسرو را می‌بیند که توی باغ سیگار می‌کشد و سرگرم نوشتن است، به ویدا نگاه می‌کند که از پنجره خم شده و برای خسرو دست تکان می‌دهد، در زندگی کلیمیان سنندج چرخ می‌زند و با آداب و رسوم آنها آشنا می‌شود، یَده و عیسی را می‌بیند که با هم کشمکشی دوستانه دارند، ئامه را می‌بیند و بر تنگ‌نظری و خلق تند او نظر می‌کند تا اینکه آرام آرام با دریای خون مواجه می‌شود. علاوه بر آن، نویسنده، خواننده را در تهران می‌چرخاند، تحرکات سیاسی آن سال‌ها را نشانش می‌دهد، او را به شب‌های شعر گوته هم می‌آورد.»

 مشکل بزرگ از نظر انتخاب و جنس نظرگاه به نظر میرفضلی این است که «راوی دانا، با همه‌ی دانایی‌اش نمی‌تواند اطلاعاتی را در اختیار شخصیت‌های رمان بگذارد که به طور طبیعی ماحصل تجربه‌ی زیستی است و سال‌ها بعد به دست خواهد آمد.»

به نظر این منتقد ادبی ساخت رمان «ژان» مانند دایره‌ای است که از کنار هم گذاشتن «قطاع‌های متعدد شکل گرفته است. استفاده از دانای کل، به نویسنده این اجازه را داده که داستان‌های کوچک و تودرتو را وارد رمان کند و داستان‌های فرعی که اغلب در خدمت خلق فضا و پیش‌زمینه‌ی شخصیت‌هاست، مانند قطاع‌های کوچک، دایره‌ی اصلی رمان را تشکیل می‌دهد.»

میرفضلی می‌نویسد:

«یکی از بهترین بخش‌های رمان “ژان”، فصل ازدواج ابراهیم و ثانیه است. از لحظه‌ی آشنایی ابراهیم و ثانیه که در بخش‌های قبل روایت شده تا بردنش به حمام و ریختن آب توبه بر سر دخترک خردسال و ازدواج با ابراهیم، در حضور مردمی که گرد حمام جمع شده‌اند، یا عاشق شدن سرباز روس در روزگار سختی مردم، نمونه‌های خوبی است از کارکرد دانای کل. چنین بخش‌هایی به خوبی نشان از تسلط درست راوی دانا بر اجزای نزدیک به مرکز رمان دارد و نشان می‌دهد که اگرچه وضع و حال شخصیت‌های اصلی بر گرد سیاست و فعالیت‌های سیاسی می‌چرخد، ساخت و پرداخت شخصیت‌ها از نظر راوی دور نمانده است.»

منبع خبر (+)

از همین ناشر:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی