منصور کوشان: شاهد دهان خاموش (رمان)، بخش هشتم
چرخهای صندلیام را به سرعت میچرخانم تا سریعتر خودم را به جایی برسانم که یقین دارم صدای مادر را شنیدهام. با این که بارها این کار را کردهام و سرانجام جز بانو هیچ کس را ندیدهام باز وقتی صدای مادر، خواهر یا پدر را میشنوم بیتاب میشوم.