بانگ – نوا: با اجرای مهنوش راد و امین انصاری
نخستین برنامه از مجموعه برنامههای بانگ – نوا و شهرزاد در در گفتوگو با ندا کاووسیفر، حسین آتشپرور، نسیم خاکسار و قاضی ربیحاوی.
نخستین برنامه از مجموعه برنامههای بانگ – نوا و شهرزاد در در گفتوگو با ندا کاووسیفر، حسین آتشپرور، نسیم خاکسار و قاضی ربیحاوی.
این روزنامهی با شخصیت و پر تیراژِ بین المللی هرشب چاپ میشود. صبحِ زود در رگهای مشهد میدود. غروب- از راهِ همان رگ ها- جمع آوری و پوشال میگردد.
پرسشی که این مقاله پیشِ رویِ نویسنده ایرانی قرار میدهد این است که چنگ زدن به ایدهِ داستان نویسیِ سوررئال غایت است یا یک ابزار؟
داستانی درباره غلبه بر درد و فترت یا تسلیم شدن به واقعیت؟ نویسنده راه سومی را پیشنهاد میدهد.
اتاق پر غبار تابلویی است از ساعتهای احتضار پیرمرد یهودی مهاجری که سالها در آبادان کار و زندگی کرده. اصغر عبدالهی در این تابلو نشانههای پایان یک دوره را به نمایش گذاشته است.
یک سند اجتماعی از اعمال نخستین تبعیضهای مذهبی بعد از انقلاب. یک اثر ادبی قابل مطالعه از نویسنده فقید خطه جنوب.
رابطه یک زندانی سیاسی با نگهبانش در چند ساعت آخری که از دوران محکومیت او باقی مانده: بیاعتمادی درآمیخته با شفقت.
میزگرد دو نفره حسین نوشآذر و نسیم خاکسار درباره تغییر جنس نظرگاه در داستان «آکواریوم» با اشاراتی به جایگاه «کافه» در تاریخ اجتماعی ایران.
رمان هزار خانه خواب و اختناق و رمان خاکستر و خاک، هر دو نوشتهی عتیق رحیمی، را شاید بتوان در چند واژه یا عبارتِ قدرت، تراژدیی ناتمام، قانونِ پدر، تاریخ، باز خواند.
یک نویسنده تا چه اندازه همان است که میبینیم و میشناسیم، و تا چه اندازه آنی است که در نوشتههایش میخوانیم؟ کدخدایی توضیح میدهد.
آسانسوریک سال بعد، به همکف رسید، نینا پیرزن را تند کنار زد و خودش را انداخت بیرون و نفسش را آزاد کرد… در آسانسور بسته شد. پیرزن پیاده نشده بود…
هیاهو در روابط خانوادگی که به بیزاری و سرخوردگی میرسد با دیالوگهایی سرزنده که سویههای پنهان و ترسناک با هم بودن ما را بیان میکند.
آیا امتداد رویاهامان به بیداری میرسد و امتداد بیداریمان به رویاهامان؟ فرخنده آقایی در «جاده» تصویری از مفهوم این پرسش به دست میدهد.
زن همه مدت سفر داشت مینوشت. یک بار گفته بود که پنج سال است خاطراتش را در این دفترچه یادداشت میکند.
فرازی از رمان «به شهادت یک هرزه» درباره حافظه تاریخی و فجایع اجتماعی در سالهای اخیر در ایران در مناسبات عاطفی نسل جوان، حاصل خلوت چهار ساله نویسنده برای روشن کردن شمعی در دل تاریکیها.
رمان فارسی از خواننده دعوت میکند به واقعیت زندگی رضایت دهد. شیر محمدِ در تنگسیرِ چوبک تنها مانده است. چرا؟
«هنوز از شب دمی باقیست» با ریتمی پیوسته داستان سرگشتگی آدمهایی را روایت میکند که اگرچه حیران و از خود بیگانهاند، اما بیآرزو نیستند و درست مطابق شعر نیما تهماندهای از «صبر» و «حوصله» در «دل» دارند.
داستانی درباره مفهوم تنهایی: دشواری در کنار هم بودن بدون توانایی برقراری یک ارتباط انسانی.
از همان کت شلوار خاکستری حرف زد که چه قدر برازندهات بوده. آویزانش کرده بوده جایی که هر کس وارد میشده جلویش میایستاده و براندازش میکرده.
نویسنده با مهارتی ستودنی خواننده را همراه شخصیتهای داستان از محیط سراسر فاسد جنسی به روزهای انقلابی میرساند که نطفهی آن به “سقطجنین” میانجامد.
قوت نجدی در آن بود که از تاریخگرایی، بومیگرایی، حضور اشیا، حسآمیزی، ایجاز، ریتم و تخیلِ شاعرانه استفاده میکرد. پاشنه آشیل او: زبان شاعرانه.
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.