از ما

از ما

محمد رضا شادگار: عکس دونفرۀ من

نوشته بودی، هدایت هم از تخمۀ پادشاهان نوشته است، خوانده‌ای؟ من نخوانده بودم. بعد که گفتی، البتّه خواندم. به گمانم هدایت می‌خواسته مسئلۀ تبعیض را برجسته کند وقتی‌که از وصلتِ صاحبانِ فرّۀ ایزدی با محارمشان می‌گفت.

ادامه مطلب »
از ما

کاظم امیری: در سرزمین جن‌زدگان

عرفان، وجدان نگونبخت ایرانی، جستجوی هویت، جدال سنت و تجدد، بحران هژمونی معرفت، رابطه‌ی زن و مرد از مهم‌ترین موضوعات رمان «جن‌نامه»، پرحجم‌ترین اثر هوشنگ گلشیری است.

ادامه مطلب »
از ما

فاطمه اختصاری: پدر

جارو را جلوی خودش گرفت. گلدان خورد به جارو و افتاد کف حیاط و شکست. جارو را توی هوا تکان داد و گفت «پاشو خودت و بند و بساطتو جمع کن از جلوی چشم من. الان سارا میاد از مدرسه.»

ادامه مطلب »
از ما

مجتبی زمانی، مریم طوسی : سیاست و آزادی در رمان بار هستی میلان کوندرا – خوانشی سیاسی از یک روایت مدرن

اینکه نویسنده چطور چیزی را می‌گوید، نسبتِ اثر با سیاست را هم تعریف می‌کند. کوندرا به خوبی نشان می‌دهد که فرم اثر به طورِ عام، و روایت در حالتِ خاص، می‌تواند امری سیاسی باشد و نسبتی جامعه‌شناسانه میان اثر و نویسندۀ آن وجود دارد‌.

ادامه مطلب »
از ما

مندی شمس: ویروس

مرد باید سی و هفت ساله باشد، کارمند ساتص، سین الف ت صاد، سازمان استانداردها و تاسیسات صنعتی، صبح می‌خواسته ده دقیقه موقع صبحانه خوردن یورونیوز ببیند که کنترل تلویزیون روی یکی از کانال‌ها وا مانده.

ادامه مطلب »
از ما

محمود فلکی: مرگ دیگر کارولا

منتظر اتوبوس بود. در ایستگاه، یک میز بود و سه صندلی. زن و دختری سه-‌ چهار ساله پشت میزی چهارگوش یا گِرد، درست به یاد نمی‌آورد، در صندلی‌ها فرو رفته بودند..

ادامه مطلب »
از ما

کیهان خانجانی: مرده‌‌ها به خوابم می‌‌آیند – (نامه‌ای منتشرنشده از غلامحسین ساعدی)

نشستن بر موزاییک‌های آن زیرزمین که بوی خاک می‌داد، و یافتن پاکت نامه‌ای با مُهری به تاریخ پاریس – ۲۰ / ۷ / ۱۹۸۳ به نشانی: تهران، شمیران، الهیه، پشت باغ سفارت روس، امتداد خیابان مهدیه، اول خیابان، شماره ۲۱، خدمت سرکار خانم بدری لنکرانی.

ادامه مطلب »
از ما

«۱۸۰ درجه» – علی‌رضا حسنی: چار سنگ لکّه‌ای که پاک نمی‌شود

زندگی در نظر شباویز، شخصیت اصلی رمان لکه نوشته مانی پارسا معنا دارد. او به‌دنبال راه دَررویی می‌گردد که بتوان بهتر زیست و وقتی هم که زندگی مطلوبش را در واقعیت ناممکن می‌یابد به تخیل می‌گریزد.‌ نقدی بر این کتاب.

ادامه مطلب »
از ما

سمیه کاظمی حسنوند: بانک، آدم، گربه

توی کوچه‌های اطراف مردم داشتند شعار می‌دادند. صدای انفجار می‌آمد. صدای تیر و تفنگ همه جا را پر کرده بود. مردم این طرف و آن طرف می‌دویدند. روی سنگ‌فرش پیاده‌روها، پر بود از کاغذهای عفو عمومی!

ادامه مطلب »
از ما

امید فلاح آزاد: سر خرگوش

دخترش اول حاضر نبود از خانه بیرون بیاید. مجبور شد تهدیدش کند و بعد تطمیع؛ هر دو ترفند به‌نوعی به سهم دختر از بازی با لوح کامپیوتر مربوط می‌شد. دختر بالاخره کوتاه آمد.

ادامه مطلب »
از ما

جلال رستمی گوران: آتوسا مشفق و دلتنگی‌‌های او برای جهانی دیگر

حِس‌‌آمیزیِ داستان‌‌های «دلتنگی برای جهانی ‌‌دیگر» مانند سنجاقی به عمقِ جان نفوذ می‌‌کنند. در این داستان‌‌ها، آتوسا مشفق تلاش می‌‌کند تا چشم‌اندازی وسیع و مضحک از حماقت انسان را به نمایش بگذارد.

ادامه مطلب »
از ما

ژوان ناهید: مِدوسا

به مامان چیزی نگفتم. اگر می‌فهمید دیشب پای اسکله، چندقدمی ویلای مادربزرگ، ماری به آن بزرگی دیده‌ام، همان‌وقتِ شب چمدان‌هایمان را بسته بود و راهی شده بودیم تهران.

ادامه مطلب »
از ما

ابراهیم هرندی: ستیز با مـاه

حسین رحمت در داستان‌نویسی، نگرشی پست مدرن دارد. اگر کسی این نکته‌ی بنیادی را درباره‌ی داستان‌های او درنیابد، چیزی از آن‌ها دستگیرش نمی‌شود و ناگزیر از کوک کردنِ مضمون‌های ذهنی درباره‌ی کار او می‌شود.

ادامه مطلب »
از ما

حسین رحمت: دمادم دم

ساعت چهار بعدازظهر است ولی حجم سیاهی که مدام جابه‌جا می‌شود فضای اتاق را تاریک کرده است. روز قبل اندک‌اندک فروغ خاطره‌ها با فروافتادن روز، به نقطه پایان تجربه‌ها نزدیک شد. خیالم آسوده نبود و به نظر آدم احمق بی‌آزاری می‌آمدم که با شهر مردگان فاصله چندانی نداشتم.

ادامه مطلب »