
«چیزی رخ نداده است» نوشته نسیم خاکسار در نشر باران و نشر دنا
اثری در انتقاد از بیتفاوتی اجتماعی در غرب نسبت به سرنوشت همنوعان با اشاراتی به داستان کوتاه امی فاستر از جورف کنراد، نویسنده لهستانی – بریتانیایی.
اثری در انتقاد از بیتفاوتی اجتماعی در غرب نسبت به سرنوشت همنوعان با اشاراتی به داستان کوتاه امی فاستر از جورف کنراد، نویسنده لهستانی – بریتانیایی.
هادی کیکاووسی در «شبح اپراتور» ما را به شبنشینی اشباحی میبرد که محلهی «خورِ گورسوزان» در حاشیهی بندرعباس را در تسخیر خود دارند. حضوری ویرانگر که خبر از سیلابی عظیم میدهد.
یاسر معلولیت ذهنی دارد. او بیخبر از رنگِ فریاد آرزومندان، ناگهان در قاب مرگ مینشیند. دردمندی پریشانجان به گلولهی همهکُشان به خاک میافتد.
جهنم با نیات نیک سنگفرش شده است. این جمله برناردو کلروو به یادمان میآورد که واقعیت به اندیشه فروکاسته نمیشود. اندیشه نیک لزوماً کنش نیک نمیزاید؛ بهترین خواسته گاهی به بدترین نتیجه میانجامد.
در هفتمین جشنواره «ترمه» که هر سال در مونیخ آلمان برگزار میشود برنامهای هم با عنوان «کوچ کلمات» به ادبیات تبعید اختصاص داده شده است.
بعد از ۹ ماه بلاتکلیفی، دادگاه این روزنامهنگار زندانی کمتر از ۲ ساعت طول کشید. ادامه رسیدگی به جلسات بعدی موکول شد که هنوز تاریخ آن مشخص نیست.
عکس یک زن جوان، مهسا امینی، بیهوش بر تخت بیمارستان است که سیلی از آثار باسمهای در اینترنت به راه انداخته، هر کدام به شکلی در اعلام همبستگی با قربانی و یا ابراز انزجار نسبت به رژیم ایران.
پایها در راه، در بی راه، گامها آرام.گیج سرنوشتی از کجا خیزان؟ کارها بیآزمون در روزگارانی فروبسته، خانهها و کوهها و شهرها پیغار، ربطها دشوار، آدمی دشخوار،زندگی بسیار پر هیچ و تهی انبار!
در رمان «بالاپوشی از قطار» خواننده مدام در پی وضوح آگاهی خویش از واقعیاتی است که بر راویان داستان گذشته است، اما چقدر میتوان به وضوح آگاهی راوی اطمینان کرد و تا چه حد میتوان به شرح او از وقایع باور داشت؟
نمایشنامهی “بهار هر سال…” نوشته محسن یلفانی روایت ماجراهایی است که پیش و پس از انقلاب ۵۷ بر کریم بهزادی و فرزندانش رفته است. دقیق تر، روایت زندگی کریم بهزادی، پسران، دختر، عروس و نوهاش است در این دو دورۀ زمانی.
سجاد شهرابی، برادر شیما شهرابی، سردبیر وبسایت ایران وایر حدود۲۲ روز پیش، به دلیل فعالیتهای روزنامهنگاری خواهرش بازداشت شده است و در حال حاضر اجازه تماس با خانواده را ندارد. شیما گزارشی از بازداشت برادرش به دست داده است.
هنوز نمیفهمم این جوون چرا این جور تلف شد؟ داشت زندگیشو میکرد. کاری هم به کارش نداشتن. سر شغلش بود. کتابهاش چاپ میشد، خانمش، اون دختر معصومش… دلیلی نداشت این جور تلف بشه.
دریایی که قرار بود بمیریم، صبحها مردانه است، و عصرها غرق میشود، قبل از آن که زنانه شود.
وباس حاصل آمیزش گربه و روباه قطبی است، گرچه برخی میگویند حاصل آمیزش گربه و سگ است. و البته روباس آخرین آفریده شیون، نویسنده، هم هست.
روباس نوشته شیون، نخستین رمانی است که مستقیم از ایسلندی به فارسی ترجمه شده و به زودی در نشر مهری منتشر خواهد شد.
ویژگی بارز محسن یلفانی «خود» اوست. کسانی که با محسن به نحوی سر و کار داشتهاند، نخست مجذوب وقار، متانت، سخنسنجی و باریکبینی و، در عین حال، فروتنی او شدهاند و در آشنایی بیشتر صمیمیت و انساندوستی و مردمدوستیاش را به چشم دیدهاند.
محسن یلفانی یکی از نمایشنامهنویسان مهم ایرانی است که آثارش بیتردید عمری دراز خواهند داشت. نسلهای آینده بیشک اهمیت آثار او را بیشتر و بهتر از نسل امروز خواهند شناخت، چرا که آثار یلفانی در جستجوی شناخت و جایگاه انسان در شرایط تیره و تار، نابسامان و ویرانشدهی جهان امروز گرفتار آمده است.
خدایِ سفالینِ آفریقا! چه داری به من بدهی؟ برای دستهایِ خاورمیانه که هر صبح با صدایِ اللهاکبر میایستد مقابلِ چوبهیِ دار با دو متر طناب.
یلفانی در تمام نوشتههایش نگاهی تحلیلگر و ریزبین به وقایع زمانهاش دارد. نگاهی درگیر با مسایل سیاسی و اجتماعی و در جستجوی آن که خطوط سیمایی از آینده را در آنها ترسیم کند.
سخنگوی سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اعلام کرد در کمیته تخلفات نمایشگاه ۱۷ پرونده مطرح شده است: هفت پرونده منجر به صدور رای شده و باقی نیاز به بررسی بیشتری دارد. غرفه یکی از ناشران به مدت یک روز تعطیل شد و شش ناشر هم محکوم به تعطیلی پنل مجازی شدند.
سروجان سیاوش به تیر مرگسرشتان جمهوریی اسلامی برباد میرود. فریاد سوزان مادر اما حکم خفا نمیخواند. سیاوش سوار از آتش گذشتهای است که پُرطراوت تناش به تیر تاختکُشان به خاک میافتد.