چه خبر؟

از ما

حسین نوش‌آذر: وصیت‌ ادبی محمد محمدعلی

در جهان داستان «وارثان درگذشته» از آخرین آثار به جای مانده از محمد محمدعلی سرکوب و کشتار ادامه پیدا می‌کند. راهکاری که نویسنده ارائه می‌دهد این است که باید «ایمان بیاوریم به آنچه هستیم و نیستیم.» این همان وصیت ادبی محمد محمدعلی‌ست.  

ادامه مطلب »
جانباختگان کودک

سودابه. ر: «سرو سبز»، قتل حکومتی محمد رضا سروی

محمدرضا کابل را ندیده است اما طوطی کابلی را می‌شناسد و چشم به راه زبان باز کردن دخترک چشم سبز بود که خودش را به ضرب گلوله کشتند. تاوانی که به اعتراض به کشته شدن دختر دیگری بود که آزادی را می‌خواست.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

الهه هدایتی: پروا

اسم من، پروا بود و فامیلی‌ام قربانی. کلاس‌ چهارم بودم که در یک باغِ گیلاس در بوجان، کشته‌ شدم. آخرسر هم کسی جسدم را پیدانکرد. امشب که قاتلم، در خانه‌اش مُرد، دلم می‌خواهد بگویم چطور کشته شدم.

ادامه مطلب »
از ما

برای شاعر فقید شمس آقاجانی- فریبا صدیقیم: «نرود جای خالی‌ات نرود از دست»

شخصیت‌‌ تو شفاف و حرف‌‌هایت پیچیده بود. مگر ذهن فیلسوفانه‌‌ی تو می‌‌توانست به زندگی نسبت شفافیت بدهد؟ اما شعرت نقطه‌‌ی اتصال این شفافیت و پیچیدگی بود تا عادل باشی و هر کس به اندازه‌‌ی توانش از آن برچیند.

ادامه مطلب »
از ما

مادح نظری: حلاجی

در این فصل از سال اینجا پرنده هم پر نمی‌زد، چه برسد به آشوبی که آن بیرون پاگرفته بود. حالا که همه چیز از تراز افتاده بود، حس می‌کرد تعادلش را از دست داده.

ادامه مطلب »
عباس صفاری (زاده ۱۳۳۰ – درگذشته ۷ بهمن ۱۳۹۹) [۱] شاعر، طراح، نقاش، و مترجم ایرانی بود که در ایالات متحده آمریکا زندگی می‌کرد. او در بهمن ۱۳۹۹ به دلیل ابتلا به بیماری کروناویروس ۲۰۱۹ در آمریکا درگذشت. نشریه ادبی بانگ یاد و خاطره او را گرامی می‌دارد.
از ما

بهروز شیدا: خوابِ سپید در قابِ سیاه- نگاهی کوتاه به هفت شعرِ مصور – عینی‌ی کتابِ دوربین قدیمی و اشعار دیگر، نوشته‌ی عباس صفاری

در کتاب دوربین قدیمی و اشعار دیگر، نوشته‌ی عباس صفاری تابلوهای بسیاری بر آلبومی پُرپرنده و باران چسبانده شده‌اند؛ شعر – نقاشی‌هایی که کلمه را ابزار آفرینش نقش کرده‌اند؛ نقش را ابزار عریان کردنِ زبان. رابطه‌ی این شعر – نقاشی‌ها و زبانِ استعاری چیست؟

ادامه مطلب »
از ما

نرگس کرمی: سهم مافین

جنازه‌ام را می‌بینم با آن پیراهن بنفش بلند و شال کرم‌رنگ دور کمر باریکم. پاهایم زیر بدن مردی است که صورتش را گلوله متلاشی کرده و ردِ خونش به زیر موهایم می‌خزد.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

سالگرد قیام ژینا – شیدا محمدی: سال هزار و سیصد و فراموشی

مهسا /نام رمز ماست/من در آستانه ایستاده‌ام /و هیچ آستانی از من نمی‌گذرد/تو را و پانصد وُ سی نفر دیگر را کشته‌اند/تو را و هزار وُ سیصد نفر دیگر را /تو را و آبان نود وُ هشت را /تو را و دی نود وُ شش را /تو را و سال هزار وُ سیصد وُ هشتاد وُ هشت را /از جمجمه شکانده‌اند/تو را و هزاران نام گمنام را /تو و هشت سال دفاع نا مقدس را /در گورستان های بی نشان کشته‌اند

ادامه مطلب »
از ما

محبوبه موسوی: «تباهی در هفت روز» – ملکوتِ بهرام صادقی

آنچه مایلم در این جستار به آن بپردازم نه ارجاعات و مفاهیم فلسفی مستتر در ملکوت، بلکه شناخت و بازخوانی این اثر از طریق واقعیت داستانی خود رمان است و کاری به دیگر جنبه‌های فلسفی، اجتماعی، سیاسی و … رمان ندارم.

ادامه مطلب »
از ما

قاضی ربیحاوی: ظهور

با این صورت کشیده مردانه که در نور روحانی می‌درخشه توی این شب تاریک. آقا من غریبم و کسی غیر از شما ندارم. زبونم لال خدا می‌دونه که من هم سهمی داشتم در امر ظهور شما بر این دیوار، اما مردم محل خیال می‌کنن که من می‌خواستم مانع ظهور شما بشم.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

بهروز شیدا: «نیمای ما رفته است» – خوانش تکه‌هایی از فاجعه‌ی قتل نیما شفق‌دوست در چند خط

نیمای ما رفته است. پدر فرصت برگذشتن سینه‌خیز از گذر مرگ نیما نمی‌تواند. بر دست‌های او که از داربست‌ها و آجرها پینه‌ها دارند، رد خنجر غم غوغا می‌کند.

ادامه مطلب »
از ما

محمدرفیع محمودیان: «یگانگی و گسست معنا و متن» – دربارۀ ماهی و جفتش اثر ابراهیم گلستان

امروز زمان خوبی است که گلستان را، باغ را، وانهیم. نویسنده مرده است و گلستانی از امید که او و ما در آن سیر می‌کردیم هرز رفته است. بر‌گردیم و نه همچون دوران انقلاب به شوقْ گل نسترن بچینیم بلکه به اندوه و حسرت شکنندگی معنا را در یکی از آثار داستانی او بررسی کنیم.

ادامه مطلب »
از ما

فرزانه نامجو: دی یال

سفیرو نشسته بود روی تخته سنگ کنار شط؛ شماغ را پیچانده بود دور مشتش. حمدُ خوب می دانست که هربار اضطراب وجود سفیرو را دربر می گیرد همین کار را می کند.

ادامه مطلب »
از ما

گفت‌وگوی دو نویسنده: نگرش ناتورالیستی و مسأله سکوت، تبارشناسی یک جریان ادبی

بین حمید فرازنده و حسین نوش‌آذر بحثی درگرفت درباره ناتورالیسم، شاخه‌های متعدد آن، تزلزل در بازنمایی واقعیت و مفهوم و معنای سکوت. شکل مکتوب این گفت وگوی ادبی مقابل دیدگان شماست:

ادامه مطلب »