
مانی پارسا: بر سنگِ شاهدِ بینام، شاهدِ بینان
بر سنگ حک کن و بر دل نِه که حتا مجال بُهتسوگ بکتاش نیز دست نداد/بیقراری از پیِ بیقراری بود… /خندان و باژن و گنجی و یاران /بارانباران/بر سقف فروچکانِ میانِ ما و آنان فرومیباریدند…
بر سنگ حک کن و بر دل نِه که حتا مجال بُهتسوگ بکتاش نیز دست نداد/بیقراری از پیِ بیقراری بود… /خندان و باژن و گنجی و یاران /بارانباران/بر سقف فروچکانِ میانِ ما و آنان فرومیباریدند…
مدیر و ۲۲ تن از داوران جایزه مهرگان به مرگ دلخراش شاعر و هنرمند آزادیخواه ایران بکتاش آبتین اعتراض کردند. کانون نویسندگان ایران (در تبعید) و انجمن قلم از ایرانیان آزادیخواه دعوت کردند در یک تجمع اعتراضی در ونکوور شرکت کنند.
زیر فشار مأموران امنیتی خاکسپاری بکتاش آبتین را یک روز جلو انداختند. مثل این است که میخواستند هرچه زودتر تصویر پابندهای او زیر خاک برود مبادا که صدای اعتراض بلندتر شود. صدای شاعر را از سطرهای شعر او میشنویم: زخمی ندارد این درد، برگرد ای وهم دورهگرد!
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، شامگاه شنبه ۱۸ دی تجمع سوگواران بکتاش آبتین، عضو به قتل رسیده کانون نویسندگان ایران مقابل بیمارستان ساسان تهران را به هم زد. مردم قصدی جز روشن کردن شمع به یاد هنرمند و شاعرشان نداشتند.
بکتاش آبتین (۱۴۰۰- ۱۳۵۳)، شاعر، فیلمساز و عضو پایدار و برجسته کانون نویسندگان ایران در اثر ابتلا به کرونا در زندانهای جمهوری اسلامی درگذشت.
به اسارت کشیدن هنرمندان، آزادیخواهان و به بند نگهداشتنشان در زندانهای همیشه کرونایی، ادامه قتلهای زنجیرهای است، با شیوهای دیگر…
نسیم خاکسار، نویسنده تبعیدی که عمری را در راه آزادی بیان و مبارزه با سانسور سپری کرده بیانیهای در نگرانی از وضعیت بکتاش آبتین منتشر کرده است. میخوانید.
جادۀ باریک در غلظت مه بیانتها بنظر میرسید. دو سوی پنهان آن نه شروعی را آغاز میکرد و نه پایانی را وعده میداد. اگر راهَت به انجا میافتاد معلوم نبود که میآیی یا میروی.
شرکتکنندگان در میزگرد نشریه ادبی بانگ برای بررسی شعر هوشنگ چالنگی ابتدا به نسبت نشعر دیگر»« با سایر جریانهای شعری در ایران و مسأله انزوای چالنگی پرداختند. اکنون در بخش دوم این میزگرد رویکرد چالنگی به آوانگاردیسم، طبیعتگرایی و عرفان را برمیرسند.
کانون نویسندگان ایران، پروندهسازی و قتل خاموش نویسندگان آزادیخواه را محکوم کرد. کانون خواهان بستن پروندههای قضایی، آزادی کامل، بی قید و شرط و فوری اعضای دربند خود و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی شد.
همیشه ما گورستانهای نو میآفرینیم اما دل مرا ببین که در گرو گورستانهای کهنهای ست که گورهاشان در خاک غربال میشوند. زمان کشیده جهان را به توبره و ناگهان کسی از راه میرسد.
نسبت هوشنگ چالنگی با جریانهای شعر فارسی چیست؟ علیرضا آبیز، آتفه چهارمحالیان، مهدی گنجوی، و فرشاد سنبلدل در یک میزگرد در پی پاسخی برای این پرسشاند. این میزگرد در سه بخش منتشر می شود. بخش نخست آن را میخوانید.
شرکتکنندگان در میزگرد نشریه ادبی بانگ برای بررسی شعر هوشنگ چالنگی در بخش دوم این میزگرد رویکرد چالنگی به آوانگاردیسم، طبیعتگرایی و عرفان را بررسیدند و اکنون به تصویرگرایی در شعر او با توجه ویژه به زیست بوم شاعر میپردازند.
هوشنگ چالنگی: شعر دیگریها بچه هایی بودند که شعرهاشان را در «جزوه شعر» یا اگر اشتباه نکنم در خوشهی نوریعلاء چاپ کردند و قرار شد کارهای متفاوتی تالیف کنند. یادم نیست چطور رویایی با این بچهها بُر خورد و همان موقعها بود به نظرم که فریدون رهنما هم آمد.
چالش غرب و غربستیزی از چه زمانی در ایران آغاز شده، و چه تحولی داشته است؟ آیا در ایران فرهنگ و اندیشه غربی را درست میشناسیم؟ نشریه اجتماعی – فرهنگی «آسو» این پرسش را با محمد رضا نیکفر، نویسنده و اندیشمند در میان گذاشته است. این گفتوگو قلمروهای وسیعی از تاریخ تمدن ایران با توجه به تحولات در غرب از دوران روشنگری به این سو را در برمیگیرد و به خاستگاههای غربستیزی در تاریخ معاصر ایران، از جمله به اندیشههای جلال آلاحمد راه میبرد.
جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین: در حالی که زندانیان اختلاسگر وابسته به حکومت در خانهها، ویلاها، شرکتها و کارخانههایشان به سر میبرند، «بکتاش آبتین صرفاً به جرم خلق اثر هنری و فعالیت اجتماعی مؤثر علیه سانسور در کانون نویسندگان ایران روی تخت بیمارستان به خواب مصنوعی برده شده تا جسم نیمهجان او اکسیژن کمتری مصرف کند.»
مفیستو تنها برگ ِ خجستهای از تاریخ ِ فرهنگ آلمان نیست. کلاوس مان در این رمان به موضوعی پرداخته که هنوز زنده است. تمنای قدرت چه زمانی بر وجدان سلطه مییابد؟
این نشر پیشرو در مبارزه با سانسور، در سال ۲۰۲۱ به طور رسمی به عضویت اتحادیه بینالمللی ناشران مستقل درآمد و در کنفرانس این اتحادیه در کشور اسپانیا نیز شرکت داشت. چند تن از نویسندگان نشر نوگام، اکرم پدرامنیا، مترجم سرشناس، شیوا شکوری، امین انصاری و بیتا ملکوتی به مناسبت دهمین سال تأسیس نوگام پیام دادهاند.
درگذشت یکی از برجستهترین روزنامهنگاران وطنمان در غربت، دکتر صدرالدین الهی را به جامعه فرهنگی کشور و هر که به ایران و ایرانی میاندیشد تسلیت میگویم. فکر کردم حال که در سوگ او هستم به جای پرداختن به سیاههی پربار آثار جاودانهاش که در زمانهی اینترنت در دسترس علاقمندان امروز و نسلهای آینده است، به بازنشر معرفی و بررسی کتاب ارزشمندش، “سید ضیاء، مرد اول یا دوم کودتا” اقدام کنم که در وقت انتشارش نوشته بودم.
صدرالدین الهی، روزنامهنگار و از استادان روزنامهنگاری دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی در سالهای قبل از انقلاب در ۸۷ سالگی در آمریکا درگذشت. او از سالهای دهه ۱۳۳۰ روزنامهنگاری را از کیهان آغاز کرد و از بنیانگذاران مجله کیهان ورزشی بود. پاورقیهای «برزو» و «رانده» به قلم او خوانندگان پرشماری یافت.
میتوان براهنی را دوست نداشت. میتوان او را نفهمید، نپذیرفت، بر نگاه و سخنش مردد ماند، یا از او رنجید. کسانی نپذیرفتهاند. کسانی رنجیدهاند. اما نمیتوان او را ندیده گرفت.