بانگ نیوز

از ما

اسماعیل سالاری: آقادار

با صدای بزهای کوهی، پلک‌هایم باز می‌شوند و ماجرای دیشب را در ذهنم مرور می‌کنم. ما سه‌نفر، سحرگاه از لابه‌لای درخت‌های انبوه بیرون آمدیم. من و آقامعلم و نوری. بطری به‌دست، تلوتلوتلو. کسی تیرهای ساچمه‌ای تفنگش را بر شقیقه‌هایم خالی می‌کرد.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

مسعود نقره‌کار: «بنیاد آینه»، ماندگارترین کارِ داریوش اقبالی

بنیاد آدینه برای کمک به مبتلایان به بیماری اعتیاد توسط داریوش اقبالی، خواننده سرشناس موسیقی پاپ ایران بنیان گذاشته شده است. مسعود نقره‌کار، نویسنده و روانپزشک و از کوشندگان آزادی بیان این بنیاد را معرفی می‌کند.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

دو سال از درگذشت فرهنگ کسرایی، چهره و صدای هنر تبعیدی ایران گذشت

دو سال قبل در چنین روزی، در هشتم آوریل ۲۰۲۰ در بحبوحه همه‌گیری ویروس کرونا در جهان، فرهنگ کسرایی، شاعر، نویسنده و بازیگر عرصه تئاتر و گوینده و مجریی برنامه‌های رادیویی مستقل درگذشت.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

 شماری از ورزشکاران، خانواده‌های دادخواه، نویسندگان، روزنامه‌نگاران، شاعران و هنرمندان:  بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران در اعتراض به تباهی حاکم، در کنار زنان ایران بایستند – فهرست اول و دوم

 شماری از ورزشکاران، خانواده‌های کشته‌شدگان، نویسندگان، روزنامه‌نگاران، شاعران و هنرمندان  از بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران خواستند در کنار زنان ایرانی بایستند.

ادامه مطلب »
از ما

محمد محمد علی: پوسترهای دوپولی

صداقتی، همین‌که کارت حضور و غیابش را زد، با لب‌های غنچه‌شده و سبیل دُم‌موشی برگشت رو به نگهبان مکتبی تو اتاقک شیشه‌ای و سبیلش را جنباند و او خندید. تا برسد حوالی آسانسور، از ناکجایی در طبقهٔ همکف شنید «صد‌درصدی‌ها را می‌گیرند!» قهقههٔ بلندی زد بی‌آنکه صاحب صدا را دیده باشد.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

ویژه‌نامه منصور کوشان در نشریه ادبی «بانگ»

به زودی نشریه ادبی «بانگ» ویژه‌نامه‌ای در نقد و معرفی آثار منصور کوشان، نویسنده فقید آزادیخواه منتشر می‌کند. همراه با این ویژه‌نامه رمان «شاهد» نیز با اجازه خانواده کوشان در «بانگ» در چندین نوبت منتشر می‌شود.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

عباس شکری: تاریکی دهان گشادی دارد – بررسی داستان‌ «مدرسه‌ای که اسمش پیروز بود» نوشته ماهرخ غلامحسین‌پور

راوی داستان «مدرسه‌ای که اسمش پیروز بود» دختربچه‌ی هشت نُه ساله‌ای است که عاشق بادبادک‌بازی با برادرش است. راوی آنچه را دیده، مثل دوربین در ذهن ثبت کرده و حالا که سال‌ها از آن روزها می‌گذرد فیلم را بدون رتوش در تاریک‌خانه ذهن ظاهر می‌کند و نهانگاه‌های روزهای جنگ را برملا می‌کند.

ادامه مطلب »
شعر

زینب حسن‌پور: فرو ریخت

بیا در آغوشم بیا بهار بیا نارنج بیا سمت دره های بی، سمت ِ با تنفگت بزن خرابم را بریز روی سنگفرش، ای کون و مکان جلگه های زرد در سرزمین مادری بزن خرابم را بپاش روی خون پراکنده روی دیوار…

ادامه مطلب »
از دیگران

مانون اُپهوف: «تحقیق کوچکی دربارۀ الیزه» به ترجمه فروغ تمیمی

برای الیزه عادی شده بود که شوهرش شب‌ها چون گمشده‌ای توی خانه پرسه بزند و مانند مردی مومن که به کلیسا می‌رود، با او بخوابد. شانه‌های آلبرت مثل صخره‌هایی‌اند که الیزه باید به آنها چنگ بزند تا او را روی خود نگه‌ دارند.

ادامه مطلب »
از ما

مهدی شاطر: منشآت شیخ

خواجه افضل‌الدین؛ حَسّان العجم؛ سلامٌ علیکم. ماییم شیخ؛ در شب چل سالگی؛ دام نهاده و سیر از زندگی. مدتی است به خواب‌مان نمی‌آیی. مگر نمی‌دانی غیر از رویای تو دلخوشی دیگری نداریم؟ روزگارمان شده‌ است دود گرفتن و دست زیر چانه گذاشتن و به گوشه‌ای خیره ماندن.

ادامه مطلب »
از ما

حسن زرهی: براهنی، روزنامه‌نگار ادبی

در بیداری بعد از کودتای ۲۸ مرداد چند تن نقش اساسی داشتند. از زمره‌ی این‌ها می‌توان به جلال آل احمد، احمد شاملو، و از نسل یک دهه جوانتر، به فروغ فرخزاد، رضا براهنی، و غلامحسین ساعدی اشاره کرد.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

«میمِ تاکآباد» نوشته نغمه کرم‌نژاد در بیان مفهوم و معنای «راز» و «معجزه»

مجموعه‌‌ داستان «میمِ تاکآباد» نوشته نغمه کرم‌نژاد در نشر آگه منتشر شد. این کتاب شامل ۱۲ داستان کوتاه است. برخی داستان‌ها پیرامون درماندگی انسان و امید به معجزه اتفاق می‌افتد.

ادامه مطلب »
نقد ادبی

فریبا صدیقیم: عصر شوم خداحافظی

از سخنان براهنی بود در کارگاهی که در زیرزمین خانه‌اش برگزار می‌کرد: «زبان از وسایل صدا زدن ادبیات است. زبان مساوی است با فاصله؛ فاصله‌ای از نور بین آن چیزی که نوشته می‌شود با آن چیزی که در بیرون وجود دارد…»

ادامه مطلب »
از ما

فروغ بهلولی: محفل لات‌های خیابان شانزدهم

شب‌های پرشور با ژوزفین را، کدام مردی بود که دلش نخواهد؛ آن بالاتنه‌ای که مثل بخار چای در استکانِ کمرباریکِ بلورینِ شرقی، زیر نور آفتاب می‌رقصید و به آسمان می‌رفت و یکهو عطرش پخش می‌شد توی فضا و آن گونه‌هایی که سایه‌اش روی ساعتِ شماطه‌دارِ دو پاندوله می‌افتاد.

ادامه مطلب »
نقد ادبی

شمس آقاجانی: کارگاه شعـر و قصـه‌ی رضا براهنی

محل کارگاه در زیرزمین خانۀ دکتر براهنی بود و به همین دلیل دوستان به شوخی آنجا را کارگاه زیرزمین می‌نامیدند. محدودیت‌های دولتی و غیردولتی شدیدتر و ظرفیت پذیرش نهادهای ادبی حاکم کمتر از آنی بود که بتواند کاری اینچنینی را در درون خود جهت‌دهی یا پشتیبانی کند.

ادامه مطلب »