
احمد خلفانی: «داستان در بوته» نوشته رضا خندان مهابادی
احمد خلفانی، نویسنده مقیم آلمان در برنامه انجمن ادبی ایرانیان فرانکفورت در طی سخنانی کتاب «داستان در بوته» مجموعه مقالات رضا خندان مهابادی را بررسی کرد. متن سخنان خلفانی را میخوانید:
احمد خلفانی، نویسنده مقیم آلمان در برنامه انجمن ادبی ایرانیان فرانکفورت در طی سخنانی کتاب «داستان در بوته» مجموعه مقالات رضا خندان مهابادی را بررسی کرد. متن سخنان خلفانی را میخوانید:
مرتضا نگاهی – صادق چوبک شاعر نبود و ادعای شاعری هم نداشت اما مانند هر ایرانی دیگر، گاه، از دل برآمدههایی در ذهنش شکل میگرفت و روی کاغذ جاری میشد. در اوایل “چکامه”شان میخواند ولی بعدها نام “ترانه” بر آنان گذاشت. آرزو داشت که آن “ترانه”ها روزی، روزگاری منتشر شوند..
آنچه را که هواداران مرگ مؤلف بر آن نظر دارند بیشتر از زاویهی برداشت یا معنا و تفسیر ویژه و خود بسندهیی است که خواننده از یک اثر ادبی دارد یا از آن میسازد، که میتواند با نیت و برداشت مؤلف متفاوت باشد. در واقع آنها بیشتر به معنای برآمده از زبان توجه دارند تا به کارکردِ میدانهای زبانی. درعین حال که به وجه رسانشیِ متن نیز بیاعتنا میمانند.
علیرضا آبیز: برای گفتوگو پیرامون شعر هوشنگ چالنگی، از سهتن از صاحبنظران، آتفه چهارمحالیان، مهدی گنجوی و فرشاد سنبلدل دعوت کردم و در یک گفتوگوی آنلاین در اسکایپ از شعر و میراث ادبی چالنگی سخن گفتیم.
دکتر براهنی یک روشنفکر فرهنگی است که به نقد خردورزانه وضعیت فرهنگ و هنر عصر خود میپردازد با این امید که ساختارهای کهنه را بشناسد و فروکوبد و به معماری جدید خلاقیت ادبی رهنمون شود. اما در کشور ما روشنفکر فرهنگی وظیفهاش به تکاپوی تخصصی در عرصه فرهنگ محدود نمیشود.
این جستار، پژوهش کوتاهی است تا به واکاوی لایههای زیرین رمان عقربکِشی بپردازد. فرضِ پیشاپیش پذیرفته شده این جستار این است که، متن دارای نوعی ناخودآگاهی است و منتقد ادبی مانند یک روانکاو به ناخودآگاه متن توجه میکند. حتا به آنچه که گفته نشده و لاجرم واپس زده شده است.
مفیستو تنها برگ ِ خجستهای از تاریخ ِ فرهنگ آلمان نیست. کلاوس مان در این رمان به موضوعی پرداخته که هنوز زنده است. تمنای قدرت چه زمانی بر وجدان سلطه مییابد؟
میتوان براهنی را دوست نداشت. میتوان او را نفهمید، نپذیرفت، بر نگاه و سخنش مردد ماند، یا از او رنجید. کسانی نپذیرفتهاند. کسانی رنجیدهاند. اما نمیتوان او را ندیده گرفت.
شناخت نسل امروز از شعر هوشنگ چالنگی مدیون نشر سالی است که کتاب «زنگولهی تنبل» چالنگی را در سال ۱۳۸۳ و کتاب «آبی ملحوظ» وی را در سال ۱۳۸۷ منتشر کرد. از مهین خدیوی، شاعر و نویسنده و مدیر نشر سالی خواستیم به اختصار درباره آشناییاش با چالنگی و سایر شاعرانی که آثارشان را منتشر کرده برای «بانگ» بنویسد.
این رمان، نخستین اثر سرور کسمایی است که در سال ۲۰۰۲ به فرانسوی منتشر شده و هشت سال بعد هم به قطع جیبی رسیده بود. اکنون برای نخستین بار نسخه فارسی این اثر منتشر شده است.
هوهوی باد چهار سلحشور خفته بر کنار چشمه را بیدار میکند . و ناگاه برف ـ دیوزادـ بر آنها میتازد. گفته شده بود که در این وادی درنگ نکنید . گفته شده بود که بادی از کوه فرو میوزد که شاخ و برگ درختان را میشکند و از ابری سیاه، برفی میبارد که راه ایران زمین را گممیکنید. کیخسرو شاه گفته بود اینها را و خود دیگر ناپدید بود.
طبق قراری که گذاشتهایم، هر ماه به طور اختصاصی به زندگی و آثار یکی از شاعران فارسیزبان خواهیم پرداخت. این ماه شعرهایی از هوشنگ چالنگی به گزینش شاعران و صاحبنظران منتشر خواهیم کرد و نیز یادداشتها، نقدها و گفتوگوهایی پیرامون او و میراث ادبی او.
براهنی برخلاف اغلب نویسندگان که به تکرار خودشان میافتند، اگر کشف تازهای نکند رمان نمینویسد. آواز کشتگان” یک رمان کلیدی و واقع گرایانهترین رمان براهنی است.
متن زیر، سخنرانی ایتالو کالوینو برای دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی بخش نویسندگی در دانشگاه کلمبیا است در ۲۹مارچ ۱۹۸۳. موضوع سخنرانی، رمان «شهرهای نامرئی» از رمانهای اوست که نخستین بار در سال ۱۹۷۲ منتشر شد.
«واقعگرائیِ چرکین» عنوانِ یک جنبش ادبی در آمریکای شمالی است که چند دهه بیشتر سابقه حضور در عرصهی گستردهی ادبیات جهانی ندارد. «واقعگرائیِ چرکین Dirty Realism» پیش از همه در قصهنویسی کوتاه آمریکائی در دهه هفتادِ قرن گذشته متولد شد که اهل فن آن را شاخهای از «مینیمالیسم = ایجازگرائی» میدانند.
بنیاد فرهنگی ژاله اصفهانی پنجشنبه ۲۰ آبان (۱۱ نوامبر) جلسهای را به بحث و گفتوگو درباره رمان «ماه تا چاه» نوشته حسین آتشپرور اختصاص داد. کوشیار پارسی سخنران اصلی این برنامه بود. متن سخنان او.
«هزار و یک روز» کتابی از دوران صفوی و از زمره جامعالحکایات است. در این اثر تو در تو فرخناز، شاهزاده خانم کشمیر با دیدن خوابی از مردان متنفر میشود. پادشاه او را به دایه «جرعهبخش» میسپرد که با داستانگویی درباره مردان وفادار شفایش دهد.
رمانِ «غلاف» پونه روحی شرحِ حالاتِ درونیِ زنِ جوانی است که پس از تولّدی دوباره و دوگانه، با جدا شدن از امرِ نمادین و سفر به دنیای خیال، به تدریج تبدیل به بیگانهای سازشناپذیر میشود و اسطورۀ مادریِ گفتمانِ مردسالارِ حاکم را به پرسش میکشد. داستان در اتاقِ زایمانِ بیمارستان، هنگامِ زایمانِ مونا آغاز میشود.
نویسنده ما را با شخصیت اصلی بینام داستان که به خاطر فراری دادن زنش از دست ماموران اطلاعات، به جنتلمن ملقب شده همراه میکند تا شاید بتوانیم از پشت میلههای زندان به دوهزار و هفتصدو شصتوچهار روزی که او در ترس و تنهایی و شک زندگی کرده است نزدیک شویم.
زنانگی و مردانگی چیز ثابت و تغییرناپذیری نیست. جنسیت صفتی اکتسابی است که همچون جنبه ای از هویت یا تمام هویت در جریان برهم کنش اجتماعی به دست می آید. زنانگی ومردانگی صفات و خصوصیات فرهنگی ثابت و تغییرناپذیر و ذاتی را شامل نمیشود.
هامبورگر در کتاب “منطق اثر ادبی” با طرح نظریهی «ماضی روایتی» به مسئلهی تازه و جذابی در ارتباط با شناختِ تفاوت بین متن تخیلی و واقعی پرداخت که هنوز تازگی خود را حفظ کرده و در مرکز بسیاری از بحثهای مربوط به تئوری داستان نویسی قرار دارد.
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.