
بهروز شیدا: گربهی وجود! مرغ حق کجا است؟ -خوانشی از رمانِ مرگِ دیگرِ کارولا، نوشتهی محمود فلکی
در مرگِ دیگرِ کارولا چه چیز تکرار میشود؟ چه چیز چرا تکرار میشود؟ مفاهیم مکرر کجا پنهان میشوند؟ رابطهی متنِ یگانه و مفاهیمِ مکرر چیست؟
در مرگِ دیگرِ کارولا چه چیز تکرار میشود؟ چه چیز چرا تکرار میشود؟ مفاهیم مکرر کجا پنهان میشوند؟ رابطهی متنِ یگانه و مفاهیمِ مکرر چیست؟
گفتوگو با یاد هوشنگ گلشیری شروع میشود، با بحثهای نظری به گفتوگو درباره «بشکن دندان سنگی را» راه می برد. برای بحث آخر، امید فلاح آزاد هم به جمع میپیوندد.
زندگی در نظر شباویز، شخصیت اصلی رمان لکه نوشته مانی پارسا معنا دارد. او بهدنبال راه دَررویی میگردد که بتوان بهتر زیست و وقتی هم که زندگی مطلوبش را در واقعیت ناممکن مییابد به تخیل میگریزد. نقدی بر این کتاب.
و آن آن بود که سلیمان را شادُروانی بود صد فرسنگ در صد فرسنگ، بر آن شادروان خیمهای، فرسنگی در فرسنگی تُنُکتر از پوست خایه مرغ.
حِسآمیزیِ داستانهای «دلتنگی برای جهانی دیگر» مانند سنجاقی به عمقِ جان نفوذ میکنند. در این داستانها، آتوسا مشفق تلاش میکند تا چشماندازی وسیع و مضحک از حماقت انسان را به نمایش بگذارد.
خدایان، انسان نویسا را محکوم کردهاند که در اعماق دخمهای در کنج تاریکی زندگی کند. بهتر نیست با این نفرینشدگان مهربانتر باشیم؟
حسین رحمت در داستاننویسی، نگرشی پست مدرن دارد. اگر کسی این نکتهی بنیادی را دربارهی داستانهای او درنیابد، چیزی از آنها دستگیرش نمیشود و ناگزیر از کوک کردنِ مضمونهای ذهنی دربارهی کار او میشود.
هرگاه به ادبیاتِ یهودی در زبانهای غیر-یهودی پرداخته شود، این پرسش سر برمیدارد: با کدام سنجه میتوان پی برد اثری یا نویسندهای متعلق به این گونه ادبیات است؟
تصوف بیگمان یکی از ارکان معنویت ایران و تذکرهالاولیاء یکی از پرنفوذترین و پراهمیتترین آثار صوفیان است. از علامه قزوینی و ملک الشعراء بهار تا ذبیحالله صفا و شفیعی کدکنی، همگی آن را از زیباترین متنهای نثر فارسی دانستهاند. این کتاب در کنار منطقالطیــر پر آوازهترین اثر عطـــار نیشابوریست.
از چند پنجره بهکوتاهی به رمان بندِ محکومین، نوشتهی کیهان خانجانی، مینگریم؛ به بندیانی که در یکی از بندهای مردان زندان لاکان رشت هم در بند زندانبانان اسیر اند هم در بند خویش و همبندیان خویش.
دو نویسنده با دو نگرش مختلف که در یک عصر زندگی میکردند. یکی برخوردار از همه مواهب دیگری برکنار.
جوهر گفتگوی ادبیات با خود، خود را کاویدن است: کاویدنی در زبان که انسان با آن و در آن، تاریخ رنجها و شادیهایش را ساخته و پرداخته. به بره گمشده راعی از این زاویه مینگریم.
نویسنده با تکیه بر منظومه «آئین مردان حق» اخوان و داستان «شرحى بر قصیده جملیه» گلشیری یکی از راههای گریز از سانسور زیر سلطه ایدئولوژی را آشکار میکند.
بازخوانی داستان «طلخند و گو» شاهنامه فردوسی به روایت هوشنگ گلشیری نخستین بار در ماهنامه «کارنامه» منتشر شد. این جستار با اجازه خانواده گلشیری و زیر نظر باربد گلشیری بعد از بیش از بیست سال یک بار دیگر در «بانگ» منتشر میگردد. یاد و خاطره هوشنگ گلشیری را گرامی میداریم .
دومین شماره رادیو شهرزاد در همکاری با «بانگ» به داستاننویسی زنان اختصاص دارد: «مثل من» نوشته پرتو نوری علا «یکی هست، یکی نیست» مرثا شیرعلی و سرانجام معرفی رمان «نقشینه» نوشته شیوا شکوری.
جستاری که میخوانید خوانشی «نیمهتمام» است از رمان سانسور یک داستان عاشقانهی ایرانی، نوشتهی شهریار مندنیپور. خوانشی «نیمهتمام» است چرا که از میان دو «داستانی» که در رمان ما جریان دارند تنها «یک داستان» را موضوع قرار میدهد.
بیژن بیجاری نثری شخصی و خاص خود دارد. نمونه این نثر را نه روزنامه و مجله میتوان خواند و یافت هم نمیشود در سمساری نویسندگانی که نثرشان فاقد زبانآوری است و کلیشهای نثری را در همه آثار خود تکرارمیکنند.
میزگرد سه نفره خسرو دوامی، بیژن بیجاری و حسین نوشآذر درباره داستان روخوانیِ یادداشتهای «فَستفود» بیژن بیجاری با اشاراتی به واقعگرایی و شخصیتهای گروتسک
در روایت همیشه دلالتی عِلّی و پرمایه وجود دارد: “یکچیز به دلیل چیزی دیگر”. “پادشاه درگذشت و سپس شهبانو درگذشت” شرح وقایع است. اما “پادشاه درگذشت و شهبانو از غم و اندوه درگذشتِ پادشاه درگذشت” داستان است.
پرسشی که این مقاله پیشِ رویِ نویسنده ایرانی قرار میدهد این است که چنگ زدن به ایدهِ داستان نویسیِ سوررئال غایت است یا یک ابزار؟
اتاق پر غبار تابلویی است از ساعتهای احتضار پیرمرد یهودی مهاجری که سالها در آبادان کار و زندگی کرده. اصغر عبدالهی در این تابلو نشانههای پایان یک دوره را به نمایش گذاشته است.
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.