
«۱۸۰ درجه» – یک میزگرد: تغییر چشماندازها در «آکواریوم»ِ نسیم خاکسار
میزگرد دو نفره حسین نوشآذر و نسیم خاکسار درباره تغییر جنس نظرگاه در داستان «آکواریوم» با اشاراتی به جایگاه «کافه» در تاریخ اجتماعی ایران.
میزگرد دو نفره حسین نوشآذر و نسیم خاکسار درباره تغییر جنس نظرگاه در داستان «آکواریوم» با اشاراتی به جایگاه «کافه» در تاریخ اجتماعی ایران.
رمان هزار خانه خواب و اختناق و رمان خاکستر و خاک، هر دو نوشتهی عتیق رحیمی، را شاید بتوان در چند واژه یا عبارتِ قدرت، تراژدیی ناتمام، قانونِ پدر، تاریخ، باز خواند.
یک نویسنده تا چه اندازه همان است که میبینیم و میشناسیم، و تا چه اندازه آنی است که در نوشتههایش میخوانیم؟ کدخدایی توضیح میدهد.
آیا امتداد رویاهامان به بیداری میرسد و امتداد بیداریمان به رویاهامان؟ فرخنده آقایی در «جاده» تصویری از مفهوم این پرسش به دست میدهد.
رمان فارسی از خواننده دعوت میکند به واقعیت زندگی رضایت دهد. شیر محمدِ در تنگسیرِ چوبک تنها مانده است. چرا؟
«هنوز از شب دمی باقیست» با ریتمی پیوسته داستان سرگشتگی آدمهایی را روایت میکند که اگرچه حیران و از خود بیگانهاند، اما بیآرزو نیستند و درست مطابق شعر نیما تهماندهای از «صبر» و «حوصله» در «دل» دارند.
نویسنده با مهارتی ستودنی خواننده را همراه شخصیتهای داستان از محیط سراسر فاسد جنسی به روزهای انقلابی میرساند که نطفهی آن به “سقطجنین” میانجامد.
قوت نجدی در آن بود که از تاریخگرایی، بومیگرایی، حضور اشیا، حسآمیزی، ایجاز، ریتم و تخیلِ شاعرانه استفاده میکرد. پاشنه آشیل او: زبان شاعرانه.
«چهارده سالگی بر برف»: یک شخصیت فرصت طلب، سمیع آذری که در هر شهری انواع مشابهاش کم نیست. افرادی که جمع اضدادند. در هر جایی جایشان است و مثل جیوه، در هر ظرفی که بریزندشان، به قالباش در میآیند.
تراژدیی مدهآ، نوشتهی ائوریپیدس، گزارشِ یک جنایت است؛ گزارشِ خشمِ زنی که فرزندان خویش به خاک میافکند تا غرور خویش پاس بدارد.
قصههای مجموعه داستان «انتظار خواب از یک آدم نامعقول» مهدی گنجوی به یک آلبوم عکس میمانند و «عکس» چیست مگر جز لحظهای که ناگهان هست، و ناگهان نیست؟
در این مقاله دو نگرش بررسی میشود: اهمیت ممارست در نوشتن و اهمیت تجربه زندگی و رسوب آن در نوشتهها. کدامیک؟
نگاهی به رمان «زندهباد زندگی»، نوشته رعنا سلیمانی. روایتی تراژیک از یک سحرگاه تا سحرگاه اجرای حکم اعدام.
گفتوگوی صمیمانه و تفصیلی دو دوست، یکی جامعهشناس و دیگری داستاننویس که این بار امید فلاح آزاد هم به جمع ملحق میشود.
یک بار دیگر آمده است نقال تا از تصویر زندان در ده رمان بگوید؛ با تابلوهایی بر دیوار؛ با چوبی در دست؛ در مقابل تماشاچیان.
آدم، راوی رمان «گمشدگان» امین معلوف یک لبنانی تبعیدی است که به کشورش بازمی گردد.
الاهه نجفی خویشاوندی دوری بین این داستان با داستانهای «با مردی با کراوات سرخ و «عروسک چینی شکسته من» گلشیری تشخیص داده است.
نشست تکنیکها در عمق داستان «اصطبل تشریفات» داستانی چند لایه را پدید آورده با روایتهایی مستقل.
مادام بوواری بیش از آنکه روایتِ صرف بیاخلاقیهای یک شخصیت داستانی باشد ترسیمگر و برملاکننده فضای غیراخلاقی جامعه است.
در داستاننویسی الزاماً هر داستان کوتاهی نمیتواند داستان مینیمالیستی باشد درمقابل میتوان رمان نوشت اما آن را با مَنش مینیمالیستی نوشت. با تأمل بر چند
رمانِ پیرمرد و دریا، نوشتهی ارنست همینگوی، صحنهی نبرد انسان و طبیعت است؛ صحنهی نبردِ انسان و زمان.
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.