شعر

از دست ندهید

ری‌را عباسی: ولنتاین، گوسفند سفید

لابد وقت شام تلویزیون روشن و کودکانِ ناقابلِ خاورمیانه، مثل خرمای فشرده زیر بمب یا هیچ. لقمه را تف می‌کنی؟، نه، ننویس کفِ دستت، از هلند بگو از بسته‌های بزرگِ گلِ رُز به روزِ عشق

ادامه مطلب »
هادی ابراهیمی (عکس از: علی حقیقت‌جو). پوستر: ساعد. نشریه ادبی بانگ
رویدادهای فرهنگی و هنری

«با سایه‌هایم مرا آفریده‌ام» از هادی ابراهیمی رودبارکی در نشر آسمانا

از نظر درونمایه و موضوع، شعرهای این دفتر گستره‌ی رنگارنگ و گونه‌گونی را در بر می‌گیرند و شاعر در دام این یا آن دبستان و نگره‌ی شعری و ادبی نیفتاده، بلکه زبان و نگاه خود را دارد.

ادامه مطلب »
چه خبر؟

گویه‌های بانگ- گویه دهم: «۳ پاره برای سگی به نام گوودی» از پدرام یگانه

وقتی سایهٔ ضحاک از بالای سرت لحظه‌ای کنار نمی‌رود، پس تو برای سگی می‌نویسی که طی مسیر دو گورستان می‌خواست همراهی‌ات کند و سال بعد که از علی پرسیدم «از گوودی چه خبر؟» با همان لحن عبوس و چشمان کم‌فروغ تسخر زد که مرد، که رفته .اما به کجا؟

ادامه مطلب »
از دست ندهید

سالگرد قیام ژینا – شیدا محمدی: «خاک خفته خواند در گوش ما یادم تو را فراموش»

در سالگرد قیام ژینا، با صدا و اجرای شاعر: آرزویم آمدن آن لغتی بود که در میان دست و پای مردان مسلح، تا خناق، تا خفگی با گازها، سکوت‌ها، سراب‌ها، تیرباران شده بود پیش از جمع شدنش در قاب یک روز، و ما را دیگر آیا، امید آمدنی هست؟

ادامه مطلب »
از ما

علی شریعت کاشانی: احمد شاملو و «روزگار غریب» ایران امروز

توانایی چشمگیر تصویرها، استعاره‌ها و لحن و زبان رازگشای شاملو در بازنمایی حال و هوای جاری در ماتم‌سرای ایران چنان است که گویی شاعر از موضعی پیشگویانه و پیامبرانه معبر و مفسر هرآن چیزی است که در زمانه نامهربان ما، در این چندمین دهه استیلای استبداد دینی بر ایران پساانقلابی و مغبون، همچنان روی می‌دهد.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

گویه‌های بانگ- گویه نُهم: «رنج جمعی» از سوده نگین‌تاج

فکر می‌کردی رنج، جذابیتِ پنهانِ بورژوازی است، اما یک مجموعه آدم که همزمان رنج می‌برند انگار چیزی گسیخته است، یک مجموعه آدم همزمان که روی ماکتِ گردِ زمین ولو می‌شوند دنبال وطن پلاستیکی‌شان، چال می‌شوند.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

محسن عظیمی: فانی فانی

«فانی، فانی» سروده محسن عظیمی در رثای رضا رسایی را می‌شنوید: غلامرضا رسایی شناخته‌شده با نام رضا رسایی (۵ اسفند ۱۳۶۷ – ۱۶ مرداد ۱۴۰۳)

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

علی اسدالهی: چشم

چشمِ بی‌پلک
چشمِ لخت
چشمِ تماماً چشم

چشمی که پارچه‌ای سفید می‌کشند روی سرش
و دو دست می‌رسد به هم.

ادامه مطلب »