
معلولان از عضویت در کتابخانه ملی ایران محروم شدند
بر اساس آئیننامه تازه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، افراد دارای معلولیت نمیتوانند به عضویت کتابخانه ملی درآیند و از امکانات آن بهرهمند شوند.
بر اساس آئیننامه تازه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، افراد دارای معلولیت نمیتوانند به عضویت کتابخانه ملی درآیند و از امکانات آن بهرهمند شوند.
این مجموعه شامل شش داستان است که به گفته نویسنده محتوا و شخصیتهای آنها الزاماً مصداق بیرونی ندارند، البته نه به این معنا که در جامعه اتفاق نیفتادهاند و یا امکان وقوع برایشان نیست بلکه هر داستان، دنیایی خلق کرده است که صرفاً مخصوص همان داستان و همان شخصیتهاست.
داوران نخستین جشنواره نمایشنامهنویسی «اثر» (در بزرگداشت محسن یلفانی) که با همکاری موسسه فرهنگی هنری راوی برگزار میگردد؛ نامزدهای این دورهی جشنواره را انتخاب کردند.
من پدر هفتاد و چهار بچه هستم مجموعهی ۲۹ داستان کوتاه است که به قلم پژمان سلطانی در نشر مهری در لندن منتشر شده. قرار بود این کتاب در تهران منتشر شود اما مجوز نگرفت. نظر فرخنده حاجیزاده درباره این کتاب را میخوانید:
احمدی با تجزیه و تحلیل شعر نیما در بستر تحول سیاست، اقتصاد و فرهنگ در فاصله بین سالهای ۱۳۱۱ تا ۱۳۲۱ نمای پدیدهی «رومانتیسیم ایرانی» را ترسیم کرده است.
این کتاب، کوششی برای بازخوانی برخی از آثار “صادق چوبک” است که متأسفانه به دلیل ضعف “نقد و نظریهی ادبی معاصر” در دهههای چهل و پنجاه شناخته نشد.
وقتی از بکتاش آبتین صحبت میکنیم، از چه صحبت میکنیم؟ از شعری که کشته میشود. از حکومتی که شعر و ادبیات و هنر ـ و شاعر و نویسنده و هنرمند را ـ میکشد، رؤیاها را، آرزوها را، احساس و زندگی و عشق را، و بنابراین، زندگی را به زنجیر میکشد.
نشریه ادبی بانگ درگذشت نیلوفر را به اسدالله امرایی، مترجم و از همکاران برجسته ما تسلیت میگوید.
در داستانهای سنگام میبینیم که بسیاری از آدمهای داستانهای مزارعی در کشمکش با موقعیت خود هستند، موقعیتهایی چه بسا پیش پا افتاده با واکنشهایی حتی پیش پا افتادهتر. اما در نگاه نویسنده، همین موقعیتها زایندهی روایتهایی دقیق هستند از آنچه از ما یک انسان میسازد.
نشر کتاب در خارج از ایران بحرانزده است. جلال رستمی گوران، مدیر انتشارات پیام و از کتابفروشان تحسینشده در آلمان یادآوری میکند که ناشر بودن به چه معناست و از کدامین ناشر باید تجلیل کرد.
آبتین در شعرهایش موقعیتی را بازمیآفریند که به تاریخ نزدیک است. پیش از او شاعران و نویسندگان بسیاری در ایران چنین موقعیتی را پشت سر گذاشتهاند. او نیز در چنین شرایطی از رنجی سخن میگوید که قرنهاست بر کولهبار تاریخ این سرزمین سنگینی میکند.
مونرو یکی از مهمترین داستانکوتاهنویسان جهان بود. او جوایز بیشماری را به خاطر داستانهای کوتاهش دریافت کرده است. از جمله جایزه بوکر در سال ۲۰۰۹ و جایزه نوبل ادبی در سال ۲۰۱۳.
محمد رسولاف، فیلمساز سرشناس ایرانی که به تحمل هشت سال حبس محکوم شده موفق شد به طور مخفیانه ایران را به مقصد اروپا ترک کند.
بکتاش آبتین را تنها چند بار زودگذر دیدهام اما دیدن او همان و ماندنش در یاد و دل آدم همان. زندگی انگار در وجود برخی انسانها شعلهای درخشان از خود به ودیعه میگذارد، که نور و گرمای آن بیواسطه آدم را مجذوب میکند و سر شوق میآورد.
آنگاه که تمثیل، نماد و استعاره آگاهانه صورت زبانی مییابند، اگر نگوییم تنها دلیل، دست کم میتوان گفت که یکی از دلیلهای پیدایی آن سانسور است. سانسور گر چه نامی مدرن است، اما نامیدهی آن پیشینهای بهدرازای تاریخ دارد.
کانون نویسندگان ایران ۲۲ اردیبهشت با صدور بیانیهای اعلام کرد: حکم صادره علیه محمد رسولاف را محکوم میکند و خواهان لغو فوری و بیقیدوشرط آن و همهی احکامی است که برای هنرمندان منتقد و مخالف، شهروندان معترض و کنشگران عرصههای گوناگون صادر شده است. آزادی اندیشه و بیان بیهیچ حصر و استثنا حق همگان است.
بیش از صد چهره فرهنگی، مدنی و هنری بینالمللی از جمله مارگرت اتوود با امضای بیانیهای خواهان آزادی بیدرنگ توماج صالحی، خواننده معترض و رپر ایرانی، شدند.
۴۰۰ تن از فعالان صنفی معلمان همصدا با بیش از ۳۰۰ چهره فرهنگی و سیاسی خواستار آزادی آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی شدند. در بخشی از این بیانیه آمده است:
نمایش « ۴۲۱۱ کیلومتر» درباره زندگی ایرانیان تبعیدی و مبارز به کارگردانی آیلا نویدی جایزه معتبر مولیر فرانسه را از آن خود کرد.
از دید ناهید کبیری آنچه که در خیابان رخ میدهد، هم امیدبخش است و هم نگرانکننده. او در شعرهای مجموعه «باران نشد که ببارد» شهری را به یاد میآورد که با نمادهایی وحشتآور محاصره شده است.
در شبکههای اجتماعی بیانیهای با امضای بیش از ۴۰۰ تن از خانوادههای قربانیان و آسیبدیدگان جنگ ایران و عراق و همراهان آنان با عنوان «توماجها را اعدام نکنید، به وضعیت کشور رسیدگی کنید، لطفاً ما را اعدام کنید» منتشر شده است.
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.