شعر و شاعران

شعر

علی ثباتی: درخت زندگی ۴۲

سرگذشتی داشت پنهانی تنیده با ریشه‌های درخت سرنوشتی آشکار که خودش چوپان روح بود روحِ خودش را انداخته در پیش و خودش شهیدِ خودش طوری که شهادت‌اش از درون خودش می‌رسید.

ادامه مطلب »
شعر

اتاقی از آن خود: فریبا شادلو

چند شعر از فریبا شادلو در پرونده ویژه ” اتاقی ازآن خود” ویژه محفل شاعران زن خراسانی. شادلو در این اشعار در تلاش است برای سرکوب زنان در خانواده بیان ادبی بیابد.

ادامه مطلب »
شعر

اتاقی از آن خود: عاطفه رنگ‌آمیز طوسی

کاش زنی بودم/در عشیره‌ای گمنام/کودکم در چادری گِره‌خورده/ما‌بینِ شانه‌هام خواب می‌رفت/چون برّه‌ای سیاه/با پیشانی ِ سفید/ کاش زنی بودم/با پستان‌های پُر از شیر/و ساق‌هایی راه‌بَلد/که از خارها آسان می‌گذشت.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

زهرا پورعزیزی: فلز

وَ دست‌هایش را روی دهان روی سینه بالای کُسش گذاشته بود دوزانو نشسته نا-راحت مثل مجلس عزایی که در مسجدی محقّر وُ متروک دست‌هاشان را بالای آلت‌شان بگذارند وَ سر به پایین بیندازند سرها همه در خونْ –گوسفندْ– در خیرگیِ مشکی‌ها بگویند سلامْ بگویند غم وَ بر سرِ میمِ غم جرقّه‌ی فندکی روشن شود.

ادامه مطلب »
شعر

داریوش آشوری: یک نسیمِ تازه

بهترین تعبیری که می‌توانم برایِ شعرِ مهرانگیز رساپور- یا به نامِ قلمی‌اش، م. پگاه، بیاورم، “نسیمِ کوهستانی”ست؛ نسیمی که در من یادِ دوران‌هایِ کوه‌گردی‌ام را زنده می‌کند؛ یادِ پاکی و خوشیِ وزش‌اش، هنگامی که آرام می‌وزد و در گوش‌ات زمزمه‌ای دل‌نواز می‌کند.

ادامه مطلب »