شعر و شاعران

بانگ - نوا

شعری از علی اسداللهی

«حفره‌ای به کالیبر پنج و چهل و پنج صدمِ میلی‌متر در دهلیز قلبی که خون را بعد از بیست و شش سال به جای رگ‌ها در آسمان پمپاژ می‌کند» را اگر کیانوش صدا بزنید، «عبور سلانه‌سلانه‌ی گلوله به وقتِ چرخ‌کردنِ گوشت و استخوان دنده با هم» نام خانوادگی‌اش آساست.

ادامه مطلب »
شعر

شعرهایی از گلرخ ایرایی از زندان اوین

ما سفر کردیم، از زِهدان مادر، تا تلاقی عرف و سنت، و مذهبی را زیستیم که هرگز بر آن نماز نبرده بودیم ،بزرگسالی‌مان، از آن شبی آغاز شد که بوی خاک و خون و باروت، از خانه‌ی لو رفته‌ی همسایه، خواب محله را در هم شکست.

ادامه مطلب »
شعر

آریامن احمدی: آرمیتا

در تاریک‌ترین شبِ این سرزمین، خورشیدِ هزارساله‌، از موهایِ آویخته‌ات‌‌ بر دست‌هایِ زیرِ تابوت، روزش را آغاز می‌کند، بالاتر از گلدسته‌هایِ اوین، بالاتر از بلندگوهایِ انقلاب در ظهرِ جمعه

ادامه مطلب »
چه خبر؟

شهریار الوندی: در سطرهای سوخته

بر لالای غمگین این عصرهای خاکستری، در آرایشگاهِ مرحوم ابوهاشم عبدالوارث، صدای میرا عواد می‌آمد، که از یابا می‌خواست داستانشان را بازگوید، آنها هنوز در جنگ شکست نخورده و پراکنده نشده بودند…

ادامه مطلب »
از دست ندهید

داوود بیات: مُردن به وقت رمز شدن

چاپ نخست مجموعه شعر داوود بیات در نشریه ادبی بانگ. شاعر می‌نویسد: [در روزهای انقلاب] هر چیزی به‌جز همانی که می‌دیدم و تجربه می‌کردم برایم اهمیت نداشت. گاهی آدم شُخم می‌خورد، حتی اگر پیش از این زمین بایری بوده باشد. شُخم خوردم و همراه جمع شدم.

ادامه مطلب »
چه خبر؟

دو شعر از مهدی گنجوی

نشر آسمانا (تورنتو) مجموعه شعر تازه‌ای از مهدی گنجوی را با عنوان «کهکشان خاطره‌ای از غروب خورشید ندارد» منتشر کرده است. شاعر دو شعر از این کتاب را در اختیار «بانگ» قرار داده است.

ادامه مطلب »
شعر

فرشته مولوی: ژینا

ژینا، شقایق سقز، غریب می‌شکفد
به خنج گلو، آبله‌ی پوست، درد استخوان
تن‌زخمِ زن، خون‌چکه، در گور می‌رود
از خاک‌وخون دشت پر از تاشِ سرخِ داغ می‌شود.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

شمس آقاجانی درگذشت

شمس آقاجانی، شاعر و منتقد ادبی در اثر پیامدهای ابتلا به بیماری کووید – ۱۹ در ۵۵ سالگی درگذشت. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) رویا تفتی درگذشت همسرش را تأیید کرده است.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

سالگرد قیام ژینا – شیدا محمدی: سال هزار و سیصد و فراموشی

مهسا /نام رمز ماست/من در آستانه ایستاده‌ام /و هیچ آستانی از من نمی‌گذرد/تو را و پانصد وُ سی نفر دیگر را کشته‌اند/تو را و هزار وُ سیصد نفر دیگر را /تو را و آبان نود وُ هشت را /تو را و دی نود وُ شش را /تو را و سال هزار وُ سیصد وُ هشتاد وُ هشت را /از جمجمه شکانده‌اند/تو را و هزاران نام گمنام را /تو و هشت سال دفاع نا مقدس را /در گورستان های بی نشان کشته‌اند

ادامه مطلب »
از ما

بیزاری از خشونت، عزیز‌ترین ویژگی غزل سیمین بهبهانی – در گفت وگو با فرزانه میلانی

فرزانه میلانی: از نظر من عزیز‌ترین ویژگی غزل بهبهانی این است که هیچ نوع خشونت را نپذیرفت. از جنگ و خونریزی و انتقام‌گیری گریزان بود. شعر پناهگاه و اسلحه‌اش بود. اسلحه‌ای برای مبارزه با هر نوع خشونت.

ادامه مطلب »
روایت‌ها

حسن حسام: گفت‌وگو در سحرگاهی نمناک

طناب سر افکنده گفت: طعنه می‌زنید چرا، بافتند مرا ، بافتند، با دستانِ سربازانِ امام زمان، از الیاف آیات الهی، آنگاه مرگ، پیروز و مست، هماوازِ طناب، میدان گرفت: و روحِ مرا در طناب تنیدند تا پهلوان‌کُش شود

ادامه مطلب »
چه خبر؟

سارا بریار: میدان

نشستیم و دیدیدم و نگاه کردیم: همه چیز تمام شد، رنگ احساس آر‌ام آرام، به بی‌رنگی همان سیپیده‌ای شد که تو را به میدان می‌بردند.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

«عطر خاطره» از اکبر ذوالقرنین به فارسی و آلمانی در «کتاب ارزان سوئد»

ترانه‌های ذوالقرنین به سادگی یک ترانه نیستند و چیزی از پیچیدگی دنیای شاعرانه را در خود پنهان دارند و شعرهای او زیاد از حد پیچیده نیستند و چیزی از سادگی و زمزمه‌پذیری ترانه را در خود پنهان دارند.

ادامه مطلب »