گویه‌های بانگ- گویه پنجم: شعری از اسماعیل مهرانفر

«گویه‌ها» مجموعه تازه‌ای‌ست در نشریهٔ ادبی بانگ.
هدف «بانگ» از انتشار این مجموعه، فراهم آوردن امکان نشر برای شاخه‌ای از شعر ایران است که چه در بیان و چه در مضمون، نمایانگر بخشی از جریان شعری معاصر است که موجودیتش را بنا به مصلحت و سلیقهٔ عامه یا به اقتضای سانسور انکار نمی‌کند. به تدریج این اشعار را بر حسب سبک و مضمون دسته‌بندی می‌کنیم و مبنای نقد و پژوهش ادبی قرار می‌دهیم.
اسماعیل مهرانفر، متولد ۱۳۶۰، نویسندهٔ سه کتاب شعر «بلوک‌باشی» و «تحریر» و «باب ابتلا»ست.

اشتباه نمی‌کند ماجرا

می‌افتد

و نیمه و لیوان را

سر می‌کشند

ظهر است و باد و         این شاخه تکراری‌اند

و من به باورِ درخت

اصلاً تکان نمی‌خورم

اگر که ماجرای درختم،

و بر اساس باد

باید به موهای تو فکر کنم،

چرا ستون ایوانم‌ و

بوی دود می‌دهم؟

اگر که ملعبه‌ام،

و لای ساقه‌های کاه

سقف این خانه را بناست

در امان نگه دارم

پس آن قطرات

روی گردنت چه می‌کارند؟

نظر به شعله‌ای که به دیگ آغشته‌ست

و بوی تند مادربزرگ،

این رقص آتش است

که دیگ را

راه راه می‌کند

و روی سقف

در دهان گاو

گوشه‌‌ای از آن علفم

که جویدن امکانم بود‌ و

همان را هم جویدند

باری میان خاک

پا گذاشتم و کمرم

از دست رفت

و بر اساس درد

محکم بودم و

آدمی

لای استخوان‌هایم بودم

اشتباه نمی‌کند استخوان

شکست می‌خورد

و وقتی به دست

متصل است

سرحال و تماشایی‌ست

انگار

همان ابتدای قصابی‌ست

که آب و دست

تکانم می‌دادند

گویه‌های بانگ

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی