
استعارههای کابوس: بخش چهارم گفتوگوی مهرک کمالی و شهریار مندنیپور
گفتوگوی صمیمانه و تفصیلی دو دوست، یکی جامعهشناس و دیگری داستاننویس که این بار امید فلاح آزاد هم به جمع ملحق میشود.
گفتوگوی صمیمانه و تفصیلی دو دوست، یکی جامعهشناس و دیگری داستاننویس که این بار امید فلاح آزاد هم به جمع ملحق میشود.
حتی غلت زدنتم میتونه لهجه داشته باشه. حرکت تنت. تصور کن. از ک به و. از و به ج. اینا رو باید همین الان بهت بگم نیلوفر.
کوچههای بهشت خرم و بهشت اِرم و بهشت شمس و بهشتهای دیگر موازی هم از شمال به جنوب شهرکی ساخته بودند که نامش بهشت ِامام بود وهست و این بهشت …
روایتی مستند از رویارویی یک رزمنده کرد با یک کشاورز ترکمن در شمال سوریه هنگام آزادسازی یک روستا.
گفتوگوی صمیمانه و تفصیلی دو دوست، یکی جامعهشناس و دیگری داستاننویس که این بار به «سانسور یک داستانه عاشقانه ایرانی» میرسد.
یک بار دیگر آمده است نقال تا از تصویر زندان در ده رمان بگوید؛ با تابلوهایی بر دیوار؛ با چوبی در دست؛ در مقابل تماشاچیان.
اولین داستانی از ریچارد براتیگان که به فارسی ترجمه شد. آن هم به قلم بهمن فرسی، داستاننویس توانای ایران.
باید مسجدی بوده باشید و در دههی اول پس از انقلاب در شهرآرای تهران ساکن بوده باشید تا حلیمهخانوم را بشناسید. من البته نه مسجدی بودم و نه ساکن شهرآرا، ولی حلیمهخانوم را خوب میشناسم، خیلی بیشتر از مسجدیهای شهرآرا که نه از سر شوخی که از روی ارجگذاری او را آیتالله حلیمهخانوم مینامیدند. حلیمهخانوم در واقع عمهی من بود یعنی یکی از خواهرهای چهارگانهی پدرم، گرچه برای من و برادر خواهرهایم بیشتر مادری کرده بود تا عمهگی!
آدم، راوی رمان «گمشدگان» امین معلوف یک لبنانی تبعیدی است که به کشورش بازمی گردد.
الاهه نجفی خویشاوندی دوری بین این داستان با داستانهای «با مردی با کراوات سرخ و «عروسک چینی شکسته من» گلشیری تشخیص داده است.
ماجرا کنار یک کیوسک رقم میخورد و در در تابستان ۶۱ در زندان قزل حصار با اعدام به پایان میرسد.
«راحله» نوشته کوشیار پارسی داستان عشق امید به راحله است در شهری که ابتدا فقط یک مسجد داشت.
«وارتگز سه گانه واترتاون» نوشته امید فلاحآزاد مجموعهای است از سه داستان: سیتیزن وارتگز، جائلیق عشق و سرانجام مرده را باید فراموش کرد. این کتاب
دومین شماره رادیو شهرزاد در همکاری و تعامل با «بانگ» به داستاننویسی زنان اختصاص دارد: «مثل من» نوشته پرتو نوری علا «یکی هست، یکی نیست» مرثا شیرعلی و سرانجام معرفی رمان «نقشینه» نوشته شیوا شکوری.
بخش دوم گفتوگوی صمیمانه و تفصیلی دو دوست، یکی جامعهشناس و دیگری داستاننویس که با بحثهای نظری ادبی ادامه مییابد.
داستانی که بر وصف بنا شده و در آرامش، یک زندگی از دست رفته را با تهرنگی از حسرت بازمیآفریند.
نشست تکنیکها در عمق داستان «اصطبل تشریفات» داستانی چند لایه را پدید آورده با روایتهایی مستقل.
داستانی در نقد نظامیگری و روابط ویژه در پادگانها که در رابطه یک سرباز رند با یک افسر شکل میگیرد.
مادام بوواری بیش از آنکه روایتِ صرف بیاخلاقیهای یک شخصیت داستانی باشد ترسیمگر و برملاکننده فضای غیراخلاقی جامعه است.
این داستان یا تأکید بر تن شروع میشود و به مشکل بزرگی هم اشاره میکند: سرطان سینه
این نویسنده برجسته مکزیکی در داستانهایش با چیرهدستی طنز و تخیل و انتقاد اجتماعی را با هم ترکیب میکند.
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.