شعر

بکتاش آبتین - پوستر: ساعد
شعر

دو شعر به یاد بکتاش آبتین از بهرام معصومی و نرگس الیکایی

قتل تبهکارانه بکتاش آبتین در زندان‌های همیشه کرونایی جمهوری اسلامی موجی از همدلی و دریغ را در میان شاعران ایرانی برانگیخته است. دو شعر دیگر در گرامی‌داشت یاد عضو به قتل رسیده کانون نویسندگان ایران.

ادامه مطلب »
شعر

آرش معدنی‌پور: قُل قُل قُل

سطل‌های فلزی به‌مثابه‌ی خوان‌ های گُسترده/بارِ عام است در خیابان‌ها/میهمانانی که عمیق‌تر شنا کنند غذای لذیذتری نصیب‌شان می‌شود/وگر شراب خوری جرعه‌ای فشان بر سطل/در سطل/هر سطل/قُل قُل قُل

ادامه مطلب »
شعر

سپیده کوتی: ملافه سفید

ظهر دی‌ماه هزار و چهارصد است و باد موهات را می‌آشوبد و زنجیر از پاهات می‌گسلد بکتاش. ظهر دی‌ماه هزار و چهارصد، سوزی به سوزانندگی آذر هفتاد و هفت، صدا را به خون می‌کشد در حلقوم‌ بریده، در تن زنجیرشده به تخت و نگاه بهت‌زدهٔ شاعران.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

بانگ نوا: شعری از بکتاش آبتین با صدا و اجرای شاعر

زیر فشار مأموران امنیتی خاک‌سپاری بکتاش آبتین را یک روز جلو انداختند. مثل این است که می‌خواستند هرچه زودتر تصویر پابندهای او زیر خاک برود مبادا که صدای اعتراض بلندتر شود. صدای شاعر را از سطرهای شعر او می‌شنویم: زخمی ندارد این درد، برگرد ‌ای وهم دوره‌گرد!

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

بانگ – نوا: «هَـ هْ»، رضا براهنی

همیشه ما گورستان‌های نو می‌آفرینیم اما دل مرا ببین که در گرو گورستان‌های کهنه‌ای ست که گورهاشان در خاک غربال می‌شوند. زمان کشیده جهان را به توبره و ناگهان کسی از راه می‌رسد.

ادامه مطلب »