افروز کاظم زاده
نویسنده، شاعر و پژوهشگر در زمینه تاریخ حقوق زن معاصر ایران. او در سال ۱۳۵۲ در تهران متولد شده است و در رشته مترجمی زبان انگلیسی تحصیل کرده است.
او تاکنون ۳ مجموعه شعر به نامهای زیر چاپ کرده است:
⁃۱۳۸۹ آرامتر سکوت کن، انتشارات نگیما
⁃۱۳۹۰ این استخوان من است، انتشارات سهپنج
⁃۱۳۹۷یک زن کمتر یک مرد بیشتر، ناشر مولف
افروز کاظم زاده همچنین یا چندین نشریه، مجله، سایت ادبی و روزنامه در سالهای اخیر همکاری داشته است که ازآن جمله میتوان به عناوین زیر اشاره کرد:
⁃خانه داری شغل یا وظیفه؟. سایت مدرسه فمینیستی
⁃هستی برای دیگران، روزنامه اعتماد
⁃کیفیت شاعران کمی، سایت مدرسه شعر فارسی
استبداد تن: روزنامه ادبیات و گلشن مهر
خشونت از نوع مجازی: روزنامهی ادبیات و گلشن مهر
رانده شده به سوی کار خانگی: روزنامهی ادبیات و گلشن مهر
این تصویر شکل عجیبی از “من” است
نگاه کنید، پروکسی شما در حال قطع شدن است
#افروزکاظمزاده
مرا بریزان
از گوشهی چشم چپ
از اضطرابی که بر پوستم
در ناکجا میرود
شب را بتکان
از پلکهای باز و بستهی پستانهایم
که کور نشوم از چشم همسایه
دستهایم، لال
خوابهایم، شکسته
پروکسی شما در حال قطع شدن است
قطع میشود زبان از دهان
دهانی که سنگ میشود در دندان
سگ که هار میشود از دندان
و صدایی که میشکند در گوش
در گلو
خفه شو
تمام جهان فریاد میزنند خفه شو
سلام، ببخشید خانوم
زولپیدم دارید؟
پنج داره و ده، کدوم؟
قویتریناش، که بخواباند گوشهایم را
بخواباند چشمهایم را
بمیراند مرا از حافظه
برای چی میخوای حالا؟
خانمها و آقایان
توجه فرمایید
من دو سال یک بار میمیرم
شاید که نه در ان دو متر جا و با سه متر کفن
در همین کوچهی آذری
در همین پلاک ۱۸، طبقهی دوم
انتهای تنهایی، سمت راست
کجایم من؟
ایستاده بر آسفالت کوچه
که سرخ میگویم و او سیاه میریزد بر صورتم
در آن یا بر آن سرابی که دهانم را دوخت
سکوت از کدام فریاد باردار شد؟
سکوتها و فریادها در خلسهگی زولپیدم
چند خواب از من ربودند؟
میآویزم به سیاهیِ آسفالت کوچه
پاها تاول میزنند از سیاهی
کجایم من؟
این روزاست که طبقههای یخچال بریزه پایین.
میدونی بیشتر از همهی درها
در یخچال باز میشه؟
چه حکایتیه روزی بیستبار در یخچال رو باز کنی و بدون اینکه بفهمی چی میخوای.
چشمانم دوخته میشود به او
اویی که همین روزهاست فرو بریزد
جمعش کنند از کف آشپزخانه
میزنم بیرون از خودم
از تو؟
از او؟
جای دیگری هستم
جایی مثل برهوت
لامکان و لا زمان
از زمان و مکان جا مانده
تلو میزدم بین خطوط خیابان
آقا ماسک دارین؟
پروکسی شما در حال قطع شدن است
سبزها در حال سبز شدنند
قرمزها هم
میگه تابستون بود
اینجا میخوابیدم
بدون زولپیدم
بیشتر بخوانید: