شعر

روایت‌ها

افسانه خاکپور: توماج گفت لعنت بر فساد لعنت بر استبداد

توماج صدای کارتون‌خواب‌ها، کولبران و کودکان کار، فریاد بلند سال‌های فروخفته در خوف، صدای محکومین بدار، صدای پابرهنگان و فغان گرسنه‌گان، صدای داد و انزجار از استبداد، بیزار از ظلم پیران درنده‌خو.

ادامه مطلب »
چه خبر؟

هفت‌سین تو امسال

شاعر با توجه به رویدادهای خونین سالی که گذشت هفت سین تازه‌ای برای ما تدارک دیده است: از سکته بانگ سهره، تا سرما و سرفه گورستان و سینه ترکیده و سم و سنگ و سوگ

ادامه مطلب »
چه خبر؟

الهام گُردی: هیهات از صبح ریزش

گیسوان دخترانم را به یاد آر، لابه‌لای استخوان‌ِ آسفالت، صدا‌یی، صدایی، کاکل خون بر سر داشت… ای بیت مذکر، بحر رَمَل، نه‌ساله‌گان بی‌ملائک ماییم و من که شانه‌ام را در ابر غربت چلانده‌ام

ادامه مطلب »
شعر

حسن حسام: کابوس

در رواق مساجد/در بقعه‌ها/در گورستان‌های نوساز/و در غَسال‌خانه‌ها/سوره یاسین و القرآن الحکیم می‌خواندند/عمامه‌ها، عمامه‌ها/سفید و سیاه،/یکسر طناب دار شدند

ادامه مطلب »
شعر

رضا عابد: این شعر تلخ است

فرهاد میثمی اعلام کرده در ۱۰ روز آینده آبی که می‌نوشد را تلخ خواهد کرد تا نشانه‌ای از «روزگار تلخ‌تر از زهری» باشد که حاکمان جمهوری اسلامی «از جمیع جهات برای همگان آفریده‌اند». رضا عابد شعری کوتاه اما گویا درباره تلخی این این ایام سروده است:

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

حسن حسام: الوداع شادمانه

شعر حسن حسام برای مجید رضا رهنورد، پهلوان خراسانی در چهلم او به شکل چند رسانه‌ای در بانگ نوا همراه با صدا و اجرای شاعر در گفت‌وگو با مرگ.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

آریامن احمدی: چه مادرانی تهمینه!

آریامن احمدی در این روایت چندرسانه‌ای با تهمینه در گفت‌وگو قرار می‌گیرد که از مادران عزادار قیام ملت ایران با او سخن‌ها بگوید. چه مادرانی تهمینه! که‌ گیس‌هایِ سیاه‌شان را بُریدند که فرزندان‌شان را با دست‌های‌‌‌شان به‌خاک‌ سپردند پیش از آن‌که باد در موهای‌شان آواز بخواند.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

عسگر آهنین: طلوع رنگین کمان‌ها

یک روز صبح/چشم باز می‌کنی/پشت پنجره‌ها/رنگین کمان می‌بینی/در آینه‌ها می‌نگری/رنگین کمان می‌بینی/به خیابان نگاه می‌کنی/دست بچه‌ها/رنگین کمان می‌بینی/بی اختیار اشک می‌ریزی/بر گونه‌های تو/قطره‌های رنگین کمان می‌غلتند

ادامه مطلب »
شعر

آریامن احمدی: چه مرگ‌هایی سهراب!

امروز صبح هم مثلِ همه‌ی صبح‌های جهان نبود/مرگ با صدای «الله‌اکبر» به کوچه آمد/و بعد… تمامِ شهر شنیدند:/ مرگ صدایِ ضجه‌هایِ مادری در «ستارخان» می‌داد/ و شب که با «اذانِ مغرب» به پیرانشهر رسید/به زبانِ کُردی در لالاییِ مادرِ طاهر می‌گریست: «پسرم، کبوترِ خونین‌بالم…»

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

گورستان‌ها آواز می‌خو‌انند – با اجرای شیدا محمدی

«گورستان‌ها آواز می‌خوانند» شعری است که اخوان کردستان (نام مستعار) برای نشریه ادبی بانگ فرستاده است. این شعر به شکل چندرسانه‌ای منتشر شده. می‌‌توانید شعر را با صدای شیدا محمدی، شاعر نام‌آشنا هم بشنوید.

ادامه مطلب »