رعنا سلیمانی: «رویاها و جستارها» اثر رضا نجفی –  آمیزه‌ای از آگاهیِ فردی با ناخودآگاهی جمعی

سخن گفتن از کتاب رویاها و جستارها کاری است دشوار، زیرا خواننده خود باید با این اثر روبه‌رو شود تا غرابت تجربی آن را دریابد. این کتاب، اثری است بدیع و بی‌بدیل در زبان فارسی، به قول معروف اتفاقی است جدید. رویاها و جستارها آمیزه‌ای است شگفت‌ از جستار، داستان، خواب‌نوشته، مقاله، عکس و… این متن تودرتو میان خواب و بیداری، کابوس و رویا، وهم و واقعیت و… در نوسان است.

نمادها و تمثیل‌ها در نوشته‌های رضا نجفی همچون تار و پود قالیچه‌ای نفیس با نقوشی بدیع و منحصر به فرد به هم تنیده شده‌اند. او با مهارتی بی‌بدیل، موضوعاتی عمیق و فلسفی را با تخیل و روایت‌پردازی به هم می‌آمیزد و اثری خلق می‌کند که در ادبیات فارسی جایگاه ویژه‌ای دارد.

هر یک از ما انسان‌ها خواب‌ها و رؤیاهای فردی خود را داریم، اما نجفی با بهره‌گیری از این تجربه‌ی همگانی، مرز میان فرد و جمع را محو می‌کند. در آثار او، مرگ و جاودانگی از درونمایه‌های اصلی هستند که اغلب با فلسفه‌ی بودایی و مفهوم تولد دوباره تلفیق می‌شوند. این موضوعات، همراه با استفاده‌ای هنرمندانه از «ایهام»، خواننده را به تأمل وامی‌دارد و تخیل او را برای ادامه داستان حتا پس از پایانِ بازِ آن تقویت می‌کند.

نویسنده، در این کتاب با به‌کارگیری اسطوره‌هایی با ماهیت فلسفی، بستری مناسب برای بررسی پرسش‌های عمیق درباره‌ی زندگی، مرگ، سرنوشت و معنای هستی فراهم می‌کند. زیرا اسطوره‌‍‌ها خواب و رویای جمعی همه‌ی مردم یک سرزمین است.

  اسطوره‌ها هویت فرهنگی و تاریخی یک سرزمین را در بر می‌گیرند، نویسنده  از اسطوره‌ها برای ایجاد غنی‌سازی لایه‌های گوناگون روایت،  توانسته پل ارتباطی عمیق‌تری با خواننده  برقرار کند و از این رو است که خواننده هنگام خواندن این متن گمان می‌برد این متن آشناست، توگویی از پیش خوانده شده و اکنون روبه‌روی منِ مخاطب قرار گرفته است.

 نکته‌ی مهم دیگر در این کتاب، ایده‌ی خواب است که  به شکلی نمادین تکرار می‌شود: «خواب می‌بیند که خواب می‌بیند که خواب می‌بیند.» این جمله به‌خوبی قدرتِ ذهنِ خیال‌پرداز نویسنده را نشان می‌دهد.

 این کتاب  کنشی فرهنگی و اجتماعی است که از حد و درک زیبا‌شناختی فراتر رفته و هم‌زمان می‌کوشد برای درکی بهتر از انسان امروزی، به‌ویژه فرد مهاجرِ ایرانی را به تصویر بکشد.

ویژگی برجسته‌ی این کتاب، توانایی به کندوکاو در آوردن  ذهن خواننده است. مخاطب، همچون نویسنده، در میان لایه‌های متن به دنبال حقیقت می‌گردد و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که «حقیقت در جیب هیچ‌کس نیست و شاید اصلاً حقیقتی وجود نداشته باشد.» این کتاب، نه تنها به مسائل فلسفی و معنای زندگی می‌پردازد، بلکه پرسشی عمیق نیز مطرح می‌کند: آیا آفرینش و روایت نیز همچون خواب‌ها و رؤیاها به فراموشی سپرده می‌شوند؟

 این اثر شالوده‌ای از تمامی اسرار روح یک نویسنده، تجربه‌ها و یافته‌های زندگی‌اش، ویژگی‌های ذهنی او و نیز دل‌مشغولی‌هایی  است که آدم‌های کتابش با خود در انزوا واگویه می‌‌کنند. چنین است که خواب و بیداری‌ نویسنده با حروفی درشت بدل به یک متن ادبی شده می‌شود.

 گفتنی است صاحب این اثر، خود یکی از استادان برجسته در حوزه‌های نقد ادبی، مکتب‌شناسی، ژانرها و سبک‌های ادبی و همچنین مترجم و منتقد شمرده می‌شود، از این رو او با چیرگی و آگاهی هر چه تمام‌تر در حوزه‌ی ادبیات داستانی، توانسته متنی قابل تعمق در اختیار خوانندگان فارسی‌زبان در اختیار بگذارد.

سرانجام در پایان سخن به یک کلام باید گفت خواندن درباره‌ی رویاها و جستارها هیچ بسنده نیست، باید خودتان با این کتاب رودررو شوید. این اثر، نه تنها یک کتاب، بلکه پلی است میان ذهن نویسنده و هویت جمعی همه‌ی ما، میان خیال و واقعیت، و میان گذشته و آینده.

بیشتر بخوانید:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی