
بانگ- نوا · علی آشوری: «در آستانهی دو دروازه ایستاده بود» – به یاد شاملو در در بیست و پنجمین سالگرد درگذشت شاعر
در آستانهی دو دروازه ایستاده بود
آوایی به بم و زیر میخواند:
جهان هیچ بود هیچ خواهد شد!
صدا، دست به جهانآرایی میزند و
واژه میسازد
واژههایی از یأس و وقار و انکار…
و میپرسی:
بین دو دروازه چه ایستاده؟
جهان هیچ بود…
اما هست
چنان «تو» که هستی، در چشم و دهان کلمه
و گرمای آتیهی صداها
با آن کارگاه یأس و قار و انکارات
اکنون دو دروازه هیچاند
تا «تو» در میانهی آن دو ایستاده باشی
به تماشا و طنازی آوازها
لغتآفرین که تویی
تو….