شعر و شاعران

از ما

جنگ ایران و اسرائیل – فتانه فیروزی: «نازکای فردو»

این شعر، در بستر تهدیدهای اخیر بمباران، با طرح دو پرسش بنیادین به جنگ می‌تازد: آیا فناوری مرگ‌بار می‌تواند انسانیت را در خود محو کند؟ و آیا تخریب فردو، که شاعر آن را «گلوگاه نازک امید» می‌نامد، آینده را به خاکستری از رؤیاهای سوخته بدل نخواهد کرد؟ فیروزی با هشدار نسبت به فاجعه زیست‌محیطی و نابودی حافظه جمعی، در بیت پایانی شعرد اعتراض شاعرانه‌ای را علیه جنگ‌طلبی فریاد می‌زند: «بعضی خواب‌ها باید خواب بمانند، تا زمین از خاکستر تهی شود.»

ادامه مطلب »
شعر

جنگ ایران و اسرائیل – علی قنبری: نمی‌دانم چرا باید شعر بنویسم

شعر علی قنبری را می‌توان هم‌راستا با نظریه‌ی آدرنو درباره‌ی هنر در عصر بحران، مانیفستی ادبی در شرایط جنگی کنونی دانست. شاعر از یک سو به ناتوانی زبان اعتراف می‌کند، اما از سوی دیگر، با نوشتن، سکوت را می‌شکند – کنشی که از جنس مقاومت است. شعر را می‌خوانید:

ادامه مطلب »
از ما

 آتفه چهارمحالیان: «از کنش فرهنگی تا نیل به خواست جمعی» – تحلیلی بر کارزار «شعر زندگی در برابر اعدام» (بخش نخست)

کارزار «شعر زندگی در برابر اعدام» کنشی فرهنگی‌ست در برابر نهادینه‌شدن خشونت قضایی در ایران؛ تلاشی برای بازخوانی عدالت است، نه در چهارچوب انتقام و سرکوب، بلکه در قالب زبانی هم‌ذات‌پندار، معترض، زایا و مقاوم. این مقاله، با تحلیل بیانیه‌ها، سخنرانی‌ها و شب‌های شعر این کارزار، نشان می‌دهد که شعر چگونه، فراتر از قالبی ادبی، می‌تواند به میدان کنش فرهنگی و تبلور اندیشه‌ای مدنی و انسانی بدل شود.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

عسگر آهنین: دستمال گلدار

در «دستمال گلدار» شاعر در مرز میان مرگ و زندگی، به دنبال امیدی نیلوفرگونه از دل مرداب است. شعر با طنز تلخ فقدان و تلاش برای یافتن معنا در پایان عمر را روایت می‌کنند.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

دو شعر از علی صبوری – با صدا و اجرای شاعر

غزل نخست با تصاویر پرتوان روحیه‌ی مقاومت و امید را در برابر تاریکی‌ها ترسیم می‌کند. غزل دوم اما با نوستالژی زیبایی‌های ازدست‌رفته آغاز می‌شود و جهانی آرمانی را توصیف می‌کند که گویا تنها با “یک دم نغمه‌خوانی” می‌تواند بازآفریده شود. این دو غزل در کنار هم، دو روی یک سکه‌اند: ستایش پایداری در تاریکی و حسرت رویش‌های محقق‌نشده.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

 بیانیه پایانی کارزار شعر زندگی در برابر اعدام: صدایی دربرابر مرگ، زبانی در ستایش زندگی

شعرها به مضامین کرامت انسانی، تروما، سوگواری و مقاومت پرداختند و این حرکت گامی کوچک اما پیوسته در مبارزه‌ی فرهنگی علیه خشونت نهادینه‌شده قلمداد شد، با امید به تداوم مقاومت فرهنگی و اجتماعی تا ریشه‌کنی اعدام.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

کارزار شعر زندگی در برابر اعدام – آتفه چهارمحالیان: به اخلاقِ شب فکر می‌کنم

کارزار شعر زندگی در برابر اعدام به پایان رسید. در قالب ویژه‌نامه‌ای در نشریه ادبی بانگ با شعر دبیرکارزار این اشعار را بازنشر می‌کنیم. در این شعر از آتفه چهارمحالیان، شهر موجودی زنده و زخم‌خورده است که «گوشه‌های مقتول خود را می‌نامد»— چنانکه گویی هر کوچه از کوچه‌های شهر یک اعدامی را به یاد می‌آورد. در این میان تعبیر «صابون غم» که هر روز ساییده‌تر می‌شود و «سیاهی قضات را می‌بوید»، بیانگر شست‌وشوی وجدان جمعی و عادی‌سازی اعدام است.

ادامه مطلب »
notoexecution
بانگ - نوا

کارزار شعر زندگی در برابر اعدام – اشعاری از: پویان مقدسی، مریم جعفری آذرمانی، مهتاب قربانی، فاطمه اختصاری و شوکا حسینی

گروهی از شاعران سرشناس با کارزار «شعر زندگی در برابر اعدام» با کمپین سه‌شنبه‌های اعتراضی زندانیان، همراه شده‌اند. اشعار کارزار در بانگ هم منتشر می شود. گروه نخست اشعار با شعرخوانی تصویری پویان مقدسی،مریم جعفری آذرمانی، مهتاب قربانی، فاطمه اختصاری و شوکا حسینی.

ادامه مطلب »
چه خبر؟

گویه‌های بانگ- گویه هفدهم: «برای زندگی‌های ستانده در طلوع» از محمد جوانمرد

هایدگر مرگ را «امکانِ محض» می‌داند که هستیِ انسان را معنا می‌بخشد، اما در این شعر، مرگ نه به مثابهٔ امری معنابخش، بلکه به شکل فقدانِ حتی امکانِ سوگواری ظاهر می‌شود. این همان «پوچی» کامویی است: جهانی که نه پاسخ می‌دهد، نه آیینی برای تسکین باقی می‌گذارد. کامو در «افسانهٔ سیزیف» بر بی‌پاسخی جهان تأکید می‌کند، و این شعر با تصویر «بی‌جنازه‌بودن»، همان «شورش» در برابر پوچی را نشان می‌دهد: شورشی که نه با مراسمِ سنتی، بلکه با «مشقِ مرگ» و لالاییِ شکسته بیان می‌شود.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

شهرام شاهرختاش شاعر، منتقد و عضو دیرین کانون نویسندگان ایران درگذشت – گذری در جهان شعری او

شعرهای شاهرخ‌تاش، با زبانی تصویری و نمادین، فضایی تلخ و انتقادی از جهان معاصر را ترسیم می‌کنند. او در مجموعه‌ای از مضامین تکرارشونده مانند تباهی، فراموشی، و ازخودبیگانگی جامعه‌ای را به تصویر می‌کشد که در آن انسان‌ها در چرخه‌ای بی‌پایان از رنج و پوچی گرفتار شده‌اند.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

ابوالفضل حسینی: منظومه‌ی ساتور

شاعر در این شعر با زبانی تمثیلی و پرتصویر، قصاب را به‌عنوان نمادی از سلاخان تاریخ و قدرت‌های خون‌ریز به تصویر می‌کشد که با مهارت و بی‌رحمی، قربانیان را تکه‌تکه می‌کنند. شعر از طریق ساتور «نُه مرگ» و روایت بابک خرمدین، به چرخه‌ی خشونت و سرکوب در تاریخ اشاره داردو قصاب، نماینده‌ی سیستمی است که با ظاهری معمولی، جنایات بزرگی را عادی‌سازی می‌کند.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

علی صبوری: بر صندلی مرگ

مراسم تشییع پیکر و خاکسپاری شیوا ارسطویی، نویسنده فقید دوشنبه ۲۲ اردیبهشت در مقابل خانه هنرمندان برگزار شد. این یکی از موارد اندک در تاریخ معاصر ایران بود که زنان بدون پوشش تحمیلی زیر تابوت نویسنده را گرفتند.علی صبوری، شاعر معاصر و از هموندان شیوا ارسطویی در کانون نویسندگان ایران شعری خطاب به او سروده است.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

رونمایی از آثار جدید حسن حسام در گوتنبرگ: شب شعر، مبارزه و آزادی

در شبی به‌یادماندنی در گوتنبرگ، ۹ اثر تازه‌ی حسن حسام، شاعر و فعال سیاسی، با حضور دوستداران شعر و ادبیات رونمایی شد. از مجموعه سه‌زبانه‌ی «رنگین‌کمان» تا «سروده‌های خیابانی» الهام‌گرفته از قیام ملت ایران، این آثار فریاد آزادی و عشق را در کوچه‌های شعر طنین‌انداز می‌کنند.

ادامه مطلب »
از ما

وریا مظهر: شعر «بی‌معنا» یا «نامعنا»؟

بین ذهن و زبان کدامشان نسبت به دیگری پیش‌تر راه می‌برد؟ به عقیده‌ی من زبان نقش راهبر ایفا می‌کند که در شعر، ذهن، به خودی خود غیرفعال است و تنها زبان به آن حرکت می‌بخشد و جلو‌تر از ذهن می‌دود. پس چه بر سر معنا می‌آید و آیا در سراسر یک نوشتار مدرن، معنا محو و نابود می‌شود؟ این هسته‌ی اصلی این مقاله است.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

آریامن احمدی: چه بالابلند می‌رقصی در رویاهامان بندرعباس!

آریامن احمدی در این شعر ضمن ابراز همدردی عمیق با قربانیان فاجعه انفجار بندر رجایی در بندرعباس و به تصویر کشیدن درد، ویرانی و از دست دادن زندگی‌ها، همزمان امید به بازسازی و احیای این شهر با تکیه بر روحیه مقاوم مردم، فرهنگ غنی جنوب و زیبایی‌های طبیعی آن را در دل ما زنده نگه می‌دارد. شاعر با زبانی عاطفی و تصاویر زنده، بندرعباس را به عنوان شهری زنده و پرجنب‌وجوش به تصویر می‌کشد که با وجود غم و مصیبت، می‌تواند با همبستگی و عشق مردمش دوباره برخیزد و به شکوه خود بازگردد. این شعر را با صدای شاعر می‌شنویم:

ادامه مطلب »
چه خبر؟

شاهرخ تندروصالح: بهاریّه‌ای برای جزیره‌ها

شاعر در این شعر ساختارهای مادی و قدرت حاکم بر جامعهٔ فرسوده را به پرسش می‌کشد. حتی امید به رستاخیز که در نماد بهار تجلی می‌یابد، با «خمیازۀ تاریکی» مشوب شده و پایان شعر، با تصویر لرزیدن سگ در سکوت سفرهٔ هفت‌سین، چشم‌اندازی از آینده‌ای ویران را پیش رو می‌نهد: نقدی گزنده بر فردیت ازهم‌پاشیده و جامعه‌ای که در چرخهٔ دروغ و مادی‌گرایی، توان حرکت و پویایی را از دست داده است.

ادامه مطلب »
چه خبر؟

سه شعر از منصور نوربخش

نوربخش در این اشعار، انسانِ معاصر را در چرخه‌ای از جستجو، یأس، و بازجستجو به تصویر می‌کشد. او از طبیعت نه به عنوان پناهگاه، بلکه به عنوان آینه‌ای برای نمایش زخم‌های بشری استفاده می‌کند. آیا «بقا» در گلدانِ محدودیت بهتر از «سوختن در چاه» است؟ پاسخ او -در پسِ این اشعار- به نظر می‌رسد نه در انتخاب که در «تغییر نگاه» نهفته باشد: دیدنِ ویرانی به عنوان زیبایی، یا پذیرش گم‌گشتگی به عنوان بخشی از راه.

ادامه مطلب »
رویدادهای فرهنگی و هنری

زینب اطهری: «در ستایش ناامیدی»، مجموعه اشعار مهدی موسوی

موسوی با ساختارشکنی زبان و عبور از خطوط قرمز (با تأکید بر جملاتی مانند «توی شعرم چراغ‌قرمز نیست»)، سنت‌های واپس‌گرا را به چالش کشیده و آزادی را نه به عنوان یک آرمان، بلکه به مثابه کنشی ملموس و زیست‌شده ترسیم می‌کند. این اثر را می‌توان مانیفستی سیاسی-فلسفی دانست که ادبیات را به سلاحی برای نقد قدرت و بازتعریف حقیقت تبدیل می‌کند.

ادامه مطلب »