
علی صبوری: سال تاراج جانهای بیقرار
«سال تاراج جانهای بیقرار» از علی صبوری تصویری از جامعهای است که شادیهای سادهاش به یغما رفته، اما در میان یأسِ حاکم، مقاومتی انسانی،هرچند خسته و شرمگین، به چشم میخورد.

«سال تاراج جانهای بیقرار» از علی صبوری تصویری از جامعهای است که شادیهای سادهاش به یغما رفته، اما در میان یأسِ حاکم، مقاومتی انسانی،هرچند خسته و شرمگین، به چشم میخورد.

این شعر با ترکیب عناصر بومی (حنا، نخلستان بنزرک) و اساطیری (خضر، پریانهها)، روایتی از مقاومت و زوال در جغرافیای جنوب ایران ارائه میدهد.

سیمین بهبهانی به عنوان شاعری متعهد، همواره از حقوق انسانها، به ویژه زنان، دفاع کرده و در شعرهایش به مسائل اجتماعی، سیاسی و انسانی پرداخته است. او با نگاهی انتقادی به نابرابریهای جنسیتی و اجتماعی، از آزادی و برابری حمایت کرده است. شعر او ترکیبی از تعهد اجتماعی، استبدادستیزی، میهندوستی و نوآوری ادبی است.

گویی چیزی
به حافظهاش، چنگ میانداخت
گویی سایهی دستی
به گلویش نزدیک میشد
اندوه بی پایان تهمینه
جهان نا آرام سیاوش
مویههای کودکانهی سهراب
آه.. ….
مختاری
مختاری
مختاری

این شعر با زبانی نمادین و تصاویر پرابهام، فضایی از تنهایی، اضطراب و انتظار را ترسیم میکند. عناصری مانند آینه، فنجانهای خالی و کوه دماوند، مفاهیمی چون بازتاب خود، خلأ و استقامت را نشان میدهند. شعر در نوسان بین یأس و امید، خزان و بهار، و سکون و حرکت، به زندگی و تکرار آن میپردازد.

با این همه تند باد
هنوز به شاخه
چسبیده ام
که سیب نشوم
برای جاذبه زمین
که به لانه ها
نزدیک تر شوم
آیا پرندگان می دانند
که آن ها بیشتر از خاک دوست می دارم.

روی قوس پل ایستادهام
با داغ روزگاران بر پیشانی،
با عبور پابرهنگان، بر خشت خشت چهار گوش پل که
دندان فشرده، خم شده، در دو سوی رود
با سه ستون در آب
که چکمههای قزلباشان خونریز را در پای دارند

بوی جواهر سیاه از چالهی دهان سردار ــ سپاهی، عقیدتی،استاد، دانشیار، آموزگار، کودکان تازهبالغ تفنگدار، ــآذرنگتاب: جنینهای جنگ، کابل، صنعا، بصره، دمشق، بیروت، میدان مشق مرگ.

بر خرابههایی میرقصم که اجسادش هنوز تفکیک نشده. هر کودک یک خسارتِ جانبیِ تازه به دنیا آمده است! یک میلیون آواره، عیش ما انقلابیونِ دورکار را منغص نمیکند!

نسیم خاکسار در تحلیل حاضر به بررسی عمیق دو شعر گراناز موسوی پرداخته است. نویسنده با تمرکز بر عناصر زبانی، نمادها و مفاهیم نهفته در شعرها، در خوانشی دقیق نشان میدهد که شعرهای گراناز موسوی دارای عمق و پیچیدگی هستند و میتوان در آنها به لایههای مختلف معنا دست یافت.

دفتر الحان، برآیند بازخوانیهای مکرر گنجینههای نظامی و در میان آنها گنج “خسرو شیرین” است. این قطعهها در مدت شش ماه، از اسفند ۱۳۹۹ تا شهریور ۱۴۰۰ ساخته و به پیروی از ۳۰ لحن باربد، از ۳۰ قطعه پرداخته شد؛ و هر قطعه به نام یکی از نواهای باربد آراسته گردید.

اینجا خاورمیانه است و زیر چشمهای مردم تشنه از هفت تپه تا کوههای شنگال تیر میبارد و خدایی که در شش روز جهان را آفرید قرنهاست که در روز هفتم به خواب رفته است.

مسلم منصوری، سینماگر در مستند «آخرین کلام» (به تهیه کنندگی لیلا قبادی) تصویری از احمد شاملو را در گفتوگوی ناصر تقوایی با شاعر ارائه میدهد.

مسیر مشخص بود: خیابان انقلاب، نرسیده به میدان آزادی، روبهروی سرکوب، میان گازهای اشکآور، دوش به دوش او، دور از دلشورهی مادرم…

دختران آزاده
برای آزادی به گونهای دیگر کمر بستهاند:
مُشتهای نازکاشان پُر از توفان است
و خشمِ آگاهاشان پُر از رُستم

این صدایِ تازیانهیِ خداوند است
بر تنِ نحیفِ زنِ لوط در سُدوم
بر خاکِ زندهبهگورِ کنیزی در پِترا
بر شرمگاهِ دخترانِ باکره در مکّه…

برگرد به آن شکوفهٔ تاریک برگرد، ببین میانِ پری ایستادی که پیشتر بازویی شکسته بود. به سرما برگرد.

باز هم بپرس
از حافظه خونی تیرکها
از بوتههای باران خورده عصیان-
که خوابِ پر خون شقیقه میبینند

بر پلهها ایستاده بودیم که آمد، نگران آمدنش بودیم که آمد، همهمهی «دیر شد»ها به بغض «چرا نمیآید»ها میپیچید که آمد، ترسیدم…

خانم ثابت از زندان اوین و به واسطه دوستی شعر حاضر را برای انتشار در بانگ در اختیار ما قرار داده است: