از دست ندهید

از دست ندهید

نگین ساسان فر: «آقای سلیم و فروپاشی ذهن» – کاوشی در ناخودآگاه روایت و زیبایی‌شناسی رنج در جهان غزاله علیزاده

این مقاله با تکیه بر نظریه‌های روایت‌شناسی ژنت و بارت و نیز روان‌کاوی فروید و لاکان، نشان می‌دهد که چگونه علیزاده با ساختارشکنی روایی و آفرینش زبانی حسی-جسمانی، مرزهای واقعیت، رؤیا و ناخودآگاه را در هم می‌نوردد. در این خوانش، بیماری استعاره‌ای از انحطاط روح و مرگ میل است، بیمارستان صحنه تقابل واقعیت و ناخودآگاه ، و خود متن به «نوشتار رنج» بدل می‌گردد، چنانکه بدن بیمار به زبان متن تبدیل شده و هر زخم، نشانی از کوشش سوژه برای نوشتن خود در آستانه نابودی است.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

بهروز چناری‌زاده: ارجاع به تاریخ با کدام هدف؟ – مقایسه اجمالی ارجاعات تاریخی احمد اخوت و بورخس در داستان‌های کوتاه این دو نویسنده

آیا احمد اخوت، «بورخس اصفهانی» است؟ این ادعایی است که برخی با استناد به فرم روایی مشابه و حجم انبوه ارجاعات تاریخی مطرح می‌کنند. اما نگارنده در تحلیلی تطبیقی، با واکاوی داستان‌های این دو نویسنده، به نتایجی متضاد می‌رسد و نشان می‌دهد که تاریخ در دستان بورخس، ابزاری برای خلق شگفتی و زیبایی‌شناسی ناب است، در حالی که اخوت از آن برای واکاوی واقعیت‌های اجتماعی و طرح پرسش‌های انتقادی بهره می‌برد. این نوشتار، مرزهای این دو نگاه کاملاً متمایز را ترسیم می‌کند.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

امیرمحمدی‌ ون‌‌یار: تای‌ تأنیث

یک عشق ممنوعه و نافرجام در بستر یک جامعه سنتی و سرکوبگر. نویسنده نشان می‌دهد که چگونه تابوها و ساختارهای پدرسالارانه نه تنها تمایلات انسانی را سرکوب می‌کنند، بلکه با نادیده گرفتن کرامت و آزادی های فردی (به ویژه برای زنان)، سبب‌ساز نابودی کامل معشوق و زخم خوردن ابدی راوی عاشق می‌شوند. این روایت، که با نمادهای فراوان آمیخته شده، سوگی است بر از دست رفتن معصومیت، زیبایی و شور زندگی تحت سنگینی سنت‌ها و قیدوبندهای تحمیلی.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

محمدرفیع محمودیان: «فروپاشی نوید»، شعر اخوان ثالث

مهدی اخوان ثالث، شاعر «شکست» خوانده شده است؛ اما پرسش بنیادین این است که این شکست، شکست از چه چیزی و در چه عرصه‌ای است؟ این مقاله با گذر از خوانش رایج از اشعار اخوان به مثابه بازتابی از ناکامی‌های سیاسی و تاریخی، استدلال می‌کند که شکست محوری در جهان شعری او، «شکستی معنایی» و «فروپاشی نوید» در برابر «جسمیت جهان» است. این مقاله نشان می‌دهد که اندوه اخوان، فراسوی تاریخ و سیاست، در آگاهی به شکست معنا در رویارویی با عینیتِ بی‌رحم جهان ریشه دارد.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

بهروز شیدا: «که از تکرار پرسش‌ها گمان ساخته‌ایم» -نخی بر دوازده قطعه‌ی غریبه

«نخی بر دوازده قطعه‌ی غریبه» نوشته بهروز شیدا یک «انقلاب مینیاتوری» در خوانش متون است. اثری که مرز بین «نظریه» و «اجرا» را می‌زداید و نشان می‌دهد که تفکر خود می‌تواند فرمی هنری باشد. در این جستار، نویسنده با انتخاب تئوری فردریش کیتلر به عنوان سنگ محک، و بسط آن به فرضیه‌هایی نو شبکه‌ای از گفت‌وگوهای میان‌متنی می‌آفریند که بارگاس یوسا را به سیلویا پلات، مکتب فرانکفورت را به رمان مدرس صادقی پیوند می‌زند. حاصل، متنی است شاعرانه، پویا و عمیقاً انسانی که نه تنها الگویی برای تحلیل متون ارائه می‌دهد، بلکه درکی تازه از شرایط پیچیده انسان معاصر را نیز پیش چشم ما می‌گذارد.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

آموزه‌های داستان‌نویسی -فرانتس ک. اشتانتسل: بُعد تاریخی نظرگاه‌گرایی در داستان‌نویسی

رمان‌های قدیمی‌تر تمایل آشکاری به شیوه روایت بی‌نظرگاهی داشتند. تقریباً تمام نویسندگان بزرگ دوره ویکتوریا، مانند دیکنز، تاکری، جورج الیوت، ترولوپ، و همچنین هم‌عصرانشان مانند بالزاک، ژان پل، تولستوی و دیگران، به جز چند استثنای کوتاه، به شیوه بی‌نظرگاهی (Aperspektivismus) روایت می‌کردند. تغییر به سمت نظرگاه‌گرایی (Perspektivismus) با رمان‌های فلوبر و هنری جیمز آغاز شد و سپس در رمان‌های مدرن به سبک غالب تبدیل گردید.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

دونالد بارتلمی: «پاراگوئه » به ترجمه نادر افراسیابی

در داستان «پاراگوئه»، بارتلمی مفاهیم آرمانشهر (Utopia) و ویرانشهر (Dystopia) را به شکلی پیچیده و مبهم بررسی می‌کند. پاراگوئه‌ی توصیف‌شده در داستان، هم می‌تواند به عنوان یک آرمانشهر و هم به عنوان یک ویرانشهر تفسیر شود. از یک طرف، این مکان به عنوان یک دنیای جدید و ناشناخته، امکاناتی برای کشف و تجربه‌های جدید ارائه می‌دهد. از طرف دیگر، ویژگی‌های عجیب و غریب آن، مانند سیستم‌های عقلانی‌سازی هنر و حرکت براونی، می‌توانند نشان‌دهنده‌ی نوعی ویرانشهر باشند که در آن انسان‌ها درگیر بی‌نظمی و ازخودبیگانگی هستند.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

بهروز چناری‌زاده: «زیستن و نوشتن در سایه روشن»؛ بررسی تاثیرات انتوان چخوف بر آثار سه نویسنده انگلیسی زبان

مقاله حاضر تأثیرگذاری چخوف بر کاترین منسفیلد، جان چیور و ریموند کارور را مورد واکاوی قرار می‌دهد. این پژوهش نشان می‌دهد که چگونه اصول سه‌گانه روایت چخوف (ایجاز و عینیت تا شفقت انسانی) در بافتارهای اجتماعی و تاریخی متفاوت، بازخوانی و بازآفرینی شده‌اند. منسفیلد با نگاهی امپرسیونیستی به درون‌مایه‌های زنانه، چیور با نقادی جامعه حومه‌نشین آمریکا و کارور با تصویرگری تلخ فروپاشی روانشناختی طبقه متوسط، هر یک وجوهی از میراث چخوف را در تقابلی خلاق با جهان مدرن و پسامدرن به نمایش می‌گذارند. این مقاله با پیگیری ردپای چخوف در گذار از سنت به مدرنیته و سپس به پسامدرنیته، در نهایت به این پرسش بنیادین می‌پردازد که آیا این «سایه» روشن، به بازتولید وفادارانه سبک محدود شده یا به خلق امکاناتی نو در داستان‌نویسی معاصر انجامیده است؟

ادامه مطلب »
از دست ندهید

آوا و نوا – روایتی از فروپاشی هویت در «ناگهان عبدالحسین خان» محمد کلباسی – با اجرای گندم

در سالروز درگذشت محمد کلباسی، به سراغ یکی از درخشان‌ترین آثار مدرن فارسی می‌رویم؛ داستانی که مانند آینه‌ای شکسته، تصویر انسان معاصر را در مواجهه با ماشین بوروکراسی بازمی‌تاباند. «ناگهان عبدالحسین خان» نه فقط روایت یک کارمند ساده اداره، بلکه کالبدشکافی روحی خردشده در نظامی است که انسان را تا سطح یک شماره قابل تعویض تقلیل می‌دهد. با شنیدن این پادکست، به درون ذهن پریشان کارمندی قدم می‌گذارید که مرزهای واقعیت و خیال در جهانش محو شده، و هویتش همچون میزش به تصاحب دیگری درآمده است.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

آموزه‌های داستان‌نویسی – فرانس ک. اشتانتسل: «تغییر زاویه دید از اول شخص به سوم شخص»

جستار حاضر تحلیلی از چگونگی تغییر ارجاع بین ضمایر «من» و «او» در روایت اول‌شخص و سوم‌شخص ارائه می‌دهد. این تحلیل به‌ویژه بر روی فاصله‌گیری راوی اول‌شخص از تجربیات گذشته‌اش و همچنین نقش این تغییر ارجاع در ایجاد فاصله‌ی عاطفی و روانی در داستان‌نویسی تمرکز دارد.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

ناصر تقوایی: سفر

تقوایی در این داستان نشان می‌دهد که چگونه یک تجربه جهانی (بلوغ) در فرهنگ جنوب ایران و با آیین‌های خاص خودش معنا و شکل می‌گیرد. به بیان دیگر، تقوایی از یک «قالب جهانی» (روایت گذار) برای به تصویر کشیدن محتوا و زیست‌جهان بومی خود استفاده می‌کند و همین، هم به اثرش وجهی جهانی می‌بخشد و هم اصالت بومی آن را تقویت می‌کند.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

گفت‌وگو علیرضا غلامی با نسیم خاکسار: نقش بی‌بدیل تقوایی در تولد «هنر و ادبیات جنوب»

این مصاحبه یک سند تاریخیِ درجه‌ یک برای فهم جریان ادبی جنوب، تاریخچه مطبوعات محلی و نقش محوری ناصر تقوایی در شکل‌بخشیدن به این جریان ادبی است. ارزش اصلی آن در روایت اولیه، جزئیات منحصربه‌فرد و تحلیل‌های شخصی نسیم خاکسار نهفته است. این متن برای هر پژوهشگری در حوزه تاریخ ادبیات معاصر ایران و به ویژه سینمای تقوایی، یک منبع ضروری و روشنگر محسوب می‌شود.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

پونه بریرانی: داستان زنی که همه چیز را تمیز تمیز تمیز تمیز می‌کرد

این داستان بیش از آنکه روایتی خطی باشد، تک‌پرده‌ی شاعرانه‌ای است از فروپاشی تدریجی یک ذهن در انزوای محض. بریرانی در این اثر تأثیرگذار، وسواس فیزیکی «تمیز کردن» را به استعاره‌ای بدیع برای پاک کردن زخم‌های کهنه، تلاش برای نظم بخشیدن به هرج‌ومرج درون، و سرانجام تقلای نومیدانه برای ایجاد ارتباط با جهان بیرون تبدیل می‌کند.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

لاسلو کراسناهورکای: کسی به در می‌کوبد

«کسی به در می‌کوبد» یک قطعه ادبی استثنایی است که از منظر روانکاوی به درون ذهن یک فاشیست نفوذ می‌کند. کراسناهورکای نشان می‌دهد که فاشیسم یک بیماری روانی است که در آن نفرت، حماقت، پارانویا و میل به ویرانگری در هم می‌آمیزد و فردی را می‌سازد که وجود خود را در نفی و نابودی «دیگری» تعریف می‌کند.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

گوشه‌های بانگ – گوشه سیزدهم: «پشت پرده‌ی شادی» نوشته ذکیه شهاب

«پشت پرده شادی»، عاشقانه‌ای است محکوم به شکست. داستان از عشق آغاز می‌شود و در خشم پایان می‌گیرد. نثر داستان -که به نثر کهن فارسی پهلو می‌زند- با گشودن دریچه‌ای غافلگیرکننده شروع می‌شود اما رنج، رنج عشق و فریبکاری معشوق ذره ذره، همچون نخ باریک تسبیح در تار و پود داستان جذب می‌شود تا خواننده همراه راوی انفعال را پس زند و قدم در راهی بگذارد که این‌بار نه عرف، نه خانواده، نه فرزند و از همه مهم‌تر، نه معشوق سابق، پیش پایش گذاشته‌اند.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

هما شهرابخت: بهشت را من به آتش کشیدم

روایتی از زندگی مردی که در بند اسارت و اراده‌ ارباب گرفتار شده و در مسیری از جنوب به شمال، از بندر سوخته به شالیزارهای سبز، زندگی‌ای تازه اما همچنان محصور می‌یابد. این داستان نقدی است بر اسارت انسان در قفس‌های تحمیلی قدرت و سنت و آزادی را هم در سرکشی می‌جوید: یک «ضد-اسطوره» مدرن؛ تراژدی انسانیتی که آزادی را فقط در نابودی تمام ساختارهای ازپیش‌ساخته می‌داند.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

جودیت باتلر: «خشونت، سوگواری، سیاست» – به ترجمه کمال آبادی

این چارچوب نظری در ادبیات داستانی می‌تواند الهام‌بخش خلق آثاری باشد که به بازنمایی انتقادیِ سوگِ به‌حاشیه‌رانده‌شده بپردازند -روایت‌هایی از مرگ قربانیان جنگ، مهاجران، یا اقلیت‌ها که در گفتمان رسمی نادیده گرفته می‌شوند. باتلر با تأکید بر «آسیب‌پذیری مشترک»، نویسندگان را ترغیب می‌کند تا با به‌چالش‌کشیدن هنجارهای سوگواری تحمیلی، روایت‌های بدیل بیافرینند؛ آثاری که نه‌تنها خشونت ساختاری را افشا می‌کنند، بلکه امکانی برای همدردی فرامرزی و بازاندیشی در اخلاق روایتگری فراهم می‌سازند.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

جورج ساندرس:  «با این حال، به راهشان ادامه دادند» – تأملاتی درباره‌ی «ارباب و بنده» اثر تولستوی، به ترجمه جمال آرام

جورج ساندرس در تحلیل «ارباب و بنده» تولستوی، با نگاهی موشکافانه به سبک روایی مبتنی بر فکت‌های عینی، تغییرات زاویه‌ی دید، و ساختار سینمایی داستان، نشان می‌دهد چگونه تولستوی دنیایی باورپذیر و پرجزئیات خلق می‌کند، در حالی که تناقضات زندگی شخصی او با حکمت فراشخصی رمان‌هایش، عمق و جذابیت اثر را دوچندان می‌کند.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

رضیه انصاری: نگاهی به نظام‌های‌ معنایی در رمان «۵۶ درجه»

رمان «۵۶ درجه» نوشته حسین نوش‌آذر، با ترسیم ایران دیستوپیایی در گرمای ۵۶ درجه، شبکه‌ای پیچیده از نظام‌های معنایی را می‌گشاید. این اثر، با درهم‌آمیختن بحران‌های زیست‌محیطی، هویتی و اجتماعی، از طریق تقابل‌هایی چون نور و ظلمت، خاطره و واقعیت، و سوگ و همبستگی، نه‌تنها آینده‌ای ویران را هشدار می‌دهد، بلکه با تکیه بر اسطوره و حافظه جمعی، امیدی به باززایش فرهنگی و انسانی می‌گستراند.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

جورج ساندرز: « دهم دسامبر» به ترجمه میترا داوودی

جورج ساندرز که به تازگی جایزه ملی کتاب آمریکا را از آن خود کرد با داستان «دهم دسامبر» به شهرت رسید. ساندرز خواننده را با خود به درون ترس‌ها، آرزوها و جهان‌بینی‌های متضاد دو شخصیت می‌برد. ساندرز نشان می‌دهد که معنای زندگی نه در انزوا یا خودکفایی، بلکه در پذیرش وابستگی متقابل و آسیب‌پذیری نهفته است. نجات دادن و نجات یافتن، در این داستان، دو روی یک سکه‌اند که قهرمانی واقعی را در ارتباط انسانی و پذیرش ضعف‌هایمان تعریف می‌کنند.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

مونیکا فلودرنیک: «داستان در برابر ناداستان – تمایزهای روایت‌شناختی» به ترجمه کمال آبادی

مونیکا فلودرنیک در مقاله‌اش با نگاهی روایت‌شناختی، تمایز میان داستان و ناداستان را بررسی می‌کند و با تحلیل دیدگاه‌های نظریه‌پردازانی چون ژرار ژنت، دوریت کوهن و هایدن وایت، نشان می‌دهد که این تمایز، فراتر از ارجاع به واقعیت یا تکنیک‌های ادبی، به تفسیر خواننده و زمینه‌های متنی وابسته است. او با تأکید بر نقش راوی غیرقابل‌اعتماد و تجربه‌مندی، معیارهایی برای شناسایی داستانی بودن پیشنهاد می‌کند، اما نتیجه می‌گیرد که نظریه‌ای یکپارچه برای این تمایز دست‌نیافتنی است.

ادامه مطلب »