
مجموعه داستان کوتاه چراغهای عمارت داستان به گردآوری کیهان خانجانی توسط نشر مهری در لندن منتشر شد. این داستانها برگزیدههای چهارمین دوره جایزه ادبی مستقل واژهاند.
این کتاب با مقالاتی از کیهان خانجانی، مرتضی امینیپور، بهناز علیپور گسکری، آذردخت بهرامی و مهسا محبعلی و داستانهایی از شهناز بلالی دهکردی، راحله ثابتنیا، گلاره چگینی، فاطمه چنگیزی، زینب حیدری، مژگان شعبانی، ریحانه علویان، مجتبی علویان، زهرا علیپور، حمیده علیزاده، صنم فاضل، سمیه کاتبی، سولماز کاکایی، سروش محمدنیا و بهنام ناصری، آیینهای از دغدغههای زنان ایرانی است.
این مجموعه از منظر مطالعات زنان، با تمرکز بر بدنمندی، هویت شکننده و مقاومت در برابر ساختارهای مردسالار، تجربه رهایی نسبی و ناتمام زنان را به تصویر میکشد. شخصیتهای زن در داستانها از طریق لحظههای آگاهی، طنز سیاه یا تخیل رهاییبخش در برابر فشارهای اجتماعی میایستند، اما اغلب در حاشیه میمانند یا صدایشان پس از مرگ شنیده میشود. پرسش محوری این داستانها، هزینه رهایی زنان در جامعهای با ساختارهای پیچیده است.
در پیشگفتار، کیهان خانجانی ضمن اشاره به گسستهای فرهنگی و سانسور بر اهمیت آداب تهیه کتاب تأکید کرده و مرگ را مضمون اصلی نویسندگان جوان میداند،. مرتضی امینیپور، دبیر جایزه ادبی واژه، داستان را پنجرهای برای کشف انسان و جهان معرفی کرده و از خلاقیت نویسندگان ستایش میکند. بهناز علیپور گسکری در مقاله خود، سنگی بر گوری جلال آلاحمد را اثری اعترافی با محوریت مرگ و عقیمی تحلیل میکند که تناقضهای سنت و تجدد را نشان میدهد. آذردخت بهرامی با مخالفت با جنسیتی کردن ادبیات، از احیای هویت زنانه در آثار زنان از دهه چهل به بعد میگوید.
جستار مهسا محبعلی، با عنوان «زنان داستاننویس»، برجستهترین تحلیل این مجموعه است که خشم و تظلمخواهی ناخودآگاه زنان نویسنده در دهههای شصت و هفتاد را بررسی میکند. او این خشم را در دو شکل آشکار (زنان مظلوم در روابط نابرابر) و پنهان (زنان بدون فردیت) و وابستگی عینی و ذهنی به مردان دستهبندی کرده و از سربهراهی برخی نویسندگان با ذهنیت مردانه انتقاد میکند. محبعلی خودآگاهی را راهحل خلق آثاری عمیقتر میداند و داستانهایی مانند رعنا و سنگام را نمونههایی از چالش با وابستگی معرفی میکند. این مجموعه با ۱۴ داستان و مقالات تحلیلی، دریچهای به دغدغههای زنان ایرانی و آینده ادبیات داستانی است.