سمیه دیندارلو متولد شهریور ۱۳۶۱ در شهرستان استهبان استان فارس. لیسانس مدیریت.
مجموعه شعر منتشرشده : سرخون (پاییز ۹۵ انتشارات نصیرا)
ترجمهی رمان آبی آسمان (ژرژ باتای) تابستان۱۴۰۰ ( پایگاه ادبی مطرود)
به آرش صادقی
همسایه دارد میکوبد
شاید این صورت از زرد/دست باشد
که ترک خورده از بس آجرهاش
این حائل که خودش را به گوشم چسبانده
قاب اگر نیست
پدر است
پینه از کوبیدنش دارد میریزد
این خشک
ریختن از دست
این سرد
باران اگر نیست
زمستان است
اعتصاب تر دارد هفتاد و چند روزه
این زخم
کوبیده از بس خونش مرده
دردش
سرایت کرده به سلولهای کناری
که هی میپیچند
این کوبهها که به شلاق نمیبرند
این دیوار به کمر
نشان چیست این دستها که شمارش از مشتم رفته؟
این ستونها که آویخته اند/گردن ندارند
نشان کیست همسایه
که در انفرادی خودش دو فرزند دارد
با یکیش میکوبد
با همان یکیش میگوید؟
بیشتر بخوانید: