
ریموند کارور: «دروغ»، به ترجمه خسرو دوامی
شخصیت اصلی این داستان، نمونه بارز «ضدقهرمان» کاروری است: مردی عادی، با ضعفهای بسیار، که در زندگی مشترک خود با بحرانی از «بیاعتمادی» مواجه شده و فاقد ابزار عاطفی و اراده لازم برای مقابله قاطع با آن است. داستان نه با یک حلوفصل، بلکه با ادامه همان ابهام و زندگی روزمره به پایان میرسد، که خود بازتابی از شخصیت منفعل و سردرگم راوی است.



















