
«بلیط سایه» (Shadow Ticket) نوشته توماس پینچن، نهمین رمان این نویسنده آمریکایی است که قرار است در ۷ اکتبر ۲۰۲۵ منتشر شود و اولین اثر او پس از دوازده سال، از زمان انتشار «لبه خونریزی» در سال ۲۰۱۳ به شمار میرود. داستان در سال ۱۹۳۲ در شهر میلواکی ویسکانسین در دوران ممنوعیت الکل و پیرامون شخصیتی به نام «هیکس مکتاگارت»، یک کارآگاه خصوصی اتفاق میافتد. او که سابقاً اعتصابشکن بوده مأموریت دارد دافنه ایرمانت، وارث دختر یک غول پنیرسازی را که با یک نوازنده کلزمر یهودی فرار کرده، پیدا کند. روایت به تدریج به شبکه پیچیدهای از توطئهها تبدیل میشود که شامل مأموران فدرال، گروههای طرفدار نازیها، جاسوسان، نازیها، شورویها و حتی عناصر ماوراء طبیعی مانند جادوگران، خونآشامها و گولمها میشود و به تدریج از غرب آمریکا به مجارستان و فراتر از آن گسترش مییابد. این رمان با ترکیب سبک نوآر با تمهای سایر آثار پینچن مانند پارانویا، فاشیسم و محو شدن مرزهای واقعیت، به کاوش در ظهور فاشیسم پیش از ظهور و الگوهای تاریخی میپردازد و با دیالوگهای شاد، ارجاعات تاریخی و پایانهای متعدد مبهم همراه است.
پینچن از نویسندگان برجسته ادبیات پستمدرن آمریکایی، با رمانهای پیچیده، پرحجم و بینرشتهای خود شناخته میشود. او که در سال ۱۹۳۷ به دنیا آمد، با آثاری مانند «وی» و «قوس رنگینکمان» در دهه ۱۹۶۰ به شهرت رسید. سبک منحصربهفرد پینچن آمیزهای از طنز سیاه، تئوریهای علمی پیچیده (بهویژه ترمودینامیک و آنتروپی)، تاریخ توطئه، فلسفه و فرهنگ عامه است.

«قوس رنگینکمان» (۱۹۷۳)، که برنده جایزه ملی کتاب آمریکا شد، نمونه کاملی از جهانبینی و سبک اوست. این رمان حماسی، تاریخی و علمی-تخیلی درباره موشک وی-۲ آلمان نازی در جنگ جهانی دوم، به موضوعاتی همچون سلطه تکنولوژی، و تقابل بین سامان و بیسامانی (آنتروپی) میپردازد. از دیگر آثار شاخص او میتوان به «وی» (۱۹۶۳)، «نگاه برایم سوت بزن» (۱۹۶۶)، «ماسون و دیکسون» (۱۹۹۷) و «کینه ذاتی» (۲۰۰۹) و «خط گرد» (۲۰۱۳) اشاره کرد، «بلیط سایه» (Shadow Ticket) سومین رمان کارآگاهی اوست و عملاً در ادامه دو رمان قبلیست.
پینچن را بهعنوان یکی از بزرگترین و دشوارترین نویسندگان معاصر میشناسند که آثارش نه تنها سرگرمکننده، که چالشی فکری برای درک پیچیدگیهای جهان مدرن است.
نویسنده نقد گاردین، رمان «بلیط سایه» نوشته توماس پینچن را به عنوان اثری سرگرمکننده و پرجنبوجوش درک کرده که با لحنی شوخطبعانه و شبیه به ماجراهای تنتن، الگوهای توطئهای و اتصالات پیچیده را کاوش میکند. به نظر منتقد گاردین این اثر هرچند گسترده است اما الزاماً عمیق نیست: یک داستان پلیسی که به سمت عدمقطعیت گرایش دارد، با شروعی شاد اما پایانی تلخ و هشداردهنده.
منتقد نیویورک ریویو هم بیش و کم همین نظر را ابراز کرده است. او میگوید «بلیط سایه» برخلاف آثار قبلی پینچن، کمتر به توضیحات عمیق سیاسی و تاریخی میپردازد و بیشتر بر سرگرمی و طنز تمرکز دارد. اما در همان حال رمان سؤالات بزرگی درباره اقتدارگرایی و آزادی مطرح میکند بدون آنکه الزاماً بخواهد برای آنها پاسخی هم بیابد.